۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'امام رضا(ع)' به 'امام رضا(ع) ') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
نويسنده در توضيح اينكه ولايت از نماز مهمتر است، به روايتى از محاسن برقى، از امام باقر(ع) استناد نموده كه فرمودند: «اسلام بر اساس پنج چيز پايهگذارى شده است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زرارة عرض كرد: كداميك از اينها برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است زيرا كليد همه آنها ولايت است و راهنماى بر آنها صاحب ولايت و والى است»<ref>همان، ص10</ref> | نويسنده در توضيح اينكه ولايت از نماز مهمتر است، به روايتى از محاسن برقى، از امام باقر(ع) استناد نموده كه فرمودند: «اسلام بر اساس پنج چيز پايهگذارى شده است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زرارة عرض كرد: كداميك از اينها برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است زيرا كليد همه آنها ولايت است و راهنماى بر آنها صاحب ولايت و والى است»<ref>همان، ص10</ref> | ||
نويسنده سپس، به بيان نماز از نظر روايات پرداخته است. از جمله آنكه امام رضا(ع)در ضمن جوابهايى كه به سؤالات محمد بن سنان مرقوم داشتند، فرمودند: علت آنكه نماز بر مردم واجب شد، آن است كه نمازگزار به ربوبيّت خداوند متعال اقرار و اعتراف مىكند و هرگونه شريكى را از ساحت قدسش دور مىافكند و در پيشگاه خداى جبار، با حالت خوارى و بيچارگى و فروتنى و اعتراف مىايستد و چشمپوشى از گناهان گذشته را از حضرتش خواستار مىشود و به منظور تعظيم و بزرگداشت خداوند هر روز صورت بر زمين مىگذارد تا بدينوسيله، هميشه به ياد خدا باشد و آنى خداى را فراموش نكند و نعمت خداوند، باعث سركشى و طغيان او نشود، بلكه حالت دلشكستگى و ذلت را از دست نداده، افزايش دين و دنياى خود را طالب و راغب باشد<ref>همان، ص30</ref> | نويسنده سپس، به بيان نماز از نظر روايات پرداخته است. از جمله آنكه [[امام رضا(ع)]] در ضمن جوابهايى كه به سؤالات محمد بن سنان مرقوم داشتند، فرمودند: علت آنكه نماز بر مردم واجب شد، آن است كه نمازگزار به ربوبيّت خداوند متعال اقرار و اعتراف مىكند و هرگونه شريكى را از ساحت قدسش دور مىافكند و در پيشگاه خداى جبار، با حالت خوارى و بيچارگى و فروتنى و اعتراف مىايستد و چشمپوشى از گناهان گذشته را از حضرتش خواستار مىشود و به منظور تعظيم و بزرگداشت خداوند هر روز صورت بر زمين مىگذارد تا بدينوسيله، هميشه به ياد خدا باشد و آنى خداى را فراموش نكند و نعمت خداوند، باعث سركشى و طغيان او نشود، بلكه حالت دلشكستگى و ذلت را از دست نداده، افزايش دين و دنياى خود را طالب و راغب باشد<ref>همان، ص30</ref> | ||
در ادامه، به نماز از منظر علماى آخرت و نيز از نظر اصحاب قلوب و ارباب معرفت نگريسته شده است. از جمله آنكه يكى از علما مىفرمايد: «معانى نماز را با عبارات فراوانى توان گفت ولى كلمه جامع همه آن معانى، شش جمله است: حضور قلب، تفهم، تعظيم، هيبت، رجاء و حياء» و سپس به شرح اين معانى پرداخته شده است. از جمله آنكه مقصود از حضور قلب، آن است كه انسان بر آنچه مشغول انجام آن است، توجهى نداشته باشد و در هر فعلى از افعال نماز و هر ذكرى از اذكار آن، به آن فعل و ذكر توجه داشته باشد و اگر چنين شد، حضور قلب حاصل شده است<ref>همان، ص34</ref> | در ادامه، به نماز از منظر علماى آخرت و نيز از نظر اصحاب قلوب و ارباب معرفت نگريسته شده است. از جمله آنكه يكى از علما مىفرمايد: «معانى نماز را با عبارات فراوانى توان گفت ولى كلمه جامع همه آن معانى، شش جمله است: حضور قلب، تفهم، تعظيم، هيبت، رجاء و حياء» و سپس به شرح اين معانى پرداخته شده است. از جمله آنكه مقصود از حضور قلب، آن است كه انسان بر آنچه مشغول انجام آن است، توجهى نداشته باشد و در هر فعلى از افعال نماز و هر ذكرى از اذكار آن، به آن فعل و ذكر توجه داشته باشد و اگر چنين شد، حضور قلب حاصل شده است<ref>همان، ص34</ref> |
ویرایش