۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '»ر' به '» ر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''نفحات الإعجاز في رد الكتاب المسمی حسن الإيجاز''' تألیف آیتالله سيد ابوالقاسم خوئى(ره) | |||
كتاب پيرامون برخى از شبهات در مورد مسالۀ اعجاز قرآن كريم نوشته شده است.مؤلف كه از مراجع بزرگ عالم تشيع و دانشمندان علوم قرآنى محسوب مىشود اين كتاب را در پاسخ به يك كتابى به نام «حسن الايجاز» نوشته است و اشكالاتى را كه نويسنده به معجزه بودن قرآن وارد نموده، پاسخ داده است. | |||
كتاب پيرامون برخى از شبهات در مورد مسالۀ اعجاز قرآن | |||
كريم نوشته شده است.مؤلف كه از مراجع بزرگ عالم تشيع و دانشمندان | |||
علوم قرآنى محسوب مىشود اين كتاب را در پاسخ به يك | |||
كتابى به نام «حسن الايجاز» نوشته است و اشكالاتى را كه | |||
نويسنده به معجزه بودن قرآن وارد نموده، پاسخ داده است. | |||
وى در ابتدا پيرامون معجزه بودن قرآن و تحدى آن سخن گفته، آنگاه برخى از ادعاهاى كتاب «حسن الايجاز» را جواب مىدهد.مانند اين ادعاها كه در قرآن نسبت به بيان اخبار گذشته، اشتباهاتى وجود دارد و يا اينكه:اعجاز قرآن منحصر است به اخبار گذشته.و يا اينكه ممكن است بشر بتواند مانند | |||
قرآن را بياورد.و يا برخى از آيات كه از آنها تناقض گويى قرآن فهميده مىشود. | قرآن را بياورد.و يا برخى از آيات كه از آنها تناقض گويى قرآن فهميده مىشود. | ||
وى با بيان اين موارد به پاسخ گويى آنها بر آمده و توضيح مىدهند كه اكثر | وى با بيان اين موارد به پاسخ گويى آنها بر آمده و توضيح مىدهند كه اكثر اشكالات، توهم نويسنده و عدم درك صحيح ايشان از مباحث مربوطه مىباشد. | ||
اشكالات، توهم نويسنده و عدم درك صحيح ايشان از مباحث | |||
لازم به ياد آورى است كه نويسنده كتاب حسن الايجاز شخص مجهول و مشكوكى با نام مستعار نصير الدين حسن ظافر مىباشد.(طبقات مفسران شيعى،ج 5،ص 210، عقيقى بخشايشى) | |||
لازم به ياد آورى است كه نويسنده كتاب حسن الايجاز شخص مجهول و مشكوكى با نام مستعار | |||
نصير الدين حسن ظافر مىباشد.(طبقات مفسران شيعى،ج 5،ص 210، عقيقى بخشايشى) | |||
==ويژگىها== | ==ويژگىها== | ||
#فصل چهارم:در اين فصل اين اشكال را مطرح نموده كه:ممكن است كسى عقلا بتواند عبارتهايى بياورد كه فصيحتر و رساتر از آيات قرآن باشد، آنگاه به پاسخ گويى آن بر آمده، مقصود از فصاحت و بلاغت قرآن را توضيح مىدهد. | |||
#فصل پنجم:در اين فصل مواردى از كلمات قرآن را كه نويسندۀ كتاب تصور نموده داراى فصاحت و بلاغت نمىباشند(و لذا قرآن فصاحت و بلاغت ندارد). | |||
است كسى عقلا بتواند عبارتهايى بياورد كه فصيحتر و رساتر از | #:همچون الفاظ:الحاقه-ضيزى و...را ذكر نموده، پاسخ آن را بيان نموده و فصاحت و بلاغت آنها را اثبات مىكند. | ||
#فصل پنجم:در اين فصل بعضى از مواردى كه به عنوان سوره از طرف بعضى از مدعيان نبوت گفته شده را ذكر نموده، نارسايى الفاظ آنها را در مقابل قرآن توضيح مىدهد | |||
آيات قرآن باشد، آنگاه به پاسخ گويى آن بر آمده، مقصود از | #فصل ششم:در اين فصل اين اشكال را مطرح نموده كه:از آنجا كه پيامبر(ص)امّى و درس نخوانده است چگونه مىتواند اخبار گذشتگان را بيان كند با اينكه يكى از وجوه اعجاز قرآن را مشتمل بر اخبار گذشتگان مىدانند، در پاسخ اين اشكال بيان مىكند كه بسيارى از شعراء بزرگ عرب بىسواد بودند با اينكه اشعار زيادى پيرامون اخبار گذشتگان سرودهاند.و كسى اشكال ننموده، از طرف ديگر امّى،قدرت بر شنيدن و حفظ كردن كه دارد. | ||
فصاحت و بلاغت قرآن را توضيح مىدهد. | |||
نموده داراى فصاحت و بلاغت نمىباشند(و لذا قرآن فصاحت و بلاغت ندارد). | |||
همچون الفاظ:الحاقه-ضيزى و...را ذكر نموده، پاسخ آن را | |||
بيان نموده و فصاحت و بلاغت آنها را اثبات مىكند. | |||
بعضى از مدعيان نبوت گفته شده را ذكر نموده، نارسايى الفاظ آنها را در | |||
مقابل قرآن توضيح مىدهد | |||
امّى و درس نخوانده است چگونه مىتواند اخبار گذشتگان را بيان كند با اينكه | |||
يكى از وجوه اعجاز قرآن را مشتمل بر اخبار گذشتگان مىدانند، | |||
در پاسخ اين اشكال بيان مىكند كه بسيارى از شعراء بزرگ عرب بىسواد بودند | |||
با اينكه اشعار زيادى پيرامون اخبار گذشتگان سرودهاند.و كسى اشكال | |||
ننموده، از طرف ديگر امّى،قدرت بر شنيدن و حفظ كردن كه دارد. | |||
==ساختار كتاب== | ==ساختار كتاب== | ||
كتاب داراى يك مقدمه و 8 فصل(امر) مىباشد كه فهرست | كتاب داراى يك مقدمه و 8 فصل(امر) مىباشد كه فهرست مطالب آن به قرار زير است: | ||
مطالب آن به قرار زير است: | |||
نيست(و مىتواند مثل او را بياورد) | فصل اول:رد ادعاى اينكه:بشر عاجز و ناتوان از آوردن مثل قرآن نيست(و مىتواند مثل او را بياورد) | ||
فصل دوم:دلالت اعجاز بر وحى دلالت عقلى است | فصل دوم:دلالت اعجاز بر وحى دلالت عقلى است | ||
خط ۱۲۹: | خط ۷۴: | ||
فصل چهارم:مطابقت داشتن بلاغت با مقتضاى حال | فصل چهارم:مطابقت داشتن بلاغت با مقتضاى حال | ||
فصل پنجم:ابطال كردن ادلهاى كه توهم شده دلالت بر عدم | فصل پنجم:ابطال كردن ادلهاى كه توهم شده دلالت بر عدم بلاغت قرآن مىكند | ||
بلاغت قرآن مىكند | |||
فصل ششم:ابطال كردن ادعايى كه مىگويد:اعجاز قرآن كريم فقط در مورد اخبار گذشته است | |||
فصل | فصل هفتم:ابطال كردن ادعايى كه مىگويد در قرآن كريم سخنانى وجود دارد كه از جنّ و انس گرفته شده است | ||
گذشته كه از طرف قرآن نقل شده اشتباهاتى وجود دارد. | فصل هشتم:در ابطال كردن آنچه كه توهم شده مبنى بر اينكه در اخبار گذشته كه از طرف قرآن نقل شده اشتباهاتى وجود دارد. | ||
==نسخه شناسى== | ==نسخه شناسى== | ||
كتاب يك جلد، متن آن عربى و داراى 48 صفحه مىباشد | كتاب يك جلد، متن آن عربى و داراى 48 صفحه مىباشد كه مشخصات آن به قرار زير است: | ||
كه مشخصات آن به قرار زير است: | |||
*نوع كاغذ:معمولى | |||
*جلد:شوميز | |||
*نوبت چاپ:سوم | |||
*تاريخ انتشار:سال 1411 هجرى قمرى | |||
*ناشر:انتشارات دار المورّخ العربى، بيروت-لبنان | |||
*داراى فهرست مطالب كتاب | |||
*مولف:[[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] | |||
*كتاب:نفحات الاعجاز فى ردّ الكتاب المسمّی «حسن الايجاز» | |||
ویرایش