پرش به محتوا

مناهل علوم أهل‌البيت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل '
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) ')
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
در روایتی از پیامبر خدا(ص) چنین روایت شده است که اگر درختان (باغ‌ها) قلم، دریاها جوهر و جن و انس نویسنده (جنیان حسابگر و همه انسان‌ها نویسنده) شوند نمی‌توانند فضائل [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]]  را بنویسند. این روایت را اخطب خوارزم (متوفی 568ق) در المناقب، قندوزی در ینابیع الموده، علی بن شهاب‌الدین همدانی در مودةالقربی نقل کرده‌اند. جالب آن‌که همدانی و قندوزی عمر بن خطاب را ازجمله روات خبر دانسته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص14-13</ref>.
در روایتی از پیامبر خدا(ص) چنین روایت شده است که اگر درختان (باغ‌ها) قلم، دریاها جوهر و جن و انس نویسنده (جنیان حسابگر و همه انسان‌ها نویسنده) شوند نمی‌توانند فضائل [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]]  را بنویسند. این روایت را اخطب خوارزم (متوفی 568ق) در المناقب، قندوزی در ینابیع الموده، علی بن شهاب‌الدین همدانی در مودةالقربی نقل کرده‌اند. جالب آن‌که همدانی و قندوزی عمر بن خطاب را ازجمله روات خبر دانسته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص14-13</ref>.


حدیث اشباه (شباهت علی(ع) به انبیا) دومین روایتی است که به آن پرداخته شده است. احمد بن حنبل امام حنابله از احمد بن عبدالرزاق از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «هر کس بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در فهمش، و ابراهیم را در اخلاقش و موسی را در مناجاتش، عیسی را در سنتش، و محمد را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که می‌آید بنگرد. مردم همه گردن کشیدند ناگاه چنان با علی بن ابیطالب مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
حدیث اشباه (شباهت علی(ع) به انبیا) دومین روایتی است که به آن پرداخته شده است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]  امام حنابله از احمد بن عبدالرزاق از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «هر کس بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در فهمش، و ابراهیم را در اخلاقش و موسی را در مناجاتش، عیسی را در سنتش، و محمد را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که می‌آید بنگرد. مردم همه گردن کشیدند ناگاه چنان با علی بن ابیطالب مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.


مفجّع بصری شاعر اهل‌بیت(ع) این روایت را در ضمن قصیده‌ای به نظم درآورده است. وی به‌صراحت تمام، مذهب امامیه خود را در این قصیده اعلان می‌کند و در این قصیده، به موضوع ولایت علی(ع) و فضایل آن حضرت پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص16-15</ref>. این روایت را عسقلانی در لسان المیزان، بیهقی (متوفی 458ق) در فضائل الصحابه، ابن مغازلی (متوفی 384ق) در المناقب و دیگر نویسندگان اهل سنت در آثارشان ذکر کرده‌اند که نویسنده به نص روایت مذکور در سی منبع با ذکر جلد و صفحه و چاپ اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>.   
مفجّع بصری شاعر اهل‌بیت(ع) این روایت را در ضمن قصیده‌ای به نظم درآورده است. وی به‌صراحت تمام، مذهب امامیه خود را در این قصیده اعلان می‌کند و در این قصیده، به موضوع ولایت علی(ع) و فضایل آن حضرت پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص16-15</ref>. این روایت را عسقلانی در لسان المیزان، بیهقی (متوفی 458ق) در فضائل الصحابه، ابن مغازلی (متوفی 384ق) در المناقب و دیگر نویسندگان اهل سنت در آثارشان ذکر کرده‌اند که نویسنده به نص روایت مذکور در سی منبع با ذکر جلد و صفحه و چاپ اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>.   
خط ۶۲: خط ۶۲:
در اولین روایت این جلد، حموینی به اسنادش از احمد بن حسین بیهقی از کمیل بن زیاد نخعی چنین نقل کرده است که علی(ع) دست مرا گرفت و به‌سوی ناحیه جبان بیرون برد و چون به بیابان رسیدیم، نشست، آه پردردی کشید و فرمود: ای کمیل بن زیاد! این  قلب‌ها بسان ظرف‌هایی هستند، که بهترین آن‌ها، فراگیرترین آن‌هاست. مردم سه دسته‌اند: دانشمندان الهی، و آموزنده‌ای بر راه رستگاری و گروهی مثل پشه‌هایی که دست‌خوش باد و طوفان هستند و همیشه  سرگردان‌اند که به دنبال هر سروصدایی می‌روند و با وزش هر بادی حرکت می‌کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه بردند. ای کمیل! دانش بهتر از مال است. زیرا، علم نگهبان توست، و مال را تو باید نگهبان باشی...<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص8-7</ref>.
در اولین روایت این جلد، حموینی به اسنادش از احمد بن حسین بیهقی از کمیل بن زیاد نخعی چنین نقل کرده است که علی(ع) دست مرا گرفت و به‌سوی ناحیه جبان بیرون برد و چون به بیابان رسیدیم، نشست، آه پردردی کشید و فرمود: ای کمیل بن زیاد! این  قلب‌ها بسان ظرف‌هایی هستند، که بهترین آن‌ها، فراگیرترین آن‌هاست. مردم سه دسته‌اند: دانشمندان الهی، و آموزنده‌ای بر راه رستگاری و گروهی مثل پشه‌هایی که دست‌خوش باد و طوفان هستند و همیشه  سرگردان‌اند که به دنبال هر سروصدایی می‌روند و با وزش هر بادی حرکت می‌کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه بردند. ای کمیل! دانش بهتر از مال است. زیرا، علم نگهبان توست، و مال را تو باید نگهبان باشی...<ref>ر.ک: همان، متن کتاب، ص8-7</ref>.


اعترافات بزرگان اهل سنت به فضائل [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  از مطالب مورد توجه کتاب است؛ حموینی به اسنادش از محمد بن هارون حضرمی نقل کرده که شنیدم احمد بن حنبل می‌گوید: برای احدی از اصحاب رسول‌الله(ص) آنچه از فضائل درباره [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]]  ذکر شده نیامده است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.  
اعترافات بزرگان اهل سنت به فضائل [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  از مطالب مورد توجه کتاب است؛ حموینی به اسنادش از محمد بن هارون حضرمی نقل کرده که شنیدم [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]  می‌گوید: برای احدی از اصحاب رسول‌الله(ص) آنچه از فضائل درباره [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]]  ذکر شده نیامده است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.  


ازجمله مستندات نویسنده در این جلد، کتاب شریف نهج‌البلاغه است. او با اشاره به خطبه‌ای که امام(ع) در آن تعبیر به کور کردن چشم فتنه کرده است از آن کتاب بهره برده است<ref>ر.ک: همان، ص36-35</ref>.  
ازجمله مستندات نویسنده در این جلد، کتاب شریف نهج‌البلاغه است. او با اشاره به خطبه‌ای که امام(ع) در آن تعبیر به کور کردن چشم فتنه کرده است از آن کتاب بهره برده است<ref>ر.ک: همان، ص36-35</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش