پرش به محتوا

امیر‌علیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'امام رضا(ع)' به 'امام رضا(ع) ')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
خط ۳۸: خط ۳۸:




'''مير نظام الدين عليشير نوائى''' شاعر و معروف‌ترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى و از بزرگ‌زادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان بود.
'''مير نظام‌الدين عليشير نوائى''' شاعر و معروف‌ترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى و از بزرگ‌زادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان بود.


وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولت‌خانه، نزديك پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسين بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياث الدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود.
وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولت‌خانه، نزديك پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسين بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياث‌الدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود.


وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرف الدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسين ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسين ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مى‌كرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مى‌آمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سال‌ها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مى‌كوشيد و از ميزان بار ماليات‌ها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد.
وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرف‌الدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسين ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسين ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مى‌كرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مى‌آمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سال‌ها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مى‌كوشيد و از ميزان بار ماليات‌ها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد.


نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايسته‌اى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مى‌كنند، وى زبان تركى را بر فارسى مرجح مى‌پنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت.
نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايسته‌اى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مى‌كنند، وى زبان تركى را بر فارسى مرجح مى‌پنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت.
خط ۵۲: خط ۵۲:
تفاوت امير عليشير با ديگر اميران ترك‌تبار عصر خود، اين بود كه او تنها يك نظامى نبود و بيشتر تكاپوهايش صبغه فرهنگى داشت، چنان‌كه گاه مورد طعن مخالفان نيز قرار مى‌گرفت و او را اميرى مى‌دانستند كه فاقد توانايى نظامى است.
تفاوت امير عليشير با ديگر اميران ترك‌تبار عصر خود، اين بود كه او تنها يك نظامى نبود و بيشتر تكاپوهايش صبغه فرهنگى داشت، چنان‌كه گاه مورد طعن مخالفان نيز قرار مى‌گرفت و او را اميرى مى‌دانستند كه فاقد توانايى نظامى است.


بنابر آن‌چه كه معاصرين و تذكره‌نويسان در شرح احوال امير عليشير نوشته‌اند، آن مرد در حيات خود تأسيسات خير و بناها مفيد بسيار داشته است كه فخرى هراتى عدد بناهاى خيريه او را سيصد و هفتاد بنا ذكر مى‌كند. اكثر آن‌ها در حال حاضر در خاك افغانستان و خصوصاً در اطراف شهر هرات مى‌باشد. در ايران هفت بنا بيشتر شناسائى نشده است كه ايوان جنوبى صحن عتيق مقبره حضرت [[امام رضا(ع)]] ، مزار شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد الدين عطار نيشابورى]] و بناى مقبره قاسم الانوار تبريزى از آن جمله است.
بنابر آن‌چه كه معاصرين و تذكره‌نويسان در شرح احوال امير عليشير نوشته‌اند، آن مرد در حيات خود تأسيسات خير و بناها مفيد بسيار داشته است كه فخرى هراتى عدد بناهاى خيريه او را سيصد و هفتاد بنا ذكر مى‌كند. اكثر آن‌ها در حال حاضر در خاك افغانستان و خصوصاً در اطراف شهر هرات مى‌باشد. در ايران هفت بنا بيشتر شناسائى نشده است كه ايوان جنوبى صحن عتيق مقبره حضرت [[امام رضا(ع)]] ، مزار شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد‌الدين عطار نيشابورى]] و بناى مقبره قاسم الانوار تبريزى از آن جمله است.


در اثر توجهات وى در عرصه علوم ادبى، دينى، تفسير و سيره نبوى، آثارى بس مهم، جاودانه و ماندگار تأليف و ترجمه گرديد و نام وى در آغاز و يا انجام بسيارى از تأليفات و تراجم عصر وى به ثبت رسيده است.
در اثر توجهات وى در عرصه علوم ادبى، دينى، تفسير و سيره نبوى، آثارى بس مهم، جاودانه و ماندگار تأليف و ترجمه گرديد و نام وى در آغاز و يا انجام بسيارى از تأليفات و تراجم عصر وى به ثبت رسيده است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
[[تذکره مجالس النفائس]]  
[[تذکره مجالس النفائس]]  


[[ديوان امير نظام الدين عليشير نوايي «فاني»]]  
[[ديوان امير نظام‌الدين عليشير نوايي «فاني»]]  


[[نظم الجواهر (ترجمه پنج زبانه احادیث نثر اللئالی)]]  
[[نظم الجواهر (ترجمه پنج زبانه احادیث نثر اللئالی)]]  


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش