تجريد الاعتقاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
خط ۴۳: خط ۴۳:
اين كتاب، از كتاب‌هاى مهمى است كه در تبيين عقايد اماميه، نگاشته شده و به گفته برخى، اولين آنها به حساب مى‌آيد. خواجه نصير، در ابتداى اين اثر، آن را تحرير العقائد ناميده، اما بعدها، اين كتاب، به اسامى ديگرى همچون تجريد الاعتقاد، تجريد العقائد و تجريد الكلام، اشتهار يافته است.
اين كتاب، از كتاب‌هاى مهمى است كه در تبيين عقايد اماميه، نگاشته شده و به گفته برخى، اولين آنها به حساب مى‌آيد. خواجه نصير، در ابتداى اين اثر، آن را تحرير العقائد ناميده، اما بعدها، اين كتاب، به اسامى ديگرى همچون تجريد الاعتقاد، تجريد العقائد و تجريد الكلام، اشتهار يافته است.


بعضى، احتمال داده‌اند كه خواجه، عنوان تجريد الاعتقاد را تحت تأثير كتاب «التجريد» قاضى، عبدالجبار معتزلى، برگزيده است. كسانى نيز معتقدند اين كتاب، از خود خواجه نصير نيست. مستند ترديد ايشان در انتساب تجريد به خواجه، ناسازگارى برخى از مباحث آن با آراى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير الدين طوسى]] در ساير آثارش، مانند شرح اشارات است، اما اكثريت دانشمندان، اين ترديد را روا ندانسته‌اند. اين ناسازگارى را بر اساس تحول انديشه‌هاى او، مى‌توان تبيين كرد.
بعضى، احتمال داده‌اند كه خواجه، عنوان تجريد الاعتقاد را تحت تأثير كتاب «التجريد» قاضى، عبدالجبار معتزلى، برگزيده است. كسانى نيز معتقدند اين كتاب، از خود خواجه نصير نيست. مستند ترديد ايشان در انتساب تجريد به خواجه، ناسازگارى برخى از مباحث آن با آراى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير‌الدين طوسى]] در ساير آثارش، مانند شرح اشارات است، اما اكثريت دانشمندان، اين ترديد را روا ندانسته‌اند. اين ناسازگارى را بر اساس تحول انديشه‌هاى او، مى‌توان تبيين كرد.


انتساب تجريد به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير الدين طوسى]] اسماعيلى مذهب هم نارواست، زيرا بدون ترديد آن را پس از روى‌گردانى از مذهب اسماعيلى و گرايش به مذهب اماميه اثنا عشرى نوشته است. بنا به قول مشهور، خواجه، نگارش تجريد را در 660ق، به پايان برد.
انتساب تجريد به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير‌الدين طوسى]] اسماعيلى مذهب هم نارواست، زيرا بدون ترديد آن را پس از روى‌گردانى از مذهب اسماعيلى و گرايش به مذهب اماميه اثنا عشرى نوشته است. بنا به قول مشهور، خواجه، نگارش تجريد را در 660ق، به پايان برد.


اين گمانه‌زنى كه تجريد، آخرين كتاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] است، نيز نارواست و سرانجام اينكه انگيزه خواجه از نگارش تجريد، تحرير مسائل كلامى، نظام‌مندسازى انديشه‌هاى دينى و بيان مستدل عمده‌ترين عقايد شيعه اماميه است.
اين گمانه‌زنى كه تجريد، آخرين كتاب [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] است، نيز نارواست و سرانجام اينكه انگيزه خواجه از نگارش تجريد، تحرير مسائل كلامى، نظام‌مندسازى انديشه‌هاى دينى و بيان مستدل عمده‌ترين عقايد شيعه اماميه است.
خط ۶۳: خط ۶۳:




بنا به ديدگاه مشهور، هدف خواجه در تجريد، ارائه نظام كلامى - فلسفى، در عقايد شيعى است. علما، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير الدين طوسى]] را در تأسيس چنين نظامى موفق دانسته‌اند. اين ديدگاه را در پرتو جايگاه تاريخى تجريد، در چالش فيلسوفان و متكلمان، مى‌توان ارزيابى كرد.
بنا به ديدگاه مشهور، هدف خواجه در تجريد، ارائه نظام كلامى - فلسفى، در عقايد شيعى است. علما، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير‌الدين طوسى]] را در تأسيس چنين نظامى موفق دانسته‌اند. اين ديدگاه را در پرتو جايگاه تاريخى تجريد، در چالش فيلسوفان و متكلمان، مى‌توان ارزيابى كرد.


تجريد، از چهار جريان عمده فلسفى و كلامى متأثر است: سنت كلام‌نگارى شيعى ([[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، زين الدين بياضى)؛ فلسفه مشايى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]يى؛ كلام فلسفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و مبانى اعتزالى.
تجريد، از چهار جريان عمده فلسفى و كلامى متأثر است: سنت كلام‌نگارى شيعى ([[شيخ مفيد]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، زين‌الدين بياضى)؛ فلسفه مشايى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]يى؛ كلام فلسفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و مبانى اعتزالى.


درباره تأثر خواجه از فخر الدين رازى، توجه به چالش فيلسوفان و متكلمان حائز اهميت است.
درباره تأثر خواجه از فخر‌الدين رازى، توجه به چالش فيلسوفان و متكلمان حائز اهميت است.


خواجه كه در شرح اشارات و تلخيص المحصل، آرا و انتقادهاى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را مورد چالش و ردّ قرار مى‌دهد، در امور عامه تجريد، كم و بيش، از ديدگاه‌هاى وى متأثر مى‌گردد و همين امر، سبب ناسازگارى برخى آراى وى در تجريد با ديدگاهش در كتاب‌هاى سابق بر آن مى‌گردد.
خواجه كه در شرح اشارات و تلخيص المحصل، آرا و انتقادهاى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را مورد چالش و ردّ قرار مى‌دهد، در امور عامه تجريد، كم و بيش، از ديدگاه‌هاى وى متأثر مى‌گردد و همين امر، سبب ناسازگارى برخى آراى وى در تجريد با ديدگاهش در كتاب‌هاى سابق بر آن مى‌گردد.


قاعده مسبوقيت امر حادث بر ماده و مدّة، نظريه مشايى هيولاى اولى، انطباق قاعده الواحد درباره بارى تعالى، نظريه قدم زمانى عالم، علم بارى تعالى و نظريه عقول، از جمله مواضعى است كه خواجه در آنها بيش و كم ره‌يافت فخر الدين رازى در المباحث المشرقية را اخذ مى‌كند. بنا بر اين مراد از فلسفه در اين ادعا كه تجريد بنيان‌گذار نظام كلام - فلسفى در شيعه است، مفهوم مشايى آن، حتى در سنت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]يى نيست.
قاعده مسبوقيت امر حادث بر ماده و مدّة، نظريه مشايى هيولاى اولى، انطباق قاعده الواحد درباره بارى تعالى، نظريه قدم زمانى عالم، علم بارى تعالى و نظريه عقول، از جمله مواضعى است كه خواجه در آنها بيش و كم ره‌يافت فخر‌الدين رازى در المباحث المشرقية را اخذ مى‌كند. بنا بر اين مراد از فلسفه در اين ادعا كه تجريد بنيان‌گذار نظام كلام - فلسفى در شيعه است، مفهوم مشايى آن، حتى در سنت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]يى نيست.


كمتر اثرى به ميزان تجريد، بر آثار كلامى متأخران مؤثر افتاده است. از ابعاد تأثير تاريخى تجريد، وجود شرح و حاشيه فراوان بر آن است. در اين ميان برخى از شرح‌ها و حاشيه‌ها اهميت تاريخى دارند كه عبارتند از: كشف المراد [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، شاگرد خواجه، تفريد الاعتماد ابوالعلاء بهشتى، شرح جديد از آن على بن محمد قوشچى، شرح شوارق الالهام [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]] و...
كمتر اثرى به ميزان تجريد، بر آثار كلامى متأخران مؤثر افتاده است. از ابعاد تأثير تاريخى تجريد، وجود شرح و حاشيه فراوان بر آن است. در اين ميان برخى از شرح‌ها و حاشيه‌ها اهميت تاريخى دارند كه عبارتند از: كشف المراد [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، شاگرد خواجه، تفريد الاعتماد ابوالعلاء بهشتى، شرح جديد از آن على بن محمد قوشچى، شرح شوارق الالهام [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]] و...
خط ۷۹: خط ۷۹:


#[[كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد]]، نوشته [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن يوسف بن مطهر حلّى]]، از شاگردان [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]]، اولين شرحى است كه بر تجريد نگاشته شده است. اين شرح، مرجع و سند براى شروح بعدى گرديد؛ بر اين شرح، حواشى متعددى نگاشته شده است.
#[[كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد]]، نوشته [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن يوسف بن مطهر حلّى]]، از شاگردان [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]]، اولين شرحى است كه بر تجريد نگاشته شده است. اين شرح، مرجع و سند براى شروح بعدى گرديد؛ بر اين شرح، حواشى متعددى نگاشته شده است.
#تسديد القواعد في شرح تجريد العقائد، نوشته شمس الدين، محمود بن عبدالرحمن اصفهانى (746ق)، شرح مفصلى است بر تجريد كه متن را با علامت ص و شرح را با علامت ش مى‌آورد. بناى شارح در اين شرح، بر رد گفته‌هاى خواجه نصير مى‌باشد؛ مخصوصا در مبحث امامت كه در مذهب، با خواجه، اختلاف داشته است.
#تسديد القواعد في شرح تجريد العقائد، نوشته شمس‌الدين، محمود بن عبدالرحمن اصفهانى (746ق)، شرح مفصلى است بر تجريد كه متن را با علامت ص و شرح را با علامت ش مى‌آورد. بناى شارح در اين شرح، بر رد گفته‌هاى خواجه نصير مى‌باشد؛ مخصوصا در مبحث امامت كه در مذهب، با خواجه، اختلاف داشته است.
#شرح قوشچى، از علاء الدين، على بن محمد قوشچى (879ق)، شرح مزجى مفصلى است.شارح، در مذهب، مخالف خواجه نصير است و به همين جهت در اغلب مباحث اعتقادى، به ويژه امامت، در ردّ نظريه خواجه تلاش مى‌كند. اين شرح، از ساير شروح بيشتر شهرت يافته و حواشى متعددى بر آن نگاشته شده است.
#شرح قوشچى، از علاء‌الدين، على بن محمد قوشچى (879ق)، شرح مزجى مفصلى است.شارح، در مذهب، مخالف خواجه نصير است و به همين جهت در اغلب مباحث اعتقادى، به ويژه امامت، در ردّ نظريه خواجه تلاش مى‌كند. اين شرح، از ساير شروح بيشتر شهرت يافته و حواشى متعددى بر آن نگاشته شده است.
#حاشيه بر شرح تجريد قوشچى، از شمس الدين، محمد بن احمد [[خفری، محمد بن احمد|خفرى]] شيرازى (957ق). اين حاشيه، مورد توجه متكلمان شيعى و سنى واقع گرديده و نقد و تحليل‌هاى زيادى بر آن نوشته شده است. اين حاشيه، بر مقصد سوم شرح قوشچى (بخش الهيات)، نوشته شده و داراى سه فصل است: 1. اثبات واجب. 2. صفات واجب. 3. افعال واجب.
#حاشيه بر شرح تجريد قوشچى، از شمس‌الدين، محمد بن احمد [[خفری، محمد بن احمد|خفرى]] شيرازى (957ق). اين حاشيه، مورد توجه متكلمان شيعى و سنى واقع گرديده و نقد و تحليل‌هاى زيادى بر آن نوشته شده است. اين حاشيه، بر مقصد سوم شرح قوشچى (بخش الهيات)، نوشته شده و داراى سه فصل است: 1. اثبات واجب. 2. صفات واجب. 3. افعال واجب.
#شوارق الالهام، از [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|ميرزا عبدالرزاق بن على بن حسين فياض لاهيجى]] (1072ق)، شاگرد [[ملا صدراى شيرازى]]. اين شرح، بسيار مفصل بوده، لكن مؤلف، فقط دو جلد آن را به پايان رسانيده و باقى، ناتمام مانده است.
#شوارق الالهام، از [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|ميرزا عبدالرزاق بن على بن حسين فياض لاهيجى]] (1072ق)، شاگرد [[ملا صدراى شيرازى]]. اين شرح، بسيار مفصل بوده، لكن مؤلف، فقط دو جلد آن را به پايان رسانيده و باقى، ناتمام مانده است.


خط ۹۳: خط ۹۳:
تجريد الاعتقاد، به جهت روى‌كرد خاص آن به فلسفه و كلام، نقطه عطفى در تاريخ كلام محسوب مى‌شود. خواجه، در اين كتاب، ميان فلسفه مشايى و كلام شيعى، تلفيقى به وجود آورده كه سبب نزديكى هر چه بيشتر فلسفه و كلام، در ميان متفكران شيعه، شده است. برخى از مباحث اين كتاب، به گونه‌اى است كه مبنا بودن آن را براى جريانات فكرى مهمى همچون حكمت متعاليه، موجه مى‌سازد.
تجريد الاعتقاد، به جهت روى‌كرد خاص آن به فلسفه و كلام، نقطه عطفى در تاريخ كلام محسوب مى‌شود. خواجه، در اين كتاب، ميان فلسفه مشايى و كلام شيعى، تلفيقى به وجود آورده كه سبب نزديكى هر چه بيشتر فلسفه و كلام، در ميان متفكران شيعه، شده است. برخى از مباحث اين كتاب، به گونه‌اى است كه مبنا بودن آن را براى جريانات فكرى مهمى همچون حكمت متعاليه، موجه مى‌سازد.


ويژگى ديگر اين كتاب، اختصار فوق العاده آن است. خواجه نصير، در بسيارى از كتاب‌هاى خود از جمله «قواعد العقائد» و «اوصاف الاشراف» و حتی «شرح الاشارات» و «اساس الاقتباس»، بنا را بر اختصار گذاشته بوده، ولى اين خصوصيت، در تجريد، به حدى است كه شمس الدين، محمود اصفهانى، آن را از الغاز (چيستان‌ها)به حساب آورده است.
ويژگى ديگر اين كتاب، اختصار فوق العاده آن است. خواجه نصير، در بسيارى از كتاب‌هاى خود از جمله «قواعد العقائد» و «اوصاف الاشراف» و حتی «شرح الاشارات» و «اساس الاقتباس»، بنا را بر اختصار گذاشته بوده، ولى اين خصوصيت، در تجريد، به حدى است كه شمس‌الدين، محمود اصفهانى، آن را از الغاز (چيستان‌ها)به حساب آورده است.


ديگر ويژگى اين كتاب، آن است كه در آن، بر خلاف ديگر كتاب‌هاى كلامى پيشين، مبحث معاد، بعد از مبحث نبوت آمده است. پيش از خواجه، بحث معاد، به سبب ارتباط بحث وعد و وعيد و ثواب و عقاب با صفات حق تعالى و به ويژه بحث عدل خداوند، قبل از نبوت و امامت مطرح مى‌گرديد، اما در تجريد، مباحث نبوت و امامت ارتباط نزديكى با مباحث عدل الهى پيدا نكرده و توجه خواجه در آنها بر خلاف پيشينيانش، بيشتر معطوف به لطف الهى است. به هر حال، اين ابتكار خواجه، در تنظيم مباحث كلامى اماميه، در ساختار كتاب‌هاى كلامى بعد از او تأثير فراوان نهاد.
ديگر ويژگى اين كتاب، آن است كه در آن، بر خلاف ديگر كتاب‌هاى كلامى پيشين، مبحث معاد، بعد از مبحث نبوت آمده است. پيش از خواجه، بحث معاد، به سبب ارتباط بحث وعد و وعيد و ثواب و عقاب با صفات حق تعالى و به ويژه بحث عدل خداوند، قبل از نبوت و امامت مطرح مى‌گرديد، اما در تجريد، مباحث نبوت و امامت ارتباط نزديكى با مباحث عدل الهى پيدا نكرده و توجه خواجه در آنها بر خلاف پيشينيانش، بيشتر معطوف به لطف الهى است. به هر حال، اين ابتكار خواجه، در تنظيم مباحث كلامى اماميه، در ساختار كتاب‌هاى كلامى بعد از او تأثير فراوان نهاد.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
#دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص 579.
#دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 13، ص 579.
#مقدمه محقق كتاب.
#مقدمه محقق كتاب.
#سرگذشت و عقايد فلسفى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير الدين طوسى]] ]]، محمد مدرسى (زنجانى).
#سرگذشت و عقايد فلسفى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصير‌الدين طوسى]] ]]، محمد مدرسى (زنجانى).


== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش