۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به نسخ كتاب، زندگىنامه مختصرى از نويسنده ذكر شده است ...<ref>ر.ك: مقدمه، صفحه ز - ى</ref> | در مقدمه محقق، ضمن اشاره به نسخ كتاب، زندگىنامه مختصرى از نويسنده ذكر شده است ....<ref>ر.ك: مقدمه، صفحه ز - ى</ref> | ||
در مقدمه كوتاه نويسنده، به موضوع كتاب اشاره شده است ...<ref>ر.ك: همان، ص1</ref> | در مقدمه كوتاه نويسنده، به موضوع كتاب اشاره شده است ....<ref>ر.ك: همان، ص1</ref> | ||
در باب اول، بهصورت مختصر، به مسائل مربوط به قضاوت و معناى آن پرداخته شده است. از جمله مباحث اين باب، مىتوان به معنى قضاء؛ فضيلت عدالت؛ ويژگىها و خصال معتبر در قضات؛ تحذير از حكم به باطل و يا حكم از روى جهل و طلب ولايت و امتناع از آن، اشاره نمود ...<ref>ر.ك: متن كتاب، ص2-21</ref> | در باب اول، بهصورت مختصر، به مسائل مربوط به قضاوت و معناى آن پرداخته شده است. از جمله مباحث اين باب، مىتوان به معنى قضاء؛ فضيلت عدالت؛ ويژگىها و خصال معتبر در قضات؛ تحذير از حكم به باطل و يا حكم از روى جهل و طلب ولايت و امتناع از آن، اشاره نمود ....<ref>ر.ك: متن كتاب، ص2-21</ref> | ||
باب دوم، به ذكر شرح حال كوتاهى از قضات مغرب اختصاص يافته كه اكثر ايشان، اندلسى مىباشند. از جمله اين قضات، مىتوان به قاضى عيسى بن مسكين بن منصور اشاره نمود. وى در قيروان نزد سحنونى و در مصر، از محضر حارث بن مسكين، محمد بن مواز و... كسب علم نموده و نويسنده او را مردى صالح، فاضل، طويل الصمت، رقيق القلب و متبحر در علوم مختلف، معرفى نموده و در مورد كيفيت به قضاوت رسيدن او، به اين نكته اشاره دارد كه ابتدا امير ابراهم بن احمد بن اغلب، يحيى بن عمر را به پذيرش پست قضا ناچار نمود، اما وى به امير عرضه داشت: «اگر شايستهتر از خويش را براى اين كار معرفى كنم، مرا معاف مىدارى؟»، امير پاسخ داد: بله! و او عيسى بن مسكين را معرفى نمود ...<ref>ر.ك: همان، ص30-31</ref> | باب دوم، به ذكر شرح حال كوتاهى از قضات مغرب اختصاص يافته كه اكثر ايشان، اندلسى مىباشند. از جمله اين قضات، مىتوان به قاضى عيسى بن مسكين بن منصور اشاره نمود. وى در قيروان نزد سحنونى و در مصر، از محضر حارث بن مسكين، محمد بن مواز و... كسب علم نموده و نويسنده او را مردى صالح، فاضل، طويل الصمت، رقيق القلب و متبحر در علوم مختلف، معرفى نموده و در مورد كيفيت به قضاوت رسيدن او، به اين نكته اشاره دارد كه ابتدا امير ابراهم بن احمد بن اغلب، يحيى بن عمر را به پذيرش پست قضا ناچار نمود، اما وى به امير عرضه داشت: «اگر شايستهتر از خويش را براى اين كار معرفى كنم، مرا معاف مىدارى؟»، امير پاسخ داد: بله! و او عيسى بن مسكين را معرفى نمود ....<ref>ر.ك: همان، ص30-31</ref> | ||
از ديگر قضات معرفىشده در كتاب، قاضى ابوالقاسم حماس بن مروان بن سماك همدانى مىباشد كه فقيهى زاهد بود. از نمونههاى زهد و تواضع اين شخص، آن بود كه بر در خانه خويش، هيزم مىشكست، درحالىكه مردم پيرامون او بودند و از وى درخواست قضاوت در مرافعات خويش مىنمودند... وى در زمان ولايتش بر امر قضا، از دسترنج خود ارتزاق مىكرد و بابت قضاوت، اجرتى دريافت نمىكرد ...<ref>ر.ك: همان، ص32</ref> | از ديگر قضات معرفىشده در كتاب، قاضى ابوالقاسم حماس بن مروان بن سماك همدانى مىباشد كه فقيهى زاهد بود. از نمونههاى زهد و تواضع اين شخص، آن بود كه بر در خانه خويش، هيزم مىشكست، درحالىكه مردم پيرامون او بودند و از وى درخواست قضاوت در مرافعات خويش مىنمودند... وى در زمان ولايتش بر امر قضا، از دسترنج خود ارتزاق مىكرد و بابت قضاوت، اجرتى دريافت نمىكرد ....<ref>ر.ك: همان، ص32</ref> | ||
از ديگر قضات مذكور در كتاب، مىتوان از افراد زير نام برد: مهدى بن مسلم؛ عنترة بن فلاح؛ يحيى بن زيد؛ معاوية بن صالح حضرمى؛ نصر بن ظريف يحصبى؛ يحيى بن معمر؛ مصعب بن عمران؛ فرج بن كنانه؛ سعيد بن سليمان غافقى؛ معاذ بن عثمان شعبانى؛ سليمان بن اسود غافقى و... | از ديگر قضات مذكور در كتاب، مىتوان از افراد زير نام برد: مهدى بن مسلم؛ عنترة بن فلاح؛ يحيى بن زيد؛ معاوية بن صالح حضرمى؛ نصر بن ظريف يحصبى؛ يحيى بن معمر؛ مصعب بن عمران؛ فرج بن كنانه؛ سعيد بن سليمان غافقى؛ معاذ بن عثمان شعبانى؛ سليمان بن اسود غافقى و... | ||
در خاتمه كتاب، نويسنده مجددا به بيان نكات و مطالبى پيرامون احكام مربوط به قضاوت و شهادت پرداخته است ...<ref>ر.ك: همان، ص177-206</ref> | در خاتمه كتاب، نويسنده مجددا به بيان نكات و مطالبى پيرامون احكام مربوط به قضاوت و شهادت پرداخته است ....<ref>ر.ك: همان، ص177-206</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
فهرست «ابواب، فصول و تراجم»، «اعلام»، «قبايل و طوايف»، «شهرها و اماكن» و فهرست «كتب مذكور در متن»، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست «ابواب، فصول و تراجم»، «اعلام»، «قبايل و طوايف»، «شهرها و اماكن» و فهرست «كتب مذكور در متن»، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، به اختلاف نسخ نيز اشاره گرديده است ...<ref>ر.ك: همان، ص35</ref> | در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، به اختلاف نسخ نيز اشاره گرديده است ....<ref>ر.ك: همان، ص35</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش