۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''تشيع، سيرى در فرهنگ و تاريخ تشيع'''، در اصل مقاله بلندى با عنوان كلى «تشيع» است كه در جلد چهارم دايرةالمعارف تشيع چاپ شده است (مقدمه، صفحه هشتم). مقالات اين مجموعه بهوسيله جمعى از محققان و پژوهشگران نگارش يافته كه از آن جملهاند: سيد مهدى جعفرى، على رفيعى، محمود درياب و [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]. | '''تشيع، سيرى در فرهنگ و تاريخ تشيع'''، در اصل مقاله بلندى با عنوان كلى «تشيع» است كه در جلد چهارم دايرةالمعارف تشيع چاپ شده است (مقدمه، صفحه هشتم). مقالات اين مجموعه بهوسيله جمعى از محققان و پژوهشگران نگارش يافته كه از آن جملهاند: سيد مهدى جعفرى، على رفيعى، محمود درياب و [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]. | ||
انگيزه ارائه مقالات بهصورت كتاب مستقل، آن بوده كه افراد بيشترى از آن استفاده كنند ...<ref>همان، صفحه نهم</ref> | انگيزه ارائه مقالات بهصورت كتاب مستقل، آن بوده كه افراد بيشترى از آن استفاده كنند ....<ref>همان، صفحه نهم</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
اين اثر، بهواقع سيرى كلى و فشرده از مجموعه فكر و عقايد و تاريخ و فرهنگ شيعه است. مطالب كتاب از واژهشناسى شيعه آغاز مىشود و بهتناسب موضوع و طبق يك ترتيب منطقى ادامه پيدا مىكند و ديگر مقولات اعتقادى و تاريخى و فقهى و فرهنگى تشيع پى هم مىآيند. در هر قسمتى و ذيل هر عنوانى كوشش شده است كه اهم مسائل مربوط به آن، فشرده و كوتاه بيايند و خواننده (هرچند كوتاه و گذرا) اطلاعاتى كسب كند. به دليل محدوديت فوقالعاده، غالباً مطالب و يا موضوعات كماهميت و فرعى مجال انعكاس نيافتهاند و موضوعات مهم نيز بهجاى خود و در ذيل عنوان ويژهاش ارجاع داده شده است؛ مثلاً فرقهها، عقايد كلامى، حكومتها و دولتها و جنبشها، مباحث و موضوعات فقهى و اصولى، مسائل و موضوعات تفسيرى، كتابها، اشخاص و اعلام، هركدام مدخل جداگانه دارند كه برخى از آنها در مجلدات گذشته دايرةالمعارف تشيع آمدهاند و بخش بزرگتر آنها در مجلدات بعدى خواهند آمد و ارجاعاتى را كه در داخل پرانتز [بهصورت علامت فلش] در اين كتاب ملاحظه مىكنيد، مربوط به همين نوع مقالات است ...<ref>همان، ص 8</ref> | اين اثر، بهواقع سيرى كلى و فشرده از مجموعه فكر و عقايد و تاريخ و فرهنگ شيعه است. مطالب كتاب از واژهشناسى شيعه آغاز مىشود و بهتناسب موضوع و طبق يك ترتيب منطقى ادامه پيدا مىكند و ديگر مقولات اعتقادى و تاريخى و فقهى و فرهنگى تشيع پى هم مىآيند. در هر قسمتى و ذيل هر عنوانى كوشش شده است كه اهم مسائل مربوط به آن، فشرده و كوتاه بيايند و خواننده (هرچند كوتاه و گذرا) اطلاعاتى كسب كند. به دليل محدوديت فوقالعاده، غالباً مطالب و يا موضوعات كماهميت و فرعى مجال انعكاس نيافتهاند و موضوعات مهم نيز بهجاى خود و در ذيل عنوان ويژهاش ارجاع داده شده است؛ مثلاً فرقهها، عقايد كلامى، حكومتها و دولتها و جنبشها، مباحث و موضوعات فقهى و اصولى، مسائل و موضوعات تفسيرى، كتابها، اشخاص و اعلام، هركدام مدخل جداگانه دارند كه برخى از آنها در مجلدات گذشته دايرةالمعارف تشيع آمدهاند و بخش بزرگتر آنها در مجلدات بعدى خواهند آمد و ارجاعاتى را كه در داخل پرانتز [بهصورت علامت فلش] در اين كتاب ملاحظه مىكنيد، مربوط به همين نوع مقالات است ....<ref>همان، ص 8</ref> | ||
اين نكته نيز گفتنى است كه اين كتاب از عنوان «تشيع»، به مفهوم عام و تاريخى آن نظر داشته است و لذا به مذاهب شيعى ديگر، مانند زيديه و اسماعيليه و شاخههاى مختلف آن نيز كموبيش پرداخته شده است؛ بهويژه در مقالاتى چون فرق، انديشه سياسى، فقه و اجتهاد، فلسفه و عرفان به آن دو مذهب (و حتى شمارى از فرقههاى شيعى متروك و فراموششده) توجه شده است؛ درعينحال محور اصلى تدوين مقالات، شيعى دوازده امامى است ...<ref>همان، ص 9</ref> | اين نكته نيز گفتنى است كه اين كتاب از عنوان «تشيع»، به مفهوم عام و تاريخى آن نظر داشته است و لذا به مذاهب شيعى ديگر، مانند زيديه و اسماعيليه و شاخههاى مختلف آن نيز كموبيش پرداخته شده است؛ بهويژه در مقالاتى چون فرق، انديشه سياسى، فقه و اجتهاد، فلسفه و عرفان به آن دو مذهب (و حتى شمارى از فرقههاى شيعى متروك و فراموششده) توجه شده است؛ درعينحال محور اصلى تدوين مقالات، شيعى دوازده امامى است ....<ref>همان، ص 9</ref> | ||
مباحث فصول مختلف كتاب را مىتوان در موارد ذيل خلاصه نمود: | مباحث فصول مختلف كتاب را مىتوان در موارد ذيل خلاصه نمود: | ||
#فصل اول كتاب به تبيين معناى شيعه اختصاص دارد. نويسنده با ذكر معناى لفظى و اصطلاحى شيعه، در انتهاى اين فصل چنين نتيجه مىگيرد: «اگرچه فرقههاى معتقد به امامت بلافصل امام على بن ابىطالب(ع) پس از پيغمبر(ص) را شيعه مىنامند، ليكن اطلاق نام شيعه بهمرور زمان براى شيعه اثناعشرى يا شيعه اماميه تثبيت گرديد، تا آنجا كه امروز زيديه و اسماعيليه به همين دو نام شناخته شدهاند و نه با پيشوند شيعه و بسيارى از فرقههاى منسوب به تشيع يا منشعب از تشيع كه در طول تاريخ پديدار شدهاند، اكنون از بين رفتهاند ...<ref>متن كتاب، ص 6</ref> | #فصل اول كتاب به تبيين معناى شيعه اختصاص دارد. نويسنده با ذكر معناى لفظى و اصطلاحى شيعه، در انتهاى اين فصل چنين نتيجه مىگيرد: «اگرچه فرقههاى معتقد به امامت بلافصل امام على بن ابىطالب(ع) پس از پيغمبر(ص) را شيعه مىنامند، ليكن اطلاق نام شيعه بهمرور زمان براى شيعه اثناعشرى يا شيعه اماميه تثبيت گرديد، تا آنجا كه امروز زيديه و اسماعيليه به همين دو نام شناخته شدهاند و نه با پيشوند شيعه و بسيارى از فرقههاى منسوب به تشيع يا منشعب از تشيع كه در طول تاريخ پديدار شدهاند، اكنون از بين رفتهاند ....<ref>متن كتاب، ص 6</ref> | ||
#از فصل دوم تا دهم كتاب به ترتيب مباحث عقايد و كلام، فقه و اجتهاد، حديث، علم رجال، تفسير، فلسفه، عرفان و تصوف و ادبيات ذكر شده است. درباره هر علم سعى شده تعريف، مبانى و مراحل تدوين آن ذكر شود ...<ref>7 - 249</ref> | #از فصل دوم تا دهم كتاب به ترتيب مباحث عقايد و كلام، فقه و اجتهاد، حديث، علم رجال، تفسير، فلسفه، عرفان و تصوف و ادبيات ذكر شده است. درباره هر علم سعى شده تعريف، مبانى و مراحل تدوين آن ذكر شود ....<ref>7 - 249</ref> | ||
#در فصل يازدهم كتاب در دو بخش علوم پزشكى و رياضيات و نجوم مطالعه شده است. نويسنده در توضيحى درباره علوم پزشكى به اين نكته تذكر مىدهد كه مراد از تاريخ پزشكى در تشيع، بررسى آرا و آثار پزشكان شيعىمذهب است كه در سير تحول تاريخ پزشكى تأثير بسزايى داشتهاند؛ نه آنكه بهمثابه دانشى لحاظ شود كه شيعيان پديد آورده يا مكتب خاصى در آن بنياد نهاده باشند» ...<ref>همان، ص 251</ref> | #در فصل يازدهم كتاب در دو بخش علوم پزشكى و رياضيات و نجوم مطالعه شده است. نويسنده در توضيحى درباره علوم پزشكى به اين نكته تذكر مىدهد كه مراد از تاريخ پزشكى در تشيع، بررسى آرا و آثار پزشكان شيعىمذهب است كه در سير تحول تاريخ پزشكى تأثير بسزايى داشتهاند؛ نه آنكه بهمثابه دانشى لحاظ شود كه شيعيان پديد آورده يا مكتب خاصى در آن بنياد نهاده باشند» ....<ref>همان، ص 251</ref> | ||
#در فصل دوازدهم كتاب، سير تحول انديشه سياسى شيعى در پنج عنوان مورد بررسى قرار گرفته است. در اين دوران، فلسفه و انديشه سياسى شيعى حول محور اميرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع) و سپس يازده تن از فرزندان و نوادگانش شكل گرفت و بهتدريج در طول 250 سال تثبيت شد ...<ref>همان، ص 273</ref>پس از آن در ضمن چهار دوره رويكرد به سلطان عادل (329 - 905ق)، مشروعيت دادن به سلطان عادل (905 - 1324ق)، رويكرد به حكومت مردمى و عرفى (1324ق - 1358ش) و دوران آغاز ولايت فقيه (1358) مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نظريه اخير، تشكيل حكومت با رهبرى و زعامت فقيه (فقيهى كه داراى دو شرط عدالت و علم باشد) در عصر غيبت لازم و از تكاليف نيابت است و «ولى فقيه»، تمامى وظايفى را كه از نظر ولايت و زعامت براى پيامبر(ص) و امامان شيعى(ع) مطرح بوده، داراست ...<ref>همان، ص 273 - 313</ref> | #در فصل دوازدهم كتاب، سير تحول انديشه سياسى شيعى در پنج عنوان مورد بررسى قرار گرفته است. در اين دوران، فلسفه و انديشه سياسى شيعى حول محور اميرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع) و سپس يازده تن از فرزندان و نوادگانش شكل گرفت و بهتدريج در طول 250 سال تثبيت شد ....<ref>همان، ص 273</ref>پس از آن در ضمن چهار دوره رويكرد به سلطان عادل (329 - 905ق)، مشروعيت دادن به سلطان عادل (905 - 1324ق)، رويكرد به حكومت مردمى و عرفى (1324ق - 1358ش) و دوران آغاز ولايت فقيه (1358) مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نظريه اخير، تشكيل حكومت با رهبرى و زعامت فقيه (فقيهى كه داراى دو شرط عدالت و علم باشد) در عصر غيبت لازم و از تكاليف نيابت است و «ولى فقيه»، تمامى وظايفى را كه از نظر ولايت و زعامت براى پيامبر(ص) و امامان شيعى(ع) مطرح بوده، داراست ....<ref>همان، ص 273 - 313</ref> | ||
#در فصل سيزدهم، دولتها و جنبشهاى شيعى بهاختصار مورد بررسى قرار گرفته است. ابتدا جنبشهاى شيعى در دو عصر اموى و عباسى ذكر شده است. پس از آن ابتدا پنج دولت ادريسيان، حمدانيان، فاطميان، بريديان و آلبويه معرفى شدهاند. در ادامه مهمترين جنبشها و دولتهاى شيعى از قرن سوم با ذكر دولتهاى علوى طبرستان و يمن آغاز و به مشعشعيان و صفويه ختم شده است ...<ref>همان، ص 317 - 374</ref> | #در فصل سيزدهم، دولتها و جنبشهاى شيعى بهاختصار مورد بررسى قرار گرفته است. ابتدا جنبشهاى شيعى در دو عصر اموى و عباسى ذكر شده است. پس از آن ابتدا پنج دولت ادريسيان، حمدانيان، فاطميان، بريديان و آلبويه معرفى شدهاند. در ادامه مهمترين جنبشها و دولتهاى شيعى از قرن سوم با ذكر دولتهاى علوى طبرستان و يمن آغاز و به مشعشعيان و صفويه ختم شده است ....<ref>همان، ص 317 - 374</ref> | ||
#فصل چهاردهم به تاريخنگارى شيعيان اختصاص دارد. نويسنده، معتقد است كه تاريخنويسى و بهطور كلى تأليف كتاب در اسلام بهوسيله شيعيان آغاز گرديد ...<ref>همان، ص 377</ref>در اين فصل آثار و تأليفات شيعيان بهتفصيل ذكر شده است. | #فصل چهاردهم به تاريخنگارى شيعيان اختصاص دارد. نويسنده، معتقد است كه تاريخنويسى و بهطور كلى تأليف كتاب در اسلام بهوسيله شيعيان آغاز گرديد ....<ref>همان، ص 377</ref>در اين فصل آثار و تأليفات شيعيان بهتفصيل ذكر شده است. | ||
#احزاب و سازمانهاى سياسى، عنوان فصل پانزدهم كتاب است. در ابتداى اين فصل مىخوانيم: «منظور از حزب و يا سازمان و يا جمعيت سياسى در اين مقاله، تشكلهايى است كه در سده اخير در ايران و يا در برخى كشورهاى ديگر بهوسيله مسلمانان شيعه پديد آمده و در عرصه مبارزات اجتماعى براى دستيابى به يك سلسله اهداف مشخص سياسى در ارتباط با حكومت و يا جامعه و سياست مدتى كم يا زياد به فعاليت دست زدهاند» ...<ref>همان، ص 397</ref> | #احزاب و سازمانهاى سياسى، عنوان فصل پانزدهم كتاب است. در ابتداى اين فصل مىخوانيم: «منظور از حزب و يا سازمان و يا جمعيت سياسى در اين مقاله، تشكلهايى است كه در سده اخير در ايران و يا در برخى كشورهاى ديگر بهوسيله مسلمانان شيعه پديد آمده و در عرصه مبارزات اجتماعى براى دستيابى به يك سلسله اهداف مشخص سياسى در ارتباط با حكومت و يا جامعه و سياست مدتى كم يا زياد به فعاليت دست زدهاند» ....<ref>همان، ص 397</ref> | ||
#در فصل آخر كتاب، تشيع در جهان امروز به لحاظ آمارى بررسى شده است. نويسنده پس از ارائه آمارى از شيعيان كشورهاى مختلف و مقايسه آنها چنين تذكر مىدهد كه: «البته اين ارقام كاملاً دقيق و قطعى نيستند و در موارد متفاوت، منابع ديگر، ارقام كمابيش متفاوتى به دست دادهاند» ...<ref>همان، ص 427</ref> | #در فصل آخر كتاب، تشيع در جهان امروز به لحاظ آمارى بررسى شده است. نويسنده پس از ارائه آمارى از شيعيان كشورهاى مختلف و مقايسه آنها چنين تذكر مىدهد كه: «البته اين ارقام كاملاً دقيق و قطعى نيستند و در موارد متفاوت، منابع ديگر، ارقام كمابيش متفاوتى به دست دادهاند» ....<ref>همان، ص 427</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش