۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصطخرى' به 'اصطخرى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بارتولد در سخنرانى سوم، ضمن بررسى اوضاع مذهبى منطقه در جريان حمله اعراب به روند اسلامى شدن سواحل درياى خزر و نيز مقايسه تحولات اجتماعى در قسمتهاى مختلف منطقه توجه مىنمايد. به باور او مبارزه با ساختار طبقاتى منسوخ در جامعه ساسانى، در طبرستان و مازندران به دليل عقب ماندگى نوع زندگى و نيز حاكميت قاطع اشراف جنگى و كشاورزى شديدتر از ساير مناطق درياى خزر بوده، حال آن كه در استانهاى جنوبى خزر انديشه جنبش مردمى با آرمان پادشاهى ايران درآميختگى داشته است. او وقوع جنبشهاى ارضى را در نواحىاى كه تحت حاكميت و تابعيت مستقيم ساسانيان قرار داشتند را، در مقايسه با مناطقى كه از خودمختارى محدودى برخوردار بودند، بيشتر مىداند. بارتولد ضمن بازبينى انتقادى آثار جغرافى نگاران قرون نخستين اسلامى به رونويسى مؤلفان عرب از سخنان جهانگردان بدون ذكر منابع و مأخذ و در نتيجه به خطا رفتن محققان اشاره مىنمايد. | بارتولد در سخنرانى سوم، ضمن بررسى اوضاع مذهبى منطقه در جريان حمله اعراب به روند اسلامى شدن سواحل درياى خزر و نيز مقايسه تحولات اجتماعى در قسمتهاى مختلف منطقه توجه مىنمايد. به باور او مبارزه با ساختار طبقاتى منسوخ در جامعه ساسانى، در طبرستان و مازندران به دليل عقب ماندگى نوع زندگى و نيز حاكميت قاطع اشراف جنگى و كشاورزى شديدتر از ساير مناطق درياى خزر بوده، حال آن كه در استانهاى جنوبى خزر انديشه جنبش مردمى با آرمان پادشاهى ايران درآميختگى داشته است. او وقوع جنبشهاى ارضى را در نواحىاى كه تحت حاكميت و تابعيت مستقيم ساسانيان قرار داشتند را، در مقايسه با مناطقى كه از خودمختارى محدودى برخوردار بودند، بيشتر مىداند. بارتولد ضمن بازبينى انتقادى آثار جغرافى نگاران قرون نخستين اسلامى به رونويسى مؤلفان عرب از سخنان جهانگردان بدون ذكر منابع و مأخذ و در نتيجه به خطا رفتن محققان اشاره مىنمايد. | ||
او در ادامه با استناد به [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] | او در ادامه با استناد به [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] كه به باورش او نخستين جغرافى نگارى بود كه جهان اسلام را به صورتى كم و بيش كامل وصف كرد، مىپردازد. [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] مناطق ساحلى خزر را به سه بخش تقسيم نمود كه عبارتند از: مناطق ساحلى جنوبى درياى خزر، سه منطقه ارمنستان، اران و آذربايجان و درياى خزر يا كاسپى. وى همچنين به ريشه نام طبرستان اشاره نموده و اين نام را در بر گرفته از نام قومى مشهور به تپور و نه آن چنانكه بعدا گفته شد، از واژه تبر به معناى كوه دانسته است. | ||
در سخنرانى چهارم خويش به شرح وضعيت نواحى اطراف درياى خزر در دوره تهاجم تركان مىپردازد. | در سخنرانى چهارم خويش به شرح وضعيت نواحى اطراف درياى خزر در دوره تهاجم تركان مىپردازد. |
ویرایش