۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: گردآورنده' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
بنده در نهم ماه ذى الحجه 1372ق مطابق با 28 /12/ 1331ش در نجف اشرف در يك خانواده روحانى متولد شدم. پدرم مرحوم آيتالله حاج شيخ محمد رضا طبسى است كه ظاهرا در سال 1345ق از قم به حوزه نجف اشرف هجرت فرمود تا از محضر پرفيض بزرگانى همچون [[نائینی، محمدحسین|مرحوم نايينى]]، [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] و [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]] (ره) بهره جويد. | بنده در نهم ماه ذى الحجه 1372ق مطابق با 28 /12/ 1331ش در نجف اشرف در يك خانواده روحانى متولد شدم. پدرم مرحوم آيتالله حاج شيخ محمد رضا طبسى است كه ظاهرا در سال 1345ق از قم به حوزه نجف اشرف هجرت فرمود تا از محضر پرفيض بزرگانى همچون [[نائینی، محمدحسین|مرحوم نايينى]]، [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] و [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]](ره) بهره جويد. | ||
پس از گذشت دوران كودكى، به تحصيل در مدارس دولتى تا كلاس ششم نظام قديم پرداخته و پس از آن با تشويق جدى و پىگير مرحوم والد، تحصيلات علوم دينى خود را در حوزه علميه نجف اشرف آغاز كردم؛ چرا كه مدتى از رحلت برادر بزرگم مرحوم شيخ محمد على طبسى در تهران مىگذشت و چون فرزند ديگرى كه جاى او را پركند نداشت، تلاش فراوان مىكرد تا مرا به سلك روحانيت درآورد. بدين جهت از دوران كودكى و نوجوانى كه همراه پدرم پيش از اذان صبح به حرم [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]] مىرفتم در بين راه او نمازهاى مستحبى مىخواند و من نيز احساس مىكردم كه اين حالت معنوى و عرفانى كه او داشت در من در حال شكل گرفتن است زيرا من نيز به توصيه وى وادار مىشدم به برخى اذكار و اوراد در بين راه بپردازم. | پس از گذشت دوران كودكى، به تحصيل در مدارس دولتى تا كلاس ششم نظام قديم پرداخته و پس از آن با تشويق جدى و پىگير مرحوم والد، تحصيلات علوم دينى خود را در حوزه علميه نجف اشرف آغاز كردم؛ چرا كه مدتى از رحلت برادر بزرگم مرحوم شيخ محمد على طبسى در تهران مىگذشت و چون فرزند ديگرى كه جاى او را پركند نداشت، تلاش فراوان مىكرد تا مرا به سلك روحانيت درآورد. بدين جهت از دوران كودكى و نوجوانى كه همراه پدرم پيش از اذان صبح به حرم [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]] مىرفتم در بين راه او نمازهاى مستحبى مىخواند و من نيز احساس مىكردم كه اين حالت معنوى و عرفانى كه او داشت در من در حال شكل گرفتن است زيرا من نيز به توصيه وى وادار مىشدم به برخى اذكار و اوراد در بين راه بپردازم. |
ویرایش