پرش به محتوا

الشامل في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR01124J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'|478 هـ.ق
|data-type='publishYear'| 1420 هـ.ق یا 1999 م
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|1124
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1124AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۷۲: خط ۷۲:
جوينى همچنين از معدود متكلمان اشعرى است كه نظريه احوال ابوهاشم جُبّائى را در اثبات غيريت صفات و ذات به كار گرفته است. بنا به تعريف جوينى، حالْ صفتى است براى موجودى كه نه به وجود متصف مى‌شود نه به عدم. وى با پذيرش حال به اين معنا، توانست حيات و علم و قدرت و اراده قديم را براى خدا ثابت كند، بدون اين كه در معرض اتهام تعدد قدما قرار گيرد. چون صفات الاهى مصاديقى از حال هستند كه نه به وجود متصف است نه به عدم. به اين ترتيب، جوينى نظريه احوال را، كه در ميان معتزله صورتى معتدل از نفى صفات بود، به صورت روايتى معتدل از پذيرش صفات در آورد.
جوينى همچنين از معدود متكلمان اشعرى است كه نظريه احوال ابوهاشم جُبّائى را در اثبات غيريت صفات و ذات به كار گرفته است. بنا به تعريف جوينى، حالْ صفتى است براى موجودى كه نه به وجود متصف مى‌شود نه به عدم. وى با پذيرش حال به اين معنا، توانست حيات و علم و قدرت و اراده قديم را براى خدا ثابت كند، بدون اين كه در معرض اتهام تعدد قدما قرار گيرد. چون صفات الاهى مصاديقى از حال هستند كه نه به وجود متصف است نه به عدم. به اين ترتيب، جوينى نظريه احوال را، كه در ميان معتزله صورتى معتدل از نفى صفات بود، به صورت روايتى معتدل از پذيرش صفات در آورد.


جوينى با وضع يك اصطلاح جديد، صفات خدا را به نفسى و معنوى تقسيم كرده است. صفت نفسى، صفتى است كه لازم ذات شى باشد و در عين حال معلَّل به عللى كه قائم به موصوف است، نباشد. به عبارت ديگر، صفت نفسى، صفت ذاتى و برخاسته از ذات، از آن جهت كه ذات است، مى‌باشد. مقصود از صفت معنوى، حكمى براى موصوف است كه معلل به علتى باشد كه به ذات موصوف قيام دارد، مثلاً «تحيز» صفتى نفسى براى جوهر است چون صفت ثبوتى است و لازمِ ذات آن است و معلل به علتى زائد بر ذات جوهر نيست؛ اما «عالِم بودن» معلل به علمى است كه قائم به عالم است و صفت معنوى است. تعبير صفت نفسى قبل از جوينى به كار نرفته است و متكلمانِ قبل از او، به خصوص معتزله، صفات را به دو نوع صفات ذات و صفات فعل تقسيم مى‌كردند. صفات نفسى جوينى را مى‌توان متناظر با صفات ذاتى متكلمان پيشين دانست.
جوينى با وضع يك اصطلاح جديد، صفات خدا را به نفسى و معنوى تقسيم كرده است. صفت نفسى، صفتى است كه لازم ذات شى باشد و در عين حال معلَّل به عللى كه قائم به موصوف است، نباشد. به عبارت ديگر، صفت نفسى، صفت ذاتى و برخاسته از ذات، از آن جهت كه ذات است، مى‌باشد. مقصود از صفت معنوى، حكمى براى موصوف است كه معلل به علتى باشد كه به ذات موصوف قيام دارد، مثلاً «تحيز» صفتى نفسى براى جوهر است چون صفت ثبوتى است و لازمِ ذات آن است و معلل به علتى زائد بر ذات جوهر نيست؛ اما «عالِم بودن» معلل به علمى است كه قائم به عالم است و صفت معنوى است. تعبير صفت نفسى قبل از جوينى به كار نرفته است و متكلمانِ قبل از او، به خصوص معتزله، صفات را به دو نوع صفات ذات و صفات فعل تقسيم مى‌كردند. صفات نفسى جوينى را مى‌توان متناظر با صفات ذاتى متكلمان پيشين دانست.


جوينى براى تلفيق و هماهنگ كردن نظريه احوال با نظريه صفات خويش، صفات نفسى يا صفاتِ خودِ موضوع؛ همچون «قديم» و «واحد» ، را با «احوال بى‌علت» يا خواص انطباق داده، اما صفات معنوى همچون عالم، قادر، حى و مُريد را «احوال معلول» ناميده و علت‌آنها را معنا خوانده است.
جوينى براى تلفيق و هماهنگ كردن نظريه احوال با نظريه صفات خويش، صفات نفسى يا صفاتِ خودِ موضوع؛ همچون «قديم» و «واحد» ، را با «احوال بى‌علت» يا خواص انطباق داده، اما صفات معنوى همچون عالم، قادر، حى و مُريد را «احوال معلول» ناميده و علت‌آنها را معنا خوانده است.
خط ۸۳: خط ۸۳:
نسخه كامل اين كتاب در دسترس قرار ندارد. تنها نسخه‌اى ناقص از اين اثر در مجموعه نسخ خطى "دار الكتب المصريه" قاهره موجود است و نسخه كتابخانه كوپرلى استانبول نيز داراى نقصان مى‌باشد. آن چه از اين اثر در دسترس قرار دارد تنها جزء اول آن مى‌باشد.
نسخه كامل اين كتاب در دسترس قرار ندارد. تنها نسخه‌اى ناقص از اين اثر در مجموعه نسخ خطى "دار الكتب المصريه" قاهره موجود است و نسخه كتابخانه كوپرلى استانبول نيز داراى نقصان مى‌باشد. آن چه از اين اثر در دسترس قرار دارد تنها جزء اول آن مى‌باشد.


نسخه حاضر در برنامه نيز تنها مشتمل بر جزء اول اين اثر مى‌باشد كه در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 440 صفحه با حواشى عبدالله محمود محمد عمر نخستين بار در سال 1420ق\1999م توسط انتشارات "دارالكتب العلميه" بيروت منتشر شده است.
نسخه حاضر در برنامه نيز تنها مشتمل بر جزء اول اين اثر مى‌باشد كه در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 440 صفحه با حواشى عبدالله محمود محمد عمر نخستين بار در سال 1420ق1999م توسط انتشارات "دارالكتب العلميه" بيروت منتشر شده است.


==منابع:==
==منابع:==
خط ۹۹: خط ۹۹:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:باریتا]]
۸۵

ویرایش