۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''ابوالحسن على بن حسين بن على بن عبداللّه هذلى''' در سال 287 ه. 900/ م. در بغداد به دنيا آمد و در همانجا نيز رشد و نمو كرد. او از نوادگان عبداللّه بن مسعود، صحابى بزرگ رسول خدا (ص)، بود و به همين دليل به مسعودى مشهور شد. عبداللّه در زمان خلافت عثمان و همزمان با سفر بسيارى از صحابه به شهرهاى مفتوحه، به عراق آمد. در عراق منزلت بالايى يافت و به همين دليل مردم از مواضع او در مقابل عثمان دفاع مىكردند. برخورد خشونت آميز عثمان با وى از عوامل انقلاب مردم عراق عليه عثمان شمرده مىشود. | '''ابوالحسن على بن حسين بن على بن عبداللّه هذلى''' در سال 287 ه. 900/ م. در بغداد به دنيا آمد و در همانجا نيز رشد و نمو كرد. او از نوادگان عبداللّه بن مسعود، صحابى بزرگ رسول خدا(ص)، بود و به همين دليل به مسعودى مشهور شد. عبداللّه در زمان خلافت عثمان و همزمان با سفر بسيارى از صحابه به شهرهاى مفتوحه، به عراق آمد. در عراق منزلت بالايى يافت و به همين دليل مردم از مواضع او در مقابل عثمان دفاع مىكردند. برخورد خشونت آميز عثمان با وى از عوامل انقلاب مردم عراق عليه عثمان شمرده مىشود. | ||
خاندان ابن مسعود ساليان درازى در عراق زيستند و با پرهيز از ورود به مسايل سياسى در عصر خلفاى اموى و عباسى به مسايل علمى و فرهنگى پرداختند. آنان بغداد را براى سكونت در روزگار منصور انتخاب كردند. بغداد در زمان مسعودى از مهمترين مراكز علمى جهان اسلام به شمار مىرفت و اين فرصت مناسبى براى فراگيرى علم و دانش وى بود. علاوه بر آن، خاندان او نيز اهتمام ويژهاى به دانش اندوزى وى داشتند. | خاندان ابن مسعود ساليان درازى در عراق زيستند و با پرهيز از ورود به مسايل سياسى در عصر خلفاى اموى و عباسى به مسايل علمى و فرهنگى پرداختند. آنان بغداد را براى سكونت در روزگار منصور انتخاب كردند. بغداد در زمان مسعودى از مهمترين مراكز علمى جهان اسلام به شمار مىرفت و اين فرصت مناسبى براى فراگيرى علم و دانش وى بود. علاوه بر آن، خاندان او نيز اهتمام ويژهاى به دانش اندوزى وى داشتند. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
مؤلف كتاب مذكور به دليل ذهنيت اسطورهاى، جز داستاننويسى و خرافات از تاريخ چيزى نفهميده و كتابش را بر اساس روايات وهب بن منبه و عبيد بن شريه استوار كرده است. در حالى كه مسعودى با نقل اين گونه داستانها به جامعه پذيرى آنها توجه داده و برخى از آنها را نقد كرده است. گر چه نقل برخى خرافات در روايات مسعودى، اشعار به پذيرش آنها دارد ولى روشمند و علمى بودن كتاب را نمىكاهد. | مؤلف كتاب مذكور به دليل ذهنيت اسطورهاى، جز داستاننويسى و خرافات از تاريخ چيزى نفهميده و كتابش را بر اساس روايات وهب بن منبه و عبيد بن شريه استوار كرده است. در حالى كه مسعودى با نقل اين گونه داستانها به جامعه پذيرى آنها توجه داده و برخى از آنها را نقد كرده است. گر چه نقل برخى خرافات در روايات مسعودى، اشعار به پذيرش آنها دارد ولى روشمند و علمى بودن كتاب را نمىكاهد. | ||
همچنين «اثبات الوصية للامام على بن ابى طالب عليه السلام»؛، در دو بخش تأليف شده است. در بخش اول با مطالبى از عقل و سپاهيانش، تاريخ انبيا را از هبوط آدم(ع) تا رسالت پيامبر خدا (ص) مورد مطالعه قرار داده است. در اين مطالعات بجاى ارائه سند از لفظ «روى» استفاده كرده ولى در بخش دوم به ويژه مباحث مربوط به امامان سند ارائه داده است. نمونهاى از اين اسناد در دو كتاب مروج الذهب و التنبيه و الاشراف نيامده و همين امر موجب شده تا عدهاى گمان كنند كتاب از مؤلف ديگرى است به ويژه كه شيوۀ تأليف و سبك نگارش آن نيز با ديگر نوشتههاى مسعودى سازگارى ندارد. با اين حال وجود كتابهاى زياد براى مسعودى در مسألۀ امامت پذيرش انتساب اين كتاب به مسعودى را آسانتر مىكند. | همچنين «اثبات الوصية للامام على بن ابى طالب عليه السلام»؛، در دو بخش تأليف شده است. در بخش اول با مطالبى از عقل و سپاهيانش، تاريخ انبيا را از هبوط آدم(ع) تا رسالت پيامبر خدا(ص) مورد مطالعه قرار داده است. در اين مطالعات بجاى ارائه سند از لفظ «روى» استفاده كرده ولى در بخش دوم به ويژه مباحث مربوط به امامان سند ارائه داده است. نمونهاى از اين اسناد در دو كتاب مروج الذهب و التنبيه و الاشراف نيامده و همين امر موجب شده تا عدهاى گمان كنند كتاب از مؤلف ديگرى است به ويژه كه شيوۀ تأليف و سبك نگارش آن نيز با ديگر نوشتههاى مسعودى سازگارى ندارد. با اين حال وجود كتابهاى زياد براى مسعودى در مسألۀ امامت پذيرش انتساب اين كتاب به مسعودى را آسانتر مىكند. | ||
ویرایش