۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
#:ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | #:ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | ||
#:ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... ...<ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref> | #:ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... ...<ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref> | ||
#نويسنده در تفسير آيه {{متن قرآن|مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً|سوره=انسان|آیه=13}} | #نويسنده در تفسير آيه {{متن قرآن|مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً|سوره=انسان|آیه=13}}چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. #:«شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بىخبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است ...<ref>متن كتاب، ص 141 و مقايسه شود با: همان، ص 44</ref> | ||
#نويسنده در تفسير آيه{{متن قرآن|إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً|سوره=انسان|آیه=22}}چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعاليتهاى حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمىگردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمتهاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم» ...<ref>همان، ص 148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص 54</ref> | |||
#نويسنده در تفسير آيه{{متن قرآن|إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً|سوره=انسان|آیه=22}} | |||
#نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» ...<ref>همان، ص 155</ref> | #نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» ...<ref>همان، ص 155</ref> | ||
#نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:{{شعر}} | #نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:{{شعر}} |
ویرایش