الذريعة إلی مكارم الشريعة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] الى مكارم الشريعة'''، اثر ابوالقاسم، حسين بن محمد بن مفضل، معروف به [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] (520ق) است كه به بررسى مباحث مربوط به علم اخلاق و احوال نفس آدمى پرداخته است.
'''الذريعة إلی مكارم الشريعة'''، اثر ابوالقاسم، حسين بن محمد بن مفضل، معروف به [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] (520ق) است كه به بررسى مباحث مربوط به علم اخلاق و احوال نفس آدمى پرداخته است.


[[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] آن را پيوسته همراه خود مى‌داشته و آن را تحسين مى‌كرده است. حتى برخى بزرگان شيعى متأخر، مانند مرحوم خوانسارى، صاحب «روضات الجنات»، پس از مقايسه «الذريعة» راغب با «[[اخلاق ناصری]]» [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، نگاشته [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را از نگاشته خواجه نصير برتر دانسته‌اند.
[[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] آن را پيوسته همراه خود مى‌داشته و آن را تحسين مى‌كرده است. حتى برخى بزرگان شيعى متأخر، مانند مرحوم خوانسارى، صاحب «روضات الجنات»، پس از مقايسه «الذريعة» راغب با «[[اخلاق ناصری]]» [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، نگاشته [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را از نگاشته خواجه نصير برتر دانسته‌اند.
خط ۵۰: خط ۵۰:
راغب، كتاب «الذريعة» را در هفت فصل تنظيم نموده و هر فصل را بر ابواب چندى مشتمل ساخته است. اما فصول هفت‌گانه اين اثر به ترتيب عبارتند از:
راغب، كتاب «الذريعة» را در هفت فصل تنظيم نموده و هر فصل را بر ابواب چندى مشتمل ساخته است. اما فصول هفت‌گانه اين اثر به ترتيب عبارتند از:


1. در احوال انسان و قوايش و فضيلتش، مشتمل بر 35 باب؛
# در احوال انسان و قوايش و فضيلتش، مشتمل بر 35 باب؛
 
# در عقل و علم و نطق و آنچه بدان تعلق دارد و آنچه با آن در تضاد است، مشتمل بر 44 باب؛
2. در عقل و علم و نطق و آنچه بدان تعلق دارد و آنچه با آن در تضاد است، مشتمل بر 44 باب؛
# در آنچه به قوه شهويه تعلق دارد، مشتمل بر 15 باب؛
 
# در آنچه به قوه غضبى متعلق است، مشتمل بر دوازده باب؛
3. در آنچه به قوه شهويه تعلق دارد، مشتمل بر 15 باب؛
# در عدالت و ظلم و محبت و بغض، مشتمل بر 13 باب؛
 
# در آنچه به صناعت‌ها و مكاسب و جود و بخل تعلق دارد، مشتمل بر 22 باب؛
4. در آنچه به قوه غضبى متعلق است، مشتمل بر دوازده باب؛
# در ذكر افعال و انواع افعال، مشتمل بر 6 باب.
 
5. در عدالت و ظلم و محبت و بغض، مشتمل بر 13 باب؛
 
6. در آنچه به صناعت‌ها و مكاسب و جود و بخل تعلق دارد، مشتمل بر 22 باب؛
 
7. در ذكر افعال و انواع افعال، مشتمل بر 6 باب.


روش راغب در بيان مباحث خود آن است كه در بيشتر ابواب و فصول در تشريح احوال نفس آدمى، از آيات قرآن كريم و احاديث نبوى و ائمه شيعى و روايات منقول از آنها بهره گرفته و در برخى از ابواب، به اشعار و ضرب‌المثل‌ها و تشبيهات مناسب نيز اشارات متعددى كرده است. در مقدمه، وى اشاره به آياتى دارد كه خداوند رحمان ضمن آنها، حد اعلاى آدمى را به‌مثابه اشرف موجودات عالم معين فرموده است ....<ref>بقره، 30؛ اعراف، 129؛ انعام، 165</ref>
روش راغب در بيان مباحث خود آن است كه در بيشتر ابواب و فصول در تشريح احوال نفس آدمى، از آيات قرآن كريم و احاديث نبوى و ائمه شيعى و روايات منقول از آنها بهره گرفته و در برخى از ابواب، به اشعار و ضرب‌المثل‌ها و تشبيهات مناسب نيز اشارات متعددى كرده است. در مقدمه، وى اشاره به آياتى دارد كه خداوند رحمان ضمن آنها، حد اعلاى آدمى را به‌مثابه اشرف موجودات عالم معين فرموده است ....<ref>بقره، 30؛ اعراف، 129؛ انعام، 165</ref>
خط ۷۵: خط ۶۹:
در «الذريعة» وقتى از «جهل» بحث مى‌شود، بلافاصله از مصاديق آن سخن به ميان مى‌آيد. وى بحث را از پايين‌ترين درجه جهل آغاز كرده و به بالاترين نقطه كه جهل صرف است رسانده است. او جهل را داراى چهار مرتبه دانسته است:
در «الذريعة» وقتى از «جهل» بحث مى‌شود، بلافاصله از مصاديق آن سخن به ميان مى‌آيد. وى بحث را از پايين‌ترين درجه جهل آغاز كرده و به بالاترين نقطه كه جهل صرف است رسانده است. او جهل را داراى چهار مرتبه دانسته است:


1. جهلى كه در آن، انسان، درست را از نادرست تشخيص ندهد؛
# جهلى كه در آن، انسان، درست را از نادرست تشخيص ندهد؛
 
# آنكه شخص به فاسد بودن رأى و كارش اعتقاد دارد، اما ترتيب اثر نداده و براى اصلاح آن قدمى برنمى‌دارد؛
2. آنكه شخص به فاسد بودن رأى و كارش اعتقاد دارد، اما ترتيب اثر نداده و براى اصلاح آن قدمى برنمى‌دارد؛
# آنكه به امر فاسدى معتقد است، ولى به خاطر سوء سريره و از روى بى‌عقلى و نسنجيدن سطح و عمق كار، بى‌گدار عملى را انجام مى‌دهد؛
 
# فساد كارى را مى‌داند، عمق فساد را نيز مى‌شناسد، اما به خاطر تن دادن به دنيا و حب آن، اعم از رياست‌طلبى و غيره ذلت نفسانى را مى‌پذيرد، سپس با توجيهات ظاهراً منطقى، فساد خود را توجيه مى‌كند. اين سخن «الذريعة» با مبحث جهل در «مفردات» اختلاف مصداقى دارد. جهل در كتاب «مفردات»، بر اساس گفته خداوند تعالى در قرآن تنظيم شده، ليكن در «الذريعة» بر اساس اسلوب كلامى تبيين گرديده است؛ بنابراين، مصاديق جهل در «مفردات» راغب با آنچه در كتاب «الذريعة» از آن بحث شده است قطعاً تفاوت دارد، ليكن روشى كه مؤلف در دو كتاب با دو موضوع و دو هدف مختلف به كار برده است، يك‌سان مى‌باشد.
3. آنكه به امر فاسدى معتقد است، ولى به خاطر سوء سريره و از روى بى‌عقلى و نسنجيدن سطح و عمق كار، بى‌گدار عملى را انجام مى‌دهد؛
 
4. فساد كارى را مى‌داند، عمق فساد را نيز مى‌شناسد، اما به خاطر تن دادن به دنيا و حب آن، اعم از رياست‌طلبى و غيره ذلت نفسانى را مى‌پذيرد، سپس با توجيهات ظاهراً منطقى، فساد خود را توجيه مى‌كند. اين سخن «الذريعة» با مبحث جهل در «مفردات» اختلاف مصداقى دارد. جهل در كتاب «مفردات»، بر اساس گفته خداوند تعالى در قرآن تنظيم شده، ليكن در «الذريعة» بر اساس اسلوب كلامى تبيين گرديده است؛ بنابراين، مصاديق جهل در «مفردات» راغب با آنچه در كتاب «الذريعة» از آن بحث شده است قطعاً تفاوت دارد، ليكن روشى كه مؤلف در دو كتاب با دو موضوع و دو هدف مختلف به كار برده است، يك‌سان مى‌باشد.


نكته مهم اينكه ما در اين كتاب در ظاهر اخلاق مى‌بينيم و در باطن زبان‌شناسى. در بين نكات اخلاقى يك چيزهايى است كه مردم هنوز نمى‌دانند؛ مثلا مردم نمى‌دانند حليم كيست، چه كسانى به اين درجه بزرگ مى‌رسند. تعريف دقيقى راجع به چنين افرادى در اين مسئله نشده است، اما بيان شيرين و آوردن روايات و اشعار عربى و امثال عربى به‌قدرى اين مسئله را جا انداخته است كه به نظر مى‌رسد اگر يك عالم بخواهد مسئله حلم را تعريف كند بايد ابتدا اين كتاب را بخواند. روش كتاب در باب وقار، صبر و... نيز همين گونه است.
نكته مهم اينكه ما در اين كتاب در ظاهر اخلاق مى‌بينيم و در باطن زبان‌شناسى. در بين نكات اخلاقى يك چيزهايى است كه مردم هنوز نمى‌دانند؛ مثلا مردم نمى‌دانند حليم كيست، چه كسانى به اين درجه بزرگ مى‌رسند. تعريف دقيقى راجع به چنين افرادى در اين مسئله نشده است، اما بيان شيرين و آوردن روايات و اشعار عربى و امثال عربى به‌قدرى اين مسئله را جا انداخته است كه به نظر مى‌رسد اگر يك عالم بخواهد مسئله حلم را تعريف كند بايد ابتدا اين كتاب را بخواند. روش كتاب در باب وقار، صبر و... نيز همين گونه است.
خط ۸۹: خط ۸۰:
در مورد اخير، راغب كليه اختلافات ميان پيروان اديان و مذاهب را در اين چهار مرتبه حصر كرده است:
در مورد اخير، راغب كليه اختلافات ميان پيروان اديان و مذاهب را در اين چهار مرتبه حصر كرده است:


1. اختلاف بين اديان نبوى و خارجى، مانند ثنويه و دهريه در مسائلى همچون توحيد، حدوث عالم و سازنده متعادل آن؛
# اختلاف بين اديان نبوى و خارجى، مانند ثنويه و دهريه در مسائلى همچون توحيد، حدوث عالم و سازنده متعادل آن؛
 
# اختلاف ميان اهل اديان نبوى، با توجه به پيامبرانشان، مانند اختلاف مسلمانان و يهود و نصارى؛
2. اختلاف ميان اهل اديان نبوى، با توجه به پيامبرانشان، مانند اختلاف مسلمانان و يهود و نصارى؛
# اختلاف ميان پيروان يك دين در اصول آن، مانند اختلاف قدريه و مجسميه؛
 
# اختلاف ميان پيروان يك دين در مسائل فرعى، مانند اختلاف شافعيان و حنفيان.
3. اختلاف ميان پيروان يك دين در اصول آن، مانند اختلاف قدريه و مجسميه؛
 
4. اختلاف ميان پيروان يك دين در مسائل فرعى، مانند اختلاف شافعيان و حنفيان.


از ديگر مباحث جالب توجه راغب، حصر انواع معلومات و تلاش در راه طبقه‌بندى علوم است. از نظر راغب، علوم بر سه قسمند:
از ديگر مباحث جالب توجه راغب، حصر انواع معلومات و تلاش در راه طبقه‌بندى علوم است. از نظر راغب، علوم بر سه قسمند:


1. علوم متعلق به لفظ؛
# علوم متعلق به لفظ؛
 
# علوم متعلق به لفظ و معنى؛
2. علوم متعلق به لفظ و معنى؛
# علوم متعلق به معنى، دون لفظ.
 
3. علوم متعلق به معنى، دون لفظ.


به نظر راغب گاهى علوم عملى، سنن و سياسات ناميده مى‌شوند و گاهى هم شريعت خوانده شده و زمانى هم احكام شرع و مكارم آنها را شامل مى‌گردند.
به نظر راغب گاهى علوم عملى، سنن و سياسات ناميده مى‌شوند و گاهى هم شريعت خوانده شده و زمانى هم احكام شرع و مكارم آنها را شامل مى‌گردند.
خط ۱۲۸: خط ۱۱۴:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


1. متن و مقدمه كتاب؛
# متن و مقدمه كتاب؛
 
# دائرةالمعارف تشيع، جلد هشتم، زير نظر احمد صدر حاج سيد جوادى، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، كامران فانى، ناشر نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1379ش، ص 24 - 25.
2. دائرةالمعارف تشيع، جلد هشتم، زير نظر احمد صدر حاج سيد جوادى، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، كامران فانى، ناشر نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1379ش، ص 24 - 25.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش