۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''اكذوبتان حول الشريف الرضى التقى الزاهد'''، تأليف علامه [[جعفر مرتضى عاملى]] به زبان عربى است. اين کتاب به بررسى و ردّ دو اتهام كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) از سوى اهلسنت وارد شده، پرداخته است. | '''اكذوبتان حول الشريف الرضى التقى الزاهد'''، تأليف علامه [[جعفر مرتضى عاملى]] به زبان عربى است. اين کتاب به بررسى و ردّ دو اتهام كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) از سوى اهلسنت وارد شده، پرداخته است. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
1-اولين دروغى كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] نسبت داده شده، كلامى از ابنعتبه است: «و در بعضى از كتب يافتم كه رضى زيدى مذهب بوده است و...». | 1-اولين دروغى كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] نسبت داده شده، كلامى از ابنعتبه است: «و در بعضى از كتب يافتم كه رضى زيدى مذهب بوده است و...». | ||
نويسنده ابتدا در استدلال به شيعه بودن [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره)، بخشىهايى از قصيده مشهور او را كه نام ائمه اطهار(ع) را در ضمن آن آورده ذكر مىكند. | نويسنده ابتدا در استدلال به شيعه بودن [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره)، بخشىهايى از قصيده مشهور او را كه نام ائمه اطهار(ع) را در ضمن آن آورده ذكر مىكند. | ||
در ادامه مطلب نويسنده به زمينههاى اتهام مذكور اشاره كرده و به نقل از شيخ عبدالحسين حلى مىنويسد: «آن تهمت زيديه قبلاً به حسن اطروش جد مادريش و فرزندان او هم نسبت داده شده بود، لكن نزد علماى رجال اماميه ثابت است و شريف مرتضى هم در کتابش، «شرح المسائل الناصريه» پاكى عقيده وى و جميع فرزندانش را متذكر شده است. نويسنده در انتها به اين نتيجه مىرسد كه اتهام مذكور از يك اشتباه ناشى شده است. در حقيقت نام ناصر امام زيديه كه ملقب به الداعىللحق بوده است، با نام حسن بن على اطروش كه ملقب به الناصرللحق بوده است، مشتبه شده است. | در ادامه مطلب نويسنده به زمينههاى اتهام مذكور اشاره كرده و به نقل از شيخ عبدالحسين حلى مىنويسد: «آن تهمت زيديه قبلاً به حسن اطروش جد مادريش و فرزندان او هم نسبت داده شده بود، لكن نزد علماى رجال اماميه ثابت است و شريف مرتضى هم در کتابش، «شرح المسائل الناصريه» پاكى عقيده وى و جميع فرزندانش را متذكر شده است. نويسنده در انتها به اين نتيجه مىرسد كه اتهام مذكور از يك اشتباه ناشى شده است. در حقيقت نام ناصر امام زيديه كه ملقب به الداعىللحق بوده است، با نام حسن بن على اطروش كه ملقب به الناصرللحق بوده است، مشتبه شده است. | ||
2-اتهام ديگرى كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) وارد شده است، مطلبى به نقل از «حصرى» است كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در مجلسى كه كوران مغنى شراب مىنوشيده است، متهم به سرقت ردا مىشود و... | 2-اتهام ديگرى كه به [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) وارد شده است، مطلبى به نقل از «حصرى» است كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در مجلسى كه كوران مغنى شراب مىنوشيده است، متهم به سرقت ردا مىشود و... | ||
نويسنده در نقد اين سخن به دو طريق مناقشه مىكند: | نويسنده در نقد اين سخن به دو طريق مناقشه مىكند: | ||
الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند اين روايت را ذكر نكرده و مشخص نمىكند كه اين قصه را از چه كسى شنيده است. 2- [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] از طائفه اماميه است كه تمامى انواع خمر را حرام مىدانند. 3- نص از مشاركت [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (ره) در شرب خمر حكايت نمىكند و.... نويسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمىداند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مىكند؛ بنابراين در ردّ اين اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مىنمايد. | الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند اين روايت را ذكر نكرده و مشخص نمىكند كه اين قصه را از چه كسى شنيده است. 2- [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] از طائفه اماميه است كه تمامى انواع خمر را حرام مىدانند. 3- نص از مشاركت [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) در شرب خمر حكايت نمىكند و.... نويسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمىداند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مىكند؛ بنابراين در ردّ اين اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مىنمايد. | ||
ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) اعتراف دارند، صدور اين گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (ره) نمىداند. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره)، دلائل مختلفى را ذكر مىكند كه با توجه به آنها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مىرسد. اين شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مىكرده است. در ادامه اين بحث به كلام قال دكتر عبدالفتاح محمد الحلو بر ديوان اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهجالبلاغه در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آنها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است. | ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) اعتراف دارند، صدور اين گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]](ره) نمىداند. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره)، دلائل مختلفى را ذكر مىكند كه با توجه به آنها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مىرسد. اين شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مىكرده است. در ادامه اين بحث به كلام قال دكتر عبدالفتاح محمد الحلو بر ديوان اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهجالبلاغه در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آنها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است. | ||
نويسنده در پايان چنين نتيجهگيرى مىكند كه روايت كوران مغنى بىاساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مىداند. | نويسنده در پايان چنين نتيجهگيرى مىكند كه روايت كوران مغنى بىاساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مىداند. |
ویرایش