۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' </ref>' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اهمیت ذکر احادیثی که امامت را تا محمد بن علی الباقر(ع) اعلام کردهاند در این است که به برخی تشکیکگرانی که مدعیاند بعد از امام حسین(ع) نصی بر امامت فرزندان او وجود ندارد، پاسخ میدهد<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص5-7</ref> | اهمیت ذکر احادیثی که امامت را تا محمد بن علی الباقر(ع) اعلام کردهاند در این است که به برخی تشکیکگرانی که مدعیاند بعد از امام حسین(ع) نصی بر امامت فرزندان او وجود ندارد، پاسخ میدهد<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص5-7</ref> | ||
نویسنده در بیان روایاتی که امامان را از اولاد امام حسین(ع) میدانند میگوید: این روایات به چند مسئله پاسخ میدهد: از جهتی پاسخگوی آن عدهای است که میگویند هیچ تصریحی بر بیان امامان بعد از امام حسین(ع) وجود ندارد؛ زیرا لفظ أولاد الحسين در این روایات آمده است و از جهتی دیگر نسب امامان بعد از حسین بن علی(ع) را بیان کرده و آنها را در این سلاله پاک منحصر میداند و مدعیان دروغین این منصب را هرچند که از فرزندان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | نویسنده در بیان روایاتی که امامان را از اولاد امام حسین(ع) میدانند میگوید: این روایات به چند مسئله پاسخ میدهد: از جهتی پاسخگوی آن عدهای است که میگویند هیچ تصریحی بر بیان امامان بعد از امام حسین(ع) وجود ندارد؛ زیرا لفظ أولاد الحسين در این روایات آمده است و از جهتی دیگر نسب امامان بعد از حسین بن علی(ع) را بیان کرده و آنها را در این سلاله پاک منحصر میداند و مدعیان دروغین این منصب را هرچند که از فرزندان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و هاشمی باشند، رسوا میکند. او سه روایت را در این باب ذکر میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-11</ref> | ||
وی از میان روایاتی که نام امامان از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] | وی از میان روایاتی که نام امامان از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] تا امام باقر(ع) را بیان کردهاند، دو روایت را ذکر میکند. ذیل روایت اول از زبان برخی میپرسد اگر امامت تا به این حد اهمیت دارد پس چرا قرآن نام امامان را نبرده است تا خیال همه را راحت کند؟ او بر اساس همین روایت امر امامت را مانند حج و زکات و... در قرآن میداند که اصل آن بیان شده، ولی تفصیل آن به پیامبر سپرده شده است. وی همچنین ذیل شرح این روایت از انتصابی بودن امام صحبت میکند و برای وراثت نقشی در آن قائل نیست<ref>ر.ک: همان، ص11-15</ref> | ||
در قسم سوم بخش اول کتاب، روایاتی را ذکر میکند که بر نام تمامی امامان به ترتیب تصریح دارند. از جمله این روایات هستند، احادیثی که درباره سجده شکر بعد از نماز آمده که نمازگزار باید در آن به وحدانیت خدا و ایمان به ملائکه و... شهادت دهد. بخشی از این شهادتها گواهی به ولایت امامان پاک و دوستی با دوستان آنان و دشمنی با دشمنانشان است<ref>ر.ک: همان، ص15-18</ref> | در قسم سوم بخش اول کتاب، روایاتی را ذکر میکند که بر نام تمامی امامان به ترتیب تصریح دارند. از جمله این روایات هستند، احادیثی که درباره سجده شکر بعد از نماز آمده که نمازگزار باید در آن به وحدانیت خدا و ایمان به ملائکه و... شهادت دهد. بخشی از این شهادتها گواهی به ولایت امامان پاک و دوستی با دوستان آنان و دشمنی با دشمنانشان است<ref>ر.ک: همان، ص15-18</ref> | ||
نویسنده در بخش دوم، به بیان نصوص وارده درباره هریک از امامان بهطور جداگانه میپردازد و چون در بخش قبلی تا امام باقر(ع) را بیان کرده، روایات این بخش را از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] | نویسنده در بخش دوم، به بیان نصوص وارده درباره هریک از امامان بهطور جداگانه میپردازد و چون در بخش قبلی تا امام باقر(ع) را بیان کرده، روایات این بخش را از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به بعد شروع میکند. او برای هر امامی یک روایت ذکر میکند، جز برای امام زمان(عج) که برای ایشان نصوص متعددی را میآورد. او میگوید: روایاتی که تنصیص بر امامت هریک از ائمه بشخصه دارند، گاهی اسم امام را ذکر کردهاند و گاهی با بیان قرینه و اوصافش او را برای این منصب معین کردهاند. برخی روایات بر ذکر امری اعتماد کردهاند که ملازم امامت شخص مورد نظر در روایت است؛ مثل وصیت امام باقر(ع) به اینکه پسرش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] ایشان را غسل دهد و کفن کند. وجه دلالت این روایت بر امامت جعفر بن محمد(ع)، اجماع شیعه و احادیثی است با این مضمون که غسل و تجهیز امام فقط به دست امام انجام میگیرد. یا مثل سخن موسی بن جعفر(ع) درباره علی بن موسی الرضا(ع) که او را سرور فرزندانش خواند و هشام بن حکم هنگام شنیدن این سخن از علی بن یقطین، امامت حضرت رضا(ع) بعد از امام کاظم(ع) را از آن استنتاج کرد. یا بهعنوان مثالی دیگر اعطای سلاح و قرآن از جانب امام(ع) به یکی از فرزندانش نشانه امامت آن فرزند بعد از این امام است و یا نمونههایی از کرامات ائمه مثل محاجه [[امام سجاد(ع)]] با محمد حنفیه درباره امر امامت نزد حجرالاسود و شهادت حجر بر اینکه امامِ بعد از حسین بن علی(ع)، علی بن الحسین السجاد(ع) است. ابن حنفیه بعد از این امر به امامت حضرت سجاد(ع) گردن نهاد<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref> | ||
در خاتمه بیان میشود که روایات وارده درباره اعتقاد به امامت امامان دوازدهگانه بهسختی به دست شیعه رسیده است. در طول تاریخ، فشارهای فراوانی روی اهلبیت(ع) و شیعیانشان بوده است؛ از فشارهای امویان و عباسیان بر امامان گرفته تا نقشه قتل امام زمان(عج). همچنین، گاهی فشارها به شیعه تا حدی بود که کفار در بلاد اسلامی امنیت داشتند، ولی شیعیان نداشتند و مجبور به تقیه بودند<ref>ر.ک: همان، ص29-31</ref> | در خاتمه بیان میشود که روایات وارده درباره اعتقاد به امامت امامان دوازدهگانه بهسختی به دست شیعه رسیده است. در طول تاریخ، فشارهای فراوانی روی اهلبیت(ع) و شیعیانشان بوده است؛ از فشارهای امویان و عباسیان بر امامان گرفته تا نقشه قتل امام زمان(عج). همچنین، گاهی فشارها به شیعه تا حدی بود که کفار در بلاد اسلامی امنیت داشتند، ولی شیعیان نداشتند و مجبور به تقیه بودند<ref>ر.ک: همان، ص29-31</ref> | ||
ویرایش