پرش به محتوا

نورالأنوار في شرح الصحيفة السجادية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)')
خط ۴۹: خط ۴۹:
#اين شرح، پيوسته و به اصطلاح مزجى نيست، بلكه گسسته و غير مزجى است؛ به اين معنا كه مطالب نويسنده از مطالب شارح تفكيك شده است؛ به اين صورت كه شارح، نخست عبارت يا جمله‌اى و يا عبارات يا جملاتى از متن اصلى را آورده و آنگاه به شرح و توضيح آن پرداخته است.
#اين شرح، پيوسته و به اصطلاح مزجى نيست، بلكه گسسته و غير مزجى است؛ به اين معنا كه مطالب نويسنده از مطالب شارح تفكيك شده است؛ به اين صورت كه شارح، نخست عبارت يا جمله‌اى و يا عبارات يا جملاتى از متن اصلى را آورده و آنگاه به شرح و توضيح آن پرداخته است.
#جالب است كه سيد نعمت‌اللّه جزايرى بر كتاب صحيفه سجاديه در مجموع سه شرح نگاشته است: نخست، شرحى كه به شرح كبير معروف شده است. دوم، شرح مختصر كه در واقع تنقيح و خلاصه‌اى از شرح نخستين است كه پس از تأليف آن، شرح كبير مهجور گشت. شرح مختصر، با عنوان «نور الأنوار في شرح كلام خير الأخيار» شناخته مى‌شود. اين كتاب از 1315 تا 1317 در تهران، همراه با چند شرح ديگر از عالمان عصر صفوى بر صحيفه سجاديه، چاپ سنگى شد. همچنين اين كتاب در بيروت (1420) نيز چاپ شده است. سوم، شرح ملحقات صحيفه است، با عنوان «النُكَت الطريفة في شرح ملحقات الصحيفة»؛ اين كتاب، در 1317 به‌همراه «نور الأنوار» در يك مجلد چاپ شده است<ref>ر.ك: مدخل «جزايرى، سيد نعمت‌الله»، نوشته محمدتقى كرمى، دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص256</ref>
#جالب است كه سيد نعمت‌اللّه جزايرى بر كتاب صحيفه سجاديه در مجموع سه شرح نگاشته است: نخست، شرحى كه به شرح كبير معروف شده است. دوم، شرح مختصر كه در واقع تنقيح و خلاصه‌اى از شرح نخستين است كه پس از تأليف آن، شرح كبير مهجور گشت. شرح مختصر، با عنوان «نور الأنوار في شرح كلام خير الأخيار» شناخته مى‌شود. اين كتاب از 1315 تا 1317 در تهران، همراه با چند شرح ديگر از عالمان عصر صفوى بر صحيفه سجاديه، چاپ سنگى شد. همچنين اين كتاب در بيروت (1420) نيز چاپ شده است. سوم، شرح ملحقات صحيفه است، با عنوان «النُكَت الطريفة في شرح ملحقات الصحيفة»؛ اين كتاب، در 1317 به‌همراه «نور الأنوار» در يك مجلد چاپ شده است<ref>ر.ك: مدخل «جزايرى، سيد نعمت‌الله»، نوشته محمدتقى كرمى، دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص256</ref>
#شارح - درحالى‌كه تازه از زيارت حضرت امام رضا (ع) بازگشته بود و فقط 28 سال داشت - در سال 1078ق، در خرّم‌آباد نگارش شرح بر ادعيه صحيفه سجاديه را به پايان رساند<ref>ر.ك: متن كتاب، ص353</ref> همچنين، شارح در اثر حاضر، بعد از شرح ادعيه صحيفه سجاديه، ملحقات آن؛ يعنى دعاهاى حضرت امام زين‌العابدين(ع) در باب رفع غم، تمجيد خداى تعالى، خشوع، يادكرد اهل‌بيت(ع) و... و نيز دعاهاى ايام هفته را به‌ترتيب از يك‌شنبه تا شنبه آورده و به شرح و توضيح آن نيز پرداخته است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص389-404</ref> نويسنده، توضيح و شرح اين بخش را نيز سال‌ها بعد، در عصر روز شنبه، نهم جمادى‌الأول 1102ق، در شوشتر - در حالى كه سنش از پنجاه گذشته بوده - به پايان رسانده است<ref>ر.ك: همان، ص405</ref>
#شارح - درحالى‌كه تازه از زيارت حضرت امام رضا(ع)بازگشته بود و فقط 28 سال داشت - در سال 1078ق، در خرّم‌آباد نگارش شرح بر ادعيه صحيفه سجاديه را به پايان رساند<ref>ر.ك: متن كتاب، ص353</ref> همچنين، شارح در اثر حاضر، بعد از شرح ادعيه صحيفه سجاديه، ملحقات آن؛ يعنى دعاهاى حضرت امام زين‌العابدين(ع) در باب رفع غم، تمجيد خداى تعالى، خشوع، يادكرد اهل‌بيت(ع) و... و نيز دعاهاى ايام هفته را به‌ترتيب از يك‌شنبه تا شنبه آورده و به شرح و توضيح آن نيز پرداخته است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص389-404</ref> نويسنده، توضيح و شرح اين بخش را نيز سال‌ها بعد، در عصر روز شنبه، نهم جمادى‌الأول 1102ق، در شوشتر - در حالى كه سنش از پنجاه گذشته بوده - به پايان رسانده است<ref>ر.ك: همان، ص405</ref>
#شرح حاضر، مختصر و يك جلدى و به زبان عربى قديمى رايج در حوزه‌هاى علميه قرن يازدهم است و شارح در آن به مباحث لغوى، صرفى و نحوى و ادبى توجه ويژه‌اى مبذول داشته است<ref>ر.ك: همان، ص25، 26، 27 و...</ref>
#شرح حاضر، مختصر و يك جلدى و به زبان عربى قديمى رايج در حوزه‌هاى علميه قرن يازدهم است و شارح در آن به مباحث لغوى، صرفى و نحوى و ادبى توجه ويژه‌اى مبذول داشته است<ref>ر.ك: همان، ص25، 26، 27 و...</ref>
#شارح باآنكه اخبارى است، ولى گاه به مطالب حكيمانه عالم ربانى [[ابن میثم، میثم بن علی|كمال‌الدين ميثم بن على بن ميثم بحرانى]]، محدث، فقيه و متكلم شيعى استناد و استشهاد كرده است؛ مثلا در بحث موهوبى يا كسبى بودن معرفت به خدا، يادآور شده كه نظر بيشتر دانشمندان اسلام اين است كه شناخت بارى تعالى، كسبى است و انسان بايد آن را تحصيل كند و آن، اولين واجب است و در برخى روايات دلالتى بر آن هست و بعد افزوده: [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]]  تصريح كرده كه معرفت خداى متعال داراى مراتبى است و تصريح كرده كه اين مطلب از روايات استفاده مى‌شود<ref>ر.ك: همان، ص360</ref>
#شارح باآنكه اخبارى است، ولى گاه به مطالب حكيمانه عالم ربانى [[ابن میثم، میثم بن علی|كمال‌الدين ميثم بن على بن ميثم بحرانى]]، محدث، فقيه و متكلم شيعى استناد و استشهاد كرده است؛ مثلا در بحث موهوبى يا كسبى بودن معرفت به خدا، يادآور شده كه نظر بيشتر دانشمندان اسلام اين است كه شناخت بارى تعالى، كسبى است و انسان بايد آن را تحصيل كند و آن، اولين واجب است و در برخى روايات دلالتى بر آن هست و بعد افزوده: [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]]  تصريح كرده كه معرفت خداى متعال داراى مراتبى است و تصريح كرده كه اين مطلب از روايات استفاده مى‌شود<ref>ر.ك: همان، ص360</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش