پرش به محتوا

ابن صائغ، یعیش بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'ابن انبارى' به 'ابن انبارى ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۰: خط ۴۰:
«ابن يعيش، ابوالبقاء موفق‌الدين يعيش بن على بن يعيش اسدى» (643- 553ق1245/ -1158م)، نحوى و مقرى سده‌هاى ششم و هفتم هجرى بود. وى را ابن صائغ (يا صانع) نيز خوانده‌اند. بيش‌ترين آگاهى ما از زندگى وى، محدود به اخبارى است كه شاگردش [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] نقل كرده است و ديگران چيز عمده‌اى بر آن نيفزوده‌اند.
«ابن يعيش، ابوالبقاء موفق‌الدين يعيش بن على بن يعيش اسدى» (643- 553ق1245/ -1158م)، نحوى و مقرى سده‌هاى ششم و هفتم هجرى بود. وى را ابن صائغ (يا صانع) نيز خوانده‌اند. بيش‌ترين آگاهى ما از زندگى وى، محدود به اخبارى است كه شاگردش [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] نقل كرده است و ديگران چيز عمده‌اى بر آن نيفزوده‌اند.


خاندان ابن يعيش از موصل برخاسته بود، اما خود او در حلب در سال 553ق چشم به جهان گشود و همان‌جا پرورش يافت ولى نمى‌دانيم چرا فيروزآبادى، اصل او را اندلسى دانسته است. وى در جوانى به قصد تحصيل علم از محضر [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] (د 577ق) رهسپار بغداد شد، اما زمانى كه به موصل رسيد، خبر درگذشت وى را شنيد، لذا پس از چندى اقامت در آن‌جا و استماع حديث از استادانى چون خطيب طوسى و ابن سويده‌ى تكريتى، به حلب بازگشت.
خاندان ابن يعيش از موصل برخاسته بود، اما خود او در حلب در سال 553ق چشم به جهان گشود و همان‌جا پرورش يافت ولى نمى‌دانيم چرا فيروزآبادى، اصل او را اندلسى دانسته است. وى در جوانى به قصد تحصيل علم از محضر [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] (د 577ق) رهسپار بغداد شد، اما زمانى كه به موصل رسيد، خبر درگذشت وى را شنيد، لذا پس از چندى اقامت در آن‌جا و استماع حديث از استادانى چون خطيب طوسى و ابن سويده‌ى تكريتى، به حلب بازگشت.


وى در حلب، نحو را نزد ابوالسخاء فتيان حلبى و ابوالعباس مغربى نيروزى فراگرفت و از جمعى چون قاضى ابن ابى‌عصرون، ابوالحسن طرسوسى، يحيى ثقفى و نيز خالد بن محمد قيسرانى حديث شنيد و قبل از آن‌كه منصب اقراء را در حلب برعهده گيرد، براى ديدار با تاج‌الدين كندى به دمشق رفت و كندى در نوشته‌اى مقام علمى او را بسيار ستود.
وى در حلب، نحو را نزد ابوالسخاء فتيان حلبى و ابوالعباس مغربى نيروزى فراگرفت و از جمعى چون قاضى ابن ابى‌عصرون، ابوالحسن طرسوسى، يحيى ثقفى و نيز خالد بن محمد قيسرانى حديث شنيد و قبل از آن‌كه منصب اقراء را در حلب برعهده گيرد، براى ديدار با تاج‌الدين كندى به دمشق رفت و كندى در نوشته‌اى مقام علمى او را بسيار ستود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش