۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'امام رضا(ع)' به 'امام رضا(ع) ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
روايت شده كه وى وارد بر حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] شد و حضرت(ع) چشمش كه به او افتاد دستور داد بالشى آوردند و براى او قرار داد و با او مصافحه و معانقه كرد و از ديدنش شاد شد و خير مقدم گفت. همچنين روايت است كه هر گاه ابان به مدينه وارد مىشد مردم بهسويش هجوم مىآوردند و جايگاه پيامبر(ص) براى او خالى مىشد<ref>ر.ك: متن كتاب، ص16</ref> | روايت شده كه وى وارد بر حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] شد و حضرت(ع) چشمش كه به او افتاد دستور داد بالشى آوردند و براى او قرار داد و با او مصافحه و معانقه كرد و از ديدنش شاد شد و خير مقدم گفت. همچنين روايت است كه هر گاه ابان به مدينه وارد مىشد مردم بهسويش هجوم مىآوردند و جايگاه پيامبر(ص) براى او خالى مىشد<ref>ر.ك: متن كتاب، ص16</ref> | ||
3. يونس بن عبدالرحمن، مولاى على بن يقطين: شيخ در باب اصحاب امام كاظم(ع) چنين گفته: «ضعفه القميون و هو ثقة»؛ يعنى «قمىها او را تضعيف كردهاند، درحالىكه او ثقه است» و در باب اصحاب [[امام رضا (ع)]] چنين گفته: «طعن عليه القميون و هو عندي ثقة»؛ يعنى «قمىها در او خدشه كردهاند، ولى او در نزد من ثقه است». در [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و خلاصه آمده: ابومحمد، در بين اصحاب ما آبرومند و مقدم و عظيمالمنزله بود و از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع)روايت نقل كرده است و امام رضا(ع)به او اشاره مىكرد تا مردم از وى علم و فتوا بگيرند و او از كسانى بود كه مال فراوانى برايش وقف كرده و اختصاص دادند، ولى او نپذيرفت و در راه حق ثابتقدم ماند. | 3. يونس بن عبدالرحمن، مولاى على بن يقطين: شيخ در باب اصحاب امام كاظم(ع) چنين گفته: «ضعفه القميون و هو ثقة»؛ يعنى «قمىها او را تضعيف كردهاند، درحالىكه او ثقه است» و در باب اصحاب [[امام رضا (ع)]] چنين گفته: «طعن عليه القميون و هو عندي ثقة»؛ يعنى «قمىها در او خدشه كردهاند، ولى او در نزد من ثقه است». در [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و خلاصه آمده: ابومحمد، در بين اصحاب ما آبرومند و مقدم و عظيمالمنزله بود و از امام كاظم(ع) و [[امام رضا(ع)]] روايت نقل كرده است و [[امام رضا(ع)]] به او اشاره مىكرد تا مردم از وى علم و فتوا بگيرند و او از كسانى بود كه مال فراوانى برايش وقف كرده و اختصاص دادند، ولى او نپذيرفت و در راه حق ثابتقدم ماند. | ||
[[شیخ مفید|مفيد]] از [[جعفر بن محمد بن قولويه]] از [[على بن الحسين بن بابويه]] از عبداللَّه بن جعفر الحميرى - كه خدا رحمتشان كناد - نقل كرده كه گفت: خدا آن دو را رحمت كند. ابوهاشم داوود بن قاسم جعفرى گفت: بر حضرت امام ابومحمد(ع) صاحب العسكر (امام حسن عسكرى(ع))، كتاب يوم و ليلة، نوشته يونس بن عبدالرحمان را عرضه كردم. پس امام(ع) گفت: اين كتاب نوشته كيست؟ گفتمش: نوشته يونس مولى آل يقطين. پس امام(ع) فرمود: «أعطاه اللَّه بكل حرف نوراً يوم القيامة»؛ «خدا به او در برابر هر حرفى كه در اين كتاب نوشته، نورى در روز قيامت عطا كند». يونس بن عبدالرحمن، در سال 208ق درگذشت...<ref>ر.ك: همان، ص419</ref> | [[شیخ مفید|مفيد]] از [[جعفر بن محمد بن قولويه]] از [[على بن الحسين بن بابويه]] از عبداللَّه بن جعفر الحميرى - كه خدا رحمتشان كناد - نقل كرده كه گفت: خدا آن دو را رحمت كند. ابوهاشم داوود بن قاسم جعفرى گفت: بر حضرت امام ابومحمد(ع) صاحب العسكر (امام حسن عسكرى(ع))، كتاب يوم و ليلة، نوشته يونس بن عبدالرحمان را عرضه كردم. پس امام(ع) گفت: اين كتاب نوشته كيست؟ گفتمش: نوشته يونس مولى آل يقطين. پس امام(ع) فرمود: «أعطاه اللَّه بكل حرف نوراً يوم القيامة»؛ «خدا به او در برابر هر حرفى كه در اين كتاب نوشته، نورى در روز قيامت عطا كند». يونس بن عبدالرحمن، در سال 208ق درگذشت...<ref>ر.ك: همان، ص419</ref> |
ویرایش