۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
اولين فصل كتاب به حجيت قول رجالى اختصاص يافته است. حجيت از جهت خبر و روايت، شهادت و خبرويت از جمله وجوه ذكرشده در اين باره است كه نويسنده به بررسى آن پرداخته است<ref>متن كتاب، ص 25 - 28</ref> | اولين فصل كتاب به حجيت قول رجالى اختصاص يافته است. حجيت از جهت خبر و روايت، شهادت و خبرويت از جمله وجوه ذكرشده در اين باره است كه نويسنده به بررسى آن پرداخته است<ref>متن كتاب، ص 25 - 28</ref> | ||
عنوان «اصحاب اجماع» اصطلاحى در علم رجال است كه بر گروهى ويژه از راويان احاديث در سدههاى دوم و سوم هجرى قمرى اطلاق مىشود كه از بزرگان پرورشيافته مكتب امام باقر، [[امام صادق]]، امام كاظم و امام رضا (ع) بشمار مىروند و بر تصديق رواياتشان و نيز مقام علمى و فقاهتشان اجماع شده است. اساس پيدايش اين اصطلاح از نظر تاريخى، به اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم هجرى قمرى بازمىگردد كه در تعبيرات برخى چهرههاى رجالى معروف امامى مانند ابوعمرو كشى در چند جاى كتاب رجالى وى آمده و پس از آن در سدههاى بعد ميان رجاليان شكل گرفته است. نويسنده اين موضوع را در فصل دوم در پنج شماره مورد بررسى قرار داده است<ref>همان، ص 29 - 33</ref> | عنوان «اصحاب اجماع» اصطلاحى در علم رجال است كه بر گروهى ويژه از راويان احاديث در سدههاى دوم و سوم هجرى قمرى اطلاق مىشود كه از بزرگان پرورشيافته مكتب امام باقر، [[امام صادق]]، امام كاظم و امام رضا(ع)بشمار مىروند و بر تصديق رواياتشان و نيز مقام علمى و فقاهتشان اجماع شده است. اساس پيدايش اين اصطلاح از نظر تاريخى، به اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم هجرى قمرى بازمىگردد كه در تعبيرات برخى چهرههاى رجالى معروف امامى مانند ابوعمرو كشى در چند جاى كتاب رجالى وى آمده و پس از آن در سدههاى بعد ميان رجاليان شكل گرفته است. نويسنده اين موضوع را در فصل دوم در پنج شماره مورد بررسى قرار داده است<ref>همان، ص 29 - 33</ref> | ||
از ديگر مباحثى كه در كتاب به آن پرداخته شده، معناى «صحت» از ديدگاه متأخرين است. به اعتقاد نويسنده، متأخرين صحت را بدين معنا مىدانند كه رجال روايت، امامى عادل باشند كه با ديدگاه قدما تفاوت داشته است<ref>همان، ص 41 - 42</ref> | از ديگر مباحثى كه در كتاب به آن پرداخته شده، معناى «صحت» از ديدگاه متأخرين است. به اعتقاد نويسنده، متأخرين صحت را بدين معنا مىدانند كه رجال روايت، امامى عادل باشند كه با ديدگاه قدما تفاوت داشته است<ref>همان، ص 41 - 42</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
«اقسام حديث»، از ديگر عناوين مورد بحث است. قدما، خبر را به دو قسم صحيح و غير صحيح تقسيم مىكردند و لكن متأخرين خبر را به چهار قسم صحيح، حسن، موثق و ضعيف تقسيم كردهاند. اين تقسيم در زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] اتفاق افتاد و در زمان علامه مشهور شد<ref>همان، ص 89 - 90</ref> | «اقسام حديث»، از ديگر عناوين مورد بحث است. قدما، خبر را به دو قسم صحيح و غير صحيح تقسيم مىكردند و لكن متأخرين خبر را به چهار قسم صحيح، حسن، موثق و ضعيف تقسيم كردهاند. اين تقسيم در زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] اتفاق افتاد و در زمان علامه مشهور شد<ref>همان، ص 89 - 90</ref> | ||
بحث از «تحمل روايت»، آخرين مطلب كتاب است. نويسنده از هفت طريق براى تحمل روايت نام برده كه از آن جمله است: سماع، قرائت، اجازه، مكاتبه و اعلام. نويسنده، آخرين راه را «وجاده» دانسته است. وجاده بدين معناست كه خبر را به خط امام يا شيخ يا كسى كه به او امر شده بيابد. در انتهاى اين فصل از كتاب فقه منسوب به امام رضا (ع) بهعنوان مثالى براى وجاده ارائه شده است. اين كتاب را امير حسين بن حيدر، سبط [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] در زمان مجاورت بيتاللهالحرام نزد گروهى از شيعيان كه به زيارت خانه خدا آمده بود، يافته و آن را استنساخ مىكند، سپس به اصفهان آورده و بر [[علامه مجلسى]] عرضه مىكند<ref>همان، ص 91 - 98</ref> | بحث از «تحمل روايت»، آخرين مطلب كتاب است. نويسنده از هفت طريق براى تحمل روايت نام برده كه از آن جمله است: سماع، قرائت، اجازه، مكاتبه و اعلام. نويسنده، آخرين راه را «وجاده» دانسته است. وجاده بدين معناست كه خبر را به خط امام يا شيخ يا كسى كه به او امر شده بيابد. در انتهاى اين فصل از كتاب فقه منسوب به امام رضا(ع)بهعنوان مثالى براى وجاده ارائه شده است. اين كتاب را امير حسين بن حيدر، سبط [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] در زمان مجاورت بيتاللهالحرام نزد گروهى از شيعيان كه به زيارت خانه خدا آمده بود، يافته و آن را استنساخ مىكند، سپس به اصفهان آورده و بر [[علامه مجلسى]] عرضه مىكند<ref>همان، ص 91 - 98</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش