۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فاضل تونى' به 'فاضل تونى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==موضوع== | ==موضوع== | ||
'''نزاهت قرآن از تحریف''' تألیف عبدالله جوادی آملی | |||
قرآن كتاب خداست، كتاب خدا فعل خداست، همانگونه كه هرفعلى با فاعل آن تناسب دارد،در نتيجه قرآن جاويد و چيره است چنانچه خدا اينگونه است. | قرآن كتاب خداست، كتاب خدا فعل خداست، همانگونه كه هرفعلى با فاعل آن تناسب دارد،در نتيجه قرآن جاويد و چيره است چنانچه خدا اينگونه است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
يكى از چهرههاى درخشان در عرصه تفسير و قرآنپژوهى حكيم فرزانه و عارف وارسته آیتالله عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] است كه هماره در پژوهشهاى تفسيرى به شيوههاى گوناگون تحريفناپذيرى قرآن را تبيين نموده و چندى پيش اثرى جداگانه به زبان شيرين و شيواى فارسى(كه املح السنه و زبان نمكين است)به اسم نزاهت قرآن از تحريف تألیف نموده و آن را به زيور چاپ آراسته گردانيده است. | يكى از چهرههاى درخشان در عرصه تفسير و قرآنپژوهى حكيم فرزانه و عارف وارسته آیتالله عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] است كه هماره در پژوهشهاى تفسيرى به شيوههاى گوناگون تحريفناپذيرى قرآن را تبيين نموده و چندى پيش اثرى جداگانه به زبان شيرين و شيواى فارسى(كه املح السنه و زبان نمكين است)به اسم نزاهت قرآن از تحريف تألیف نموده و آن را به زيور چاپ آراسته گردانيده است. | ||
== | ==زندگينامه== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
مفسر محترم آثار قرآنى ارزشمندى به جامعۀ قرآنپژوهان تقديم نموده است كه به نام برخى از آنها اكتفاء ميشود. | مفسر محترم آثار قرآنى ارزشمندى به جامعۀ قرآنپژوهان تقديم نموده است كه به نام برخى از آنها اكتفاء ميشود. | ||
#تفسير موضوعى قرآن كريم در پانزده جلد. | |||
#تفسير ترتيبى قرآن موسوم به تسنيم شش جلد تاكنون. | |||
#هدايت در قرآن. | |||
#عبادت در قرآن. | |||
#على بن موسى الرضا (ع) و القرآن الحكيم عربى. | |||
#قرآن از منظر امام رضا (ع)فارسى. | |||
#نزاهت قرآن از تحريف. | |||
==معرفى كتاب== | ==معرفى كتاب== | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۷: | ||
برشمردن اقسام دلايل نقلى،قرآن، سنت يقينى، تواتر قرآن و شهرت | برشمردن اقسام دلايل نقلى،قرآن، سنت يقينى، تواتر قرآن و شهرت | ||
#قرآن:در استدلال به قرآن از چهار آيه، آيه رصد، آيه حفظ، آيه نفى باطل و آيه اطفاء نور الهى استفاده شده است.شبهات آيات چهارگانه در جاى خود مطرح و پاسخ داده شده است. | |||
#:در اين بخش ديدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. | |||
در اين بخش ديدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. | #:همچنين شبهه دور مطرح و ابطال گرديده و آن اينكه استدلال به آيات چهارگانه براى تحريفناپذيرى قرآن مستلزم دور است زيرا امكان دارد خود اين آيات تحريف شده باشند. | ||
#:حل اين شبهه از چند راه مطرح شده | |||
همچنين شبهه دور مطرح و ابطال گرديده و آن اينكه استدلال به آيات چهارگانه براى تحريفناپذيرى قرآن مستلزم دور است زيرا امكان دارد خود اين آيات تحريف شده باشند. | #:اول:راه حلى است كه مرحوم خويى ارائه كرده كه در روايات به كل قرآن استناد شده است مولف محترم اين راه را نمىپذيرند زيرا صيانت قرآن را منوط به روايات مىكند. | ||
#:دوم:راه حلى است كه مستند به معجزات غير قرآنى است.يعنى حجيت سخن پيامبر نه از راه قرآن بلكه از راه معجزات غير قرآنى ايشان اثبات مىشود پس دور منتفى است نويسنده كتاب سه اشكال به اين راه حل مطرح مىكند. | |||
حل اين شبهه از چند راه مطرح شده | #:يكم:پيامبر مجموع قرآن و عترت را حجت قرار داد نه عترت و معجزات غير قرآنى را. | ||
#:دوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى باز به كلام الهى منتهى مىشود | |||
اول:راه حلى است كه مرحوم خويى ارائه كرده كه در روايات به كل قرآن استناد شده است مولف محترم اين راه را نمىپذيرند زيرا صيانت قرآن را منوط به روايات مىكند. | #:سوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى اگرچه براى مسلمانان حاضر در عهد رسالت معتبر است اما براى آيندگان بىارزش است. | ||
#:سوم:راه حلى است كه از بهرهجستن از اطراف علم اجمالى است يعنى براى ادعاى تحريف چهار حالت تصور مىشود كه سه حالت آن باطل است و يك حالت آن صحيح است استاد جوادى اين راه را نيز نمىپسندد زيرا مدار علم اجمالى در احكام فقهى است نه مسايل كلامى و بحث تحريفناپذيرى قرآن مسئله كلامى و اصول دينى است. | |||
دوم:راه حلى است كه مستند به معجزات غير قرآنى است.يعنى حجيت سخن پيامبر نه از راه قرآن بلكه از راه معجزات غير قرآنى ايشان اثبات مىشود پس دور منتفى است نويسنده كتاب سه اشكال به اين راه حل مطرح مىكند. | #:و در پايان شبهه دور را كماكان به حال خود بدون پاسخ مىگذارد و اميد دارد در ادامه مباحث كتاب پاسخى در خور آن ارائه كند. | ||
#سنت:پنج دسته از روايات بر پيراستگى قرآن از تحريف دلالت دارند حديث ثقلين، روايات عرضه مطالب بر قرآن، روايات مراجعه به قرآن در فتنه، روايات تلاوت سورۀ كامل در نماز و روايات فضايل سوره. | |||
يكم:پيامبر مجموع قرآن و عترت را حجت قرار داد نه عترت و معجزات غير قرآنى را. | #:مجموع اين دسته روايات دلالت مىكند كه قرآن مصون از تحريف است. | ||
#تواتر قرآن يعنى صدور قرآن و انتقال آن دست به دست از صدر اسلام تاكنون به حد تواتر رسيده است. | |||
دوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى باز به كلام الهى منتهى مىشود | #شهرت يعنى گواهى دانشمندان اسلامى بر نزاهت قرآن از تحريف از بهترين دلايل نقلى است. | ||
سوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى اگرچه براى مسلمانان حاضر در عهد رسالت معتبر است اما براى آيندگان بىارزش است. | |||
سوم:راه حلى است كه از بهرهجستن از اطراف علم اجمالى است يعنى براى ادعاى تحريف چهار حالت تصور مىشود كه سه حالت آن باطل است و يك حالت آن صحيح است استاد جوادى اين راه را نيز نمىپسندد زيرا مدار علم اجمالى در احكام فقهى است نه مسايل كلامى و بحث تحريفناپذيرى قرآن مسئله كلامى و اصول دينى است. | |||
و در پايان شبهه دور را كماكان به حال خود بدون پاسخ مىگذارد و اميد دارد در ادامه مباحث كتاب پاسخى در خور آن ارائه كند. | |||
مجموع اين دسته روايات دلالت مىكند كه قرآن مصون از تحريف است. | |||
گفتار برخى از عالمان شيعى | گفتار برخى از عالمان شيعى | ||
#[[شيخ صدوق]]:قرآن كنونى همان قرآن پيامبر است و جز اين اتهام دروغ به شيعه است. | |||
#[[شيخ مفيد]]:قرآن كنونى بىفزونى و كاستى كلام خداست و روايات ناسازگار با آن اخبار آحاد بىاعتبار است. | |||
#[[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]:علم به قرآن متواتر است و ادعاى مخالفان آن بىاعتبار است زيرا به اخبار ضعيف استناد مىكنند. | |||
#[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]:تحريف قرآن به فزونى به اجماع مسلمانان باطل است و به كاستى بنا به مذهب صحيح اماميه نيز باطل است و اخبار ناسازگار با آن آحاد است كه نه موجب علم است و نه عمل. | |||
#طبرسى:وى با [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در اين مسئله همعقيده است. | |||
#ساير بزرگان شيعه از گذشته تاكنون نيز به صراحت ادعاى تحريف به زيادى و نقصان را ابطال كردهاند. | |||
ابيات مولوى در مثنوى دربارۀ نزاهت قرآن از تحريف از مصاديق شعر حكيمانه است. | ابيات مولوى در مثنوى دربارۀ نزاهت قرآن از تحريف از مصاديق شعر حكيمانه است. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۶۴: | ||
فصل سوم:شواهد نزاهت قرآن از تحريف | فصل سوم:شواهد نزاهت قرآن از تحريف | ||
#اهتمام فراوان پيامبر و صحابه در حفظ و ثبت و ضبط قرآن | |||
#اهتمام مسلمانان بعد از رحلت پيامبر به ثبت و ضبط قرآن | |||
شواهد تاريخى | شواهد تاريخى | ||
#جلوگيرى از افزودن حكم رجم به عنوان آيه در قرآن | |||
#:#جلوگيرى از حذف واو از قرآن در آيه 100 سوره توبه. | |||
#:#جلوگيرى از حذف واو از قرآن در آيه 34 سوره توبه. | |||
#استدلال نكردن ائمه به آياتيكه ادعا شده نام ائمه در آنها آمده است. | |||
نقد و بررسى روايات تنصيص بر امامت ائمه. | نقد و بررسى روايات تنصيص بر امامت ائمه. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۱۷۸: | ||
فصل چهارم:بررسى و نقد شبهات مدعيان تحريف | فصل چهارم:بررسى و نقد شبهات مدعيان تحريف | ||
#روايات دلالت كننده بر تحريف كه نورى در فصل الخطاب جمعآورى كرده يا از جهت سند مخدوشاند،يا در دلالت بر تحريف ناتمامند، و يا از هردو جهت مخدوشند.و بر فرض صحت سندى و دلالى برخى از آنها از حد خبر واحد تجاوز نمىكنند. | |||
#:نقد سندى روايات تحريف | |||
نقد سندى روايات تحريف | #:عموم روايات يا سند آنها مقطوع است،يا از راويان كاذب و جاعل است، و يا از منابع بىاعتبار نقل شدهاند مانند كتاب سليم بن قيس هلالى و تفسير فرات كوفى. | ||
#:نقد متنى روايات تحريف | |||
عموم روايات يا سند آنها مقطوع است،يا از راويان كاذب و جاعل است، و يا از منابع بىاعتبار نقل شدهاند مانند كتاب سليم بن قيس هلالى و تفسير فرات كوفى. | #:#مراد از تحريف در برخى از اين روايات تحريف اصطلاحى نيست بلكه تفسير به رأى است. | ||
#:#رواياتى كه براى برخى از آيات اضافاتى نقل كرده جنبۀ تفسيرى يا بيان مصداق است نه تحريف اصطلاحى. | |||
نقد متنى روايات تحريف | #:#رواياتى كه اختلاف قرائت را تبيين مىكنند با تحريف فرق دارند. | ||
#چون جمع قرآن به معصوم مستند نيست پس قرآن ظنى الصدور است. | |||
#:اين شبهه چند پاسخ دارد | |||
#:اول:اين ادعاى شما نيز چون مستند به معصوم نيست پس ظنى الصدور است و قابل اعتماد نيست. | |||
#:دوم:جمع قرآن گرچه مستند به معصوم نيست ولى به افراد زيادى مستند است كه متواتر و اطمينانآور است. | |||
#:سوم:قرآن مردم را به آوردن مثل ده سوره و يك سوره دعوت به مبارزه كرده است و اين نشان مىدهد كه در عصر نزول مجموعۀ قرآن و سورهها معلوم بوده است. | |||
#:چهارم:مفاد روايت ثقلين با جمعآورى قرآن در زمان ابوبكر منافات دارد زيرا قرآن در زمان پيامبر پراكنده بوده در حاليكه در روايت فرموده من در ميان شما قرآن و كتاب خدا و عترت را به يادگار مىگذارم به مجموعۀ پراكنده كتاب اطلاق نمىشود. | |||
#:اين شبهه چنين حل مىشود كه قرآن در زمان پيامبر به عنوان كتاب جمعآورى شده است و هيچ ناسازگارى وجود ندارد زيرا در آيات قرآن به نوشتن عهدنامهها، پيمانهاى تجارى و قراردادهاى اقتصادى تصريح شده كه به عنوان مكاتيب الرسول جمعآورى شده چگونه قرآن جمعآورى نشد پس مراد از جمع قرآن در عهد ابوبكر معناى ديگرى(به معنى صحافى قرآن در ميان دو جلد است)دارد. | |||
#:پنجم-اگر جمع قرآن مستند به معصوم نيست احتمال تحريف به زيادى نيز وجود دارد در حاليكه مدعى قائل به آن نيست. | |||
#:ششم-اهتمام پيامبر و صحابه و مسلمانان به قرآن با اين ادعا ناسازگار است. | |||
اين شبهه چند پاسخ دارد | #:هفتم-قرآن در زمان پيامبر(ص)جمعآورى شد تنها در زمان ابوبكر صحافى شد. | ||
#مصحف [[امام على(ع)]] به نظر نورى دليل بر تحريف قرآن است وگرنه آن را رد نمىكردند. | |||
اول:اين ادعاى شما نيز چون مستند به معصوم نيست پس ظنى الصدور است و قابل اعتماد نيست. | #:اين حرف گرچه درست است ولى دليل تحريف نمىشود زيرا تفاوت مصحف على با قرآن از جهت ترتيب آيات و سور براساس نزول، مشتمل بر تفسير و تاويل و تبيين شأن و سبب نزول و ناسخ از منسوخ و عام از خاص و مطلق از مقيد متفاوت بود نه از جهت كميت متن | ||
#تشابه حوادث امتهاى توحيدى دليل آن است كه همانگونه كه تورات و انجيل تحريف شده قرآن نيز تحريف شده | |||
دوم:جمع قرآن گرچه مستند به معصوم نيست ولى به افراد زيادى مستند است كه متواتر و اطمينانآور است. | #:اين اخبار آحادند كه در مسايل اعتقادى موجب علم و عمل نمىگردد.و يا متواتر اجمالىاند كه تحريف قرآن از عموم و قدر مشترك آنها استثناء شده است. | ||
#:ديگر اينكه اين روايات ناظر به حوادث آينده امت اسلام است نه زمان رسالت. | |||
سوم:قرآن مردم را به آوردن مثل ده سوره و يك سوره دعوت به مبارزه كرده است و اين نشان مىدهد كه در عصر نزول مجموعۀ قرآن و سورهها معلوم بوده است. | #:و اگر قرار باشد به عموم و اطلاق اين روايات عمل شود تخصيص اكثر لازم مىنمايد زيرا اكثر حوادث امت گذشته در امت اسلامى رخ نداده است. | ||
#:و نيز اين روايات بايد بر قرآن عرضه شوند كه با عرضه معلوم مىشود مخالف قرآناند كه قابل عمل نيستند. | |||
چهارم:مفاد روايت ثقلين با جمعآورى قرآن در زمان ابوبكر منافات دارد زيرا قرآن در زمان پيامبر پراكنده بوده در حاليكه در روايت فرموده من در ميان شما قرآن و كتاب خدا و عترت را به يادگار مىگذارم به مجموعۀ پراكنده كتاب اطلاق نمىشود. | #عدم انسجام ميان آيات | ||
#:دفع اين شبهه به آن است كه چون آيات در مناسبتهاى مختلف نازل مىشدند انسجام ميان آنها ضرورى نيست ولى انسجام ميان كلمات و جملات يك آيه ضرورى است. | |||
اين شبهه چنين حل مىشود كه قرآن در زمان پيامبر به عنوان كتاب جمعآورى شده است و هيچ ناسازگارى وجود ندارد زيرا در آيات قرآن به نوشتن عهدنامهها، پيمانهاى تجارى و قراردادهاى اقتصادى تصريح شده كه به عنوان مكاتيب الرسول جمعآورى شده چگونه قرآن جمعآورى نشد پس مراد از جمع قرآن در عهد ابوبكر معناى ديگرى(به معنى صحافى قرآن در ميان دو جلد است)دارد. | #وجود آيات منسوخ التلاوة در قرآن دليل بر تحريف قرآن است. | ||
#:دفع آن به اين است كه آيات منسوخ التلاوة در قرآن امكان ندارد و اين سخن واهى است. | |||
پنجم-اگر جمع قرآن مستند به معصوم نيست احتمال تحريف به زيادى نيز وجود دارد در حاليكه مدعى قائل به آن نيست. | |||
ششم-اهتمام پيامبر و صحابه و مسلمانان به قرآن با اين ادعا ناسازگار است. | |||
هفتم-قرآن در زمان پيامبر(ص)جمعآورى شد تنها در زمان ابوبكر صحافى شد. | |||
اين حرف گرچه درست است ولى دليل تحريف نمىشود زيرا تفاوت مصحف على با قرآن از جهت ترتيب آيات و سور براساس نزول، مشتمل بر تفسير و تاويل و تبيين شأن و سبب نزول و ناسخ از منسوخ و عام از خاص و مطلق از مقيد متفاوت بود نه از جهت كميت متن | |||
اين اخبار آحادند كه در مسايل اعتقادى موجب علم و عمل نمىگردد.و يا متواتر اجمالىاند كه تحريف قرآن از عموم و قدر مشترك آنها استثناء شده است. | |||
ديگر اينكه اين روايات ناظر به حوادث آينده امت اسلام است نه زمان رسالت. | |||
و اگر قرار باشد به عموم و اطلاق اين روايات عمل شود تخصيص اكثر لازم مىنمايد زيرا اكثر حوادث امت گذشته در امت اسلامى رخ نداده است. | |||
و نيز اين روايات بايد بر قرآن عرضه شوند كه با عرضه معلوم مىشود مخالف قرآناند كه قابل عمل نيستند. | |||
دفع اين شبهه به آن است كه چون آيات در مناسبتهاى مختلف نازل مىشدند انسجام ميان آنها ضرورى نيست ولى انسجام ميان كلمات و جملات يك آيه ضرورى است. | |||
دفع آن به اين است كه آيات منسوخ التلاوة در قرآن امكان ندارد و اين سخن واهى است | |||
[ | == پانوشت == | ||
#قرآن در قرآن،[[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، اسراء،قم، سوم،1381،ص 315. | |||
#دانشنامه قرآن و قرآنپژوهشى، خرمشاهى و همكاران، ناهيد، تهران، اول،1377،ج 1،ص 855. | |||
ویرایش