۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهمالسلام') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
مؤلف در بيان انگيزه خود از نگارش اين اثر مىنويسد: در دوران ما برخى افراد با شعار روشنفكرى و تساهل و تسامح شعار «حسبنا كتاب الله» سرداده و بر اين باروند كه در اداره امور اجتماع نيازى به زعامت و رهبرى رهبران الهى نيست، در صورتى كه اگر اين گروه به اين شعار خويش اعتقاد واقعى مىداشتند، ملزم به پذيرش امامت ائمه هدى | مؤلف در بيان انگيزه خود از نگارش اين اثر مىنويسد: در دوران ما برخى افراد با شعار روشنفكرى و تساهل و تسامح شعار «حسبنا كتاب الله» سرداده و بر اين باروند كه در اداره امور اجتماع نيازى به زعامت و رهبرى رهبران الهى نيست، در صورتى كه اگر اين گروه به اين شعار خويش اعتقاد واقعى مىداشتند، ملزم به پذيرش امامت ائمه هدى عليهمالسلام بودند، چرا كه در قرآن كريم بارها و بارها به لزوم وجود رهبر و زعيم در جامعه تاكيد شده و صفات و ويژگىهايى براى رهبران جامعه لازم شمرده شده كه پس از پيامبر(ص) در كسى جز امامان معصوم عليهمالسلام يافت نمىشود. | ||
مؤلف با انگيزه بسط و تفصيل اين ادله قرآنى به صورت ساده و روان و پاسخ گويى به سوالاتى كه در اين زمينه مطرح است به نگارش اين اثر اقدام نموده است. | مؤلف با انگيزه بسط و تفصيل اين ادله قرآنى به صورت ساده و روان و پاسخ گويى به سوالاتى كه در اين زمينه مطرح است به نگارش اين اثر اقدام نموده است. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
پس از بيان اين آيات مؤلف به بحث از علم غيب امامان معصوم پرداخته و به آياتى در اين زمينه استناد مىكند و در آغاز اين نكته را يادآور مىشود كه ما مدعى نيستيم كه آيات صراحتا بر علم غيب امامان با استناد به فيض الهى دلالت دارند، بلكه معتقديم كه از اين آيات استفاده مىشود، كسانى كه راهبران جامعه اسلامى و حاكم بر مقدرات مسلمانان هستند حتما بايد مويد به تاييدات غيبى الهى باشند و در اداره امور مسلمانان به علم غيبى كه خداوند به ايشان افاضه مىكند تكيه و اعتماد كنند. | پس از بيان اين آيات مؤلف به بحث از علم غيب امامان معصوم پرداخته و به آياتى در اين زمينه استناد مىكند و در آغاز اين نكته را يادآور مىشود كه ما مدعى نيستيم كه آيات صراحتا بر علم غيب امامان با استناد به فيض الهى دلالت دارند، بلكه معتقديم كه از اين آيات استفاده مىشود، كسانى كه راهبران جامعه اسلامى و حاكم بر مقدرات مسلمانان هستند حتما بايد مويد به تاييدات غيبى الهى باشند و در اداره امور مسلمانان به علم غيبى كه خداوند به ايشان افاضه مىكند تكيه و اعتماد كنند. | ||
در ادامه به بررسى آيات و رواياتى كه به نفى علم به غيب از انبياء تصريح دارد پرداخته و رواياتى را نيز كه از ائمه | در ادامه به بررسى آيات و رواياتى كه به نفى علم به غيب از انبياء تصريح دارد پرداخته و رواياتى را نيز كه از ائمه عليهمالسلام درباره نفى علم به غيب از خودشان وارد شده، مورد بررسى قرار مى دهد. | ||
بخش چهارم | بخش چهارم |
ویرایش