۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن عبدالبر' به 'ابن عبدالبر ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''حديث الثقلين سنداً و دلالة''' نوشته اسعد حسین علی شمری، کتابی است که به جهت تحلیل سندی، دلالی و مصداقی حدیث شریف ثقلین به همراه پاسخ به شبهات حول این حدیث نوشته شده است. | '''حديث الثقلين سنداً و دلالة''' نوشته اسعد حسین علی شمری، کتابی است که به جهت تحلیل سندی، دلالی و مصداقی حدیث شریف ثقلین به همراه پاسخ به شبهات حول این حدیث نوشته شده است. | ||
درواقع این کتاب برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده با راهنمایی استاد أ.م.د مها عامر اسدی و با توجه به مبانی [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] | درواقع این کتاب برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده با راهنمایی استاد أ.م.د مها عامر اسدی و با توجه به مبانی [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] است که به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد منتشر شده است. | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگینامه آیتالله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] | مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگینامه آیتالله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و آثار ایشان میپردازد. در ادامه به سبک نوشتاری [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] در آثارش و شیوه مناظرات او اشاره میکند<ref>ر.ک: متن کتاب 13-65</ref> | ||
فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقلها و صیغ | فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقلها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح میکند. [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک و ابنکثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجةالوداع نقل کردهاند. | ||
نویسنده در ادامه، حدیثی نقل میکند که در آن، «خلیفتین» بهجای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] | نویسنده در ادامه، حدیثی نقل میکند که در آن، «خلیفتین» بهجای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در دو کتاب مسند و فضائل الصحابة، ابن ابیعاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذویالشرف، سیوطی در کتاب جامعالصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روحالمعانی و ... به نقل این حدیث پرداختهاند. | ||
این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] | این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، ابن حجر عسقلانی در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نمودهاند. | ||
حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز بهوفور یافت میشود؛ کلینی در کافی و صدوق در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نمودهاند. | حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز بهوفور یافت میشود؛ کلینی در کافی و صدوق در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نمودهاند. | ||
نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکانهای متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداختهاند. | نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکانهای متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداختهاند. ایشان در ادامه، به دلایل و شواهدی مبنی بر تواتر این حدیث اشاره میکند. | ||
نویسنده در ادامه مباحث این فصل، در مبحث دوم میگوید: در برخی از منابع، متن روایت بهگونهای دیگر آمده است و الفاظ آن تغییر پیدا کرده است؛ بهگونهای که جای «کتابالله و اهلبیتی»، «کتابالله و سنتی» دیده میشود. کسانی چون [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] | نویسنده در ادامه مباحث این فصل، در مبحث دوم میگوید: در برخی از منابع، متن روایت بهگونهای دیگر آمده است و الفاظ آن تغییر پیدا کرده است؛ بهگونهای که جای «کتابالله و اهلبیتی»، «کتابالله و سنتی» دیده میشود. کسانی چون [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] به نقل از موطأ مالک اینچنین نقل نمودهاند. این روایت به چهار طریق در منابع اهل سنت نقل شده است. مؤلف به بررسی سندی آن چهار طریق میپردازد و تمام اسناد را ضعیف یا مرسل میداند<ref>ر.ک: همان161-67</ref> | ||
نویسنده در مبحث سوم این فصل، به تنقیص نظرات ابنتیمیه، ابنجوزی و بخاری درباره تضعیف سند روایتی که در آن «و عترتی» وجود دارد، میپردازد<ref>ر.ک: همان 162-131</ref> | نویسنده در مبحث سوم این فصل، به تنقیص نظرات ابنتیمیه، ابنجوزی و بخاری درباره تضعیف سند روایتی که در آن «و عترتی» وجود دارد، میپردازد<ref>ر.ک: همان 162-131</ref> |
ویرایش