پرش به محتوا

اندیشه‌های کلامی شیخ مفید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '»ا' به '» ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - '»ا' به '» ا')
خط ۹۱: خط ۹۱:
ترجمه‌هاى قالبى كلماتى كه به ism- ختم مى‌شود، در اين كتاب مانند ساير آثار مترجم با استفاده از پسوند فارسى «-گرى» ترجمه شده است. اگر مترجمى ism- هاى فرنگى را به طور قالبى با استفاده از «-گرى» يا -گرايى ترجمه كند (مثلا رئاليسم را به واقعى گرايى و راسيوناليسم را به عقل‌گرايى يا عقلى‌گرى) شايد وجهى داشته باشد؛ ولى وقتى مذهبى متعلق به فرهنگ اسلامى، با استفاده از ism- به فرنگى ترجمه شده، دليلى ندارد كه مترجم به جاى استفاده از اصطلاح رايج در فرهنگ اسلامى، باز هم به «گرى» و «گرايى» متوسل شود؛ مانند «اعتزالى‌گرى» و «ذرّى‌گرى» براى مذهب معتزله و جزء لايتجزا يا مذهب اصالت ذره كه نمونه‌اى است از اين نوع ترجمه‌هاى قالبى.
ترجمه‌هاى قالبى كلماتى كه به ism- ختم مى‌شود، در اين كتاب مانند ساير آثار مترجم با استفاده از پسوند فارسى «-گرى» ترجمه شده است. اگر مترجمى ism- هاى فرنگى را به طور قالبى با استفاده از «-گرى» يا -گرايى ترجمه كند (مثلا رئاليسم را به واقعى گرايى و راسيوناليسم را به عقل‌گرايى يا عقلى‌گرى) شايد وجهى داشته باشد؛ ولى وقتى مذهبى متعلق به فرهنگ اسلامى، با استفاده از ism- به فرنگى ترجمه شده، دليلى ندارد كه مترجم به جاى استفاده از اصطلاح رايج در فرهنگ اسلامى، باز هم به «گرى» و «گرايى» متوسل شود؛ مانند «اعتزالى‌گرى» و «ذرّى‌گرى» براى مذهب معتزله و جزء لايتجزا يا مذهب اصالت ذره كه نمونه‌اى است از اين نوع ترجمه‌هاى قالبى.


علاوه بر اصطلاحات و الفاظ گاهى در ترجمه جملات و عبارات نيز سهوهايى ديده مى‌شود كه فهم مطلب را دشوار مى‌كند؛ مثلا در اولين صفحه كتاب مى‌خوانيم «مذهب اماميه و مذهب معتزله در آغاز بسيار دور از حد احتمال با يكديگر مخالف بودند.» اين عبارت نامفهوم ترجمه عبارت انگليسى ذيل است: Two so unlikely and initially disparate partners. گاهى نيز اگر چه عبارت فارسى را مى‌توان به نحوى با كلمات انگليسى تطبيق داد، مع‌هذا جمله فارسى نامفهوم است و هيچ فارسى زبان اهل اصطلاحى چنين جمله‌اى را به كار نمى‌برد؛ مثلا از اين جمله چه مى‌توان فهميد: «با آنكه لفظ موجود به همين صورت براى خدا كه در قرآن نيامده، خدا به صورت كائن و ثابت آمده كه به همان معنى موجود است»؟(ص 193) آن چه مؤلف مى‌خواسته است، لكن در قرآن آمده است كه او «كائن» و «ثابت»است، معناى كائن و ثابت و موجود نيز يكى است».
علاوه بر اصطلاحات و الفاظ گاهى در ترجمه جملات و عبارات نيز سهوهايى ديده مى‌شود كه فهم مطلب را دشوار مى‌كند؛ مثلا در اولين صفحه كتاب مى‌خوانيم «مذهب اماميه و مذهب معتزله در آغاز بسيار دور از حد احتمال با يكديگر مخالف بودند.» اين عبارت نامفهوم ترجمه عبارت انگليسى ذيل است: Two so unlikely and initially disparate partners. گاهى نيز اگر چه عبارت فارسى را مى‌توان به نحوى با كلمات انگليسى تطبيق داد، مع‌هذا جمله فارسى نامفهوم است و هيچ فارسى زبان اهل اصطلاحى چنين جمله‌اى را به كار نمى‌برد؛ مثلا از اين جمله چه مى‌توان فهميد: «با آنكه لفظ موجود به همين صورت براى خدا كه در قرآن نيامده، خدا به صورت كائن و ثابت آمده كه به همان معنى موجود است»؟(ص 193) آن چه مؤلف مى‌خواسته است، لكن در قرآن آمده است كه او «كائن» و «ثابت» است، معناى كائن و ثابت و موجود نيز يكى است».


با اين همه، ترجمه كتاب روى هم رفته ترجمه‌اى است موفّق، و اشكالاتى كه به آنها اشاره شد، درحدى نيست كه از ارج و اعتبار آن بكاهد. اين اشكالات خود نشان مى‌دهد كه حتى ترجمه يك مترجم زبردست و كار آزموده نيز بى‌نياز از ويرايش نيست. ناشر محترم در صورتى كه اين ترجمه را در چاپ دوم ويرايش كند و اشكالات آن را رفع كند، مسلما بر فوائد آن خواهد افزود. علاوه بر اين، اگر فهرستى از واژه‌هاى كلامى و معادل‌هاى آنها به آخر كتاب ضميمه شود، به مترجمان اين قبيل آثار بسيار كمك خواهد كرد و بالأخره آنچه ناشر محترم حتما بايد در چاپ يا چاپ‌هاى بعدى به آن عنايت ورزد تصحيح اغلاط چاپى است. در آخر كتاب هشت صفحه غلطنامه (هر صفحه در دو ستون) چاپ شده است، و تازه راقم اين سطور به غلطهاى چاپى ديگرى برخورد كرد كه در غلطنامه تصحيح نشده بود.
با اين همه، ترجمه كتاب روى هم رفته ترجمه‌اى است موفّق، و اشكالاتى كه به آنها اشاره شد، درحدى نيست كه از ارج و اعتبار آن بكاهد. اين اشكالات خود نشان مى‌دهد كه حتى ترجمه يك مترجم زبردست و كار آزموده نيز بى‌نياز از ويرايش نيست. ناشر محترم در صورتى كه اين ترجمه را در چاپ دوم ويرايش كند و اشكالات آن را رفع كند، مسلما بر فوائد آن خواهد افزود. علاوه بر اين، اگر فهرستى از واژه‌هاى كلامى و معادل‌هاى آنها به آخر كتاب ضميمه شود، به مترجمان اين قبيل آثار بسيار كمك خواهد كرد و بالأخره آنچه ناشر محترم حتما بايد در چاپ يا چاپ‌هاى بعدى به آن عنايت ورزد تصحيح اغلاط چاپى است. در آخر كتاب هشت صفحه غلطنامه (هر صفحه در دو ستون) چاپ شده است، و تازه راقم اين سطور به غلطهاى چاپى ديگرى برخورد كرد كه در غلطنامه تصحيح نشده بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش