۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
«الشافيه فى علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية»، اثر | «الشافيه فى علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية»، اثر جمالالدين ابىعمرو عثمان بن عمر الدوينى، نحوى معروف به ابن حاجب (متوفاى 646ق)، كتابى است پيرامون علم صرف كه به زبان عربى و در سال 716ق، نوشته شده و با تحقيق و تصحيح درويش الجويدى، ارائه گرديده است. | ||
وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد. | وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مىشده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسى (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه ابن جنى (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيهنويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت ....<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 107</ref> | صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مىشده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسى (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه ابن جنى (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيهنويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت ....<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 107</ref> | ||
نويسنده، صرف و نحوى را كه توسط [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه ابن جنى و مازنى برگردانده است ....<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 108</ref>بااينحال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاههاى ابن جنّى «در سرّ الصناعة» است، اما بسيار خوب فصلبندى و تنظيم شده است و از ميان شروح متعدد آن، شرح | نويسنده، صرف و نحوى را كه توسط [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه ابن جنى و مازنى برگردانده است ....<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 108</ref>بااينحال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاههاى ابن جنّى «در سرّ الصناعة» است، اما بسيار خوب فصلبندى و تنظيم شده است و از ميان شروح متعدد آن، شرح رضىالدين استرآبادى (متوفى 686) و شرح فخرالدين جاربَردى (متوفى 742 يا 746) بسيار مورد توجه قرار گرفتهاند ....<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ج 7، ص 364</ref> | ||
اين كتاب، از جمله متون درسى حوزههاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفىمذهب است. | اين كتاب، از جمله متون درسى حوزههاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفىمذهب است. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
تقريبا حدود بيست و پنج شرح بر اين كتاب نوشته شده است كه برخى از مهمترين آنها، عبارتند از: | تقريبا حدود بيست و پنج شرح بر اين كتاب نوشته شده است كه برخى از مهمترين آنها، عبارتند از: | ||
1. شرح | 1. شرح رضىالدين استرآبادى كه به صرف رضى نيز شهرت دارد و يكى از جامعترين شرحهايى است كه بر شافيه نوشته شده است. اين شرح، دربرگيرنده نكاتى نقادانه است و شايد بتوان گفت از اين نظر، منحصربهفرد است. | ||
2. شرح جابردى: اين اثر، سخت مورد توجه اديبان واقع شد و خيلى زود در زمره كتابهاى درسى و مراجع مهم قرار گرفت. اين شرح، گرچه در مقايسه با شرح قبلى، كمحجمتر است، اما بايد گفت مطالب آن، شفافتر بيان شده است. ويژگىهاى اين شرح را مىتوان چنين برشمرد: | 2. شرح جابردى: اين اثر، سخت مورد توجه اديبان واقع شد و خيلى زود در زمره كتابهاى درسى و مراجع مهم قرار گرفت. اين شرح، گرچه در مقايسه با شرح قبلى، كمحجمتر است، اما بايد گفت مطالب آن، شفافتر بيان شده است. ويژگىهاى اين شرح را مىتوان چنين برشمرد: | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
3. شرح نقرهكار كه مختصرتر از دو شرح قبلى و عباراتش، سليس و روانتر است. | 3. شرح نقرهكار كه مختصرتر از دو شرح قبلى و عباراتش، سليس و روانتر است. | ||
4. شرح | 4. شرح عصامالدين اسفراينى: در سراسر اين شرح، بهجز چند مورد نقدگونه، مطلب تازهاى مشاهده نمىشود و در قياس با شرحهاى يادشده، مختصرتر است. | ||
5. شرح آقا هادى مازندرانى كه به زبان فارسى است. وى در اين اثر، از شرح رضى بهره فراوان برده است و مىتوان گفت كه در واقع، ترجمه و تلخيص شرح رضى است. | 5. شرح آقا هادى مازندرانى كه به زبان فارسى است. وى در اين اثر، از شرح رضى بهره فراوان برده است و مىتوان گفت كه در واقع، ترجمه و تلخيص شرح رضى است. | ||
6. شرح | 6. شرح نظامالدين نيشابورى كه آميخته و ممزوج با متن شافيه است ....<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 111</ref> | ||
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است. |
ویرایش