۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است: | در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در مقدمهاش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - در مورد اثر حاضر تأكيد كرده است كه: «بخشى از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ، براى پرسشگران ارسال شده است و بخشى ديگر از سؤالات نيز از منابع مربوط به حجّ مانند تفسيرهاى [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، نمونه و... جمعآورى شده است كه فصل مشترك همه آنها قرآنى بودن پاسخهاست» <ref>مقدمه كتاب، ص 12</ref> | #نويسنده در مقدمهاش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - در مورد اثر حاضر تأكيد كرده است كه: «بخشى از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ، براى پرسشگران ارسال شده است و بخشى ديگر از سؤالات نيز از منابع مربوط به حجّ مانند تفسيرهاى [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، نمونه و... جمعآورى شده است كه فصل مشترك همه آنها قرآنى بودن پاسخهاست»<ref>مقدمه كتاب، ص 12</ref> | ||
#نويسنده در پاسخ به پرسش از معناى مثابه در قرآن و اينكه آيا دلالت بر وجوب حجّ دارد، با ذكر اين مطلب كه مفسران براى مثابه در آيه مباركه ''' «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَة لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» ''' <ref>بقره / 125</ref>، معانى مختلفى ذكر كردهاند، افزوده است كه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] ضمن استفاده وجوب حجّ از كلمه مثابه، فرموده است: آيه، اشاره به تشريع حجّ و امن بودن خانه خداست. در واقع معناى آيه اين است: هنگامى كه به مردم گفتيم بهسوى خانه خدا، كعبه بازگرديد و حجّ كنيد. نويسنده اضافه كرده است: در بين مجموعه آيات، آيه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» ''' <ref>آلعمران / 97</ref>، صريح در وجوب حجّ است <ref>متن كتاب، ص 45</ref> | #نويسنده در پاسخ به پرسش از معناى مثابه در قرآن و اينكه آيا دلالت بر وجوب حجّ دارد، با ذكر اين مطلب كه مفسران براى مثابه در آيه مباركه ''' «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَة لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» '''<ref>بقره / 125</ref>، معانى مختلفى ذكر كردهاند، افزوده است كه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] ضمن استفاده وجوب حجّ از كلمه مثابه، فرموده است: آيه، اشاره به تشريع حجّ و امن بودن خانه خداست. در واقع معناى آيه اين است: هنگامى كه به مردم گفتيم بهسوى خانه خدا، كعبه بازگرديد و حجّ كنيد. نويسنده اضافه كرده است: در بين مجموعه آيات، آيه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» '''<ref>آلعمران / 97</ref>، صريح در وجوب حجّ است<ref>متن كتاب، ص 45</ref> | ||
#آيا حاجيان مىتوانند در كشور خود به فقيران كمك كنند و با اين كار بدون اينكه به حج بروند، حجّى مقبول در نزد خدا داشته باشند؟ پرسشى جالب است كه نويسنده به آن اين چنين پاسخ داده است: هرچند كمك به فقيران از نظر اسلام و روايات وارده ثواب زيادى دارد و هر فرد مسلمان وظيفه دارد به اين امر مهمّ قيام كند، ولى به حكم آيه شريفه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» ''' <ref>آلعمران / 97</ref> و بنا بر آيات و روايات فراوان ديگر، حجّ بر هر مسلمانى كه توانايى رفتن به آن مكان شريف را دارد واجب است... و هيچ عمل ديگرى جايگزين آن نمىشود <ref>همان، ص 77</ref> | #آيا حاجيان مىتوانند در كشور خود به فقيران كمك كنند و با اين كار بدون اينكه به حج بروند، حجّى مقبول در نزد خدا داشته باشند؟ پرسشى جالب است كه نويسنده به آن اين چنين پاسخ داده است: هرچند كمك به فقيران از نظر اسلام و روايات وارده ثواب زيادى دارد و هر فرد مسلمان وظيفه دارد به اين امر مهمّ قيام كند، ولى به حكم آيه شريفه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» '''<ref>آلعمران / 97</ref> و بنا بر آيات و روايات فراوان ديگر، حجّ بر هر مسلمانى كه توانايى رفتن به آن مكان شريف را دارد واجب است... و هيچ عمل ديگرى جايگزين آن نمىشود<ref>همان، ص 77</ref> | ||
#نويسنده در پاسخ پرسش از اين مطلب كه خداى تعالى از گناه و جدال در حج منع كرده است، پس چرا برائت از مشركين صورت مىگيرد؟ اين گونه نوشته است: برائت از دشمنان خدا پيش از آنكه بُعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسّى به خدا و رسول مىبايست از هرچه سدّ راه خداست و در مقام خصومت با خلق اوست تبرّى جويد... از اينها گذشته... برائت از مصاديق جدال و فسوق نيست و اين دو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً مغايرند. اعلان برائت به معناى اعلان بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار و مشركان و مفسدان است كه قرآن كريم پايهگذار آن بوده و سنت نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است... <ref>ر. ك.: همان، ص 142</ref> | #نويسنده در پاسخ پرسش از اين مطلب كه خداى تعالى از گناه و جدال در حج منع كرده است، پس چرا برائت از مشركين صورت مىگيرد؟ اين گونه نوشته است: برائت از دشمنان خدا پيش از آنكه بُعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسّى به خدا و رسول مىبايست از هرچه سدّ راه خداست و در مقام خصومت با خلق اوست تبرّى جويد... از اينها گذشته... برائت از مصاديق جدال و فسوق نيست و اين دو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً مغايرند. اعلان برائت به معناى اعلان بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار و مشركان و مفسدان است كه قرآن كريم پايهگذار آن بوده و سنت نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است...<ref>ر. ك.: همان، ص 142</ref> | ||
#نويسنده، نامهاى خانه خدا در قرآن كريم را بهصورت ذيل ضبط كرده: الف)- بكّه؛ ب)- بلد امين؛ ج)- بلد؛ د)- البيت العتيق؛ ه)- البيت الحرام؛ و)- البيت المحرم؛ ز)- حرم. آنگاه در مورد هريك توضيحاتى داده است <ref>همان، ص 205 - 207</ref> | #نويسنده، نامهاى خانه خدا در قرآن كريم را بهصورت ذيل ضبط كرده: الف)- بكّه؛ ب)- بلد امين؛ ج)- بلد؛ د)- البيت العتيق؛ ه)- البيت الحرام؛ و)- البيت المحرم؛ ز)- حرم. آنگاه در مورد هريك توضيحاتى داده است<ref>همان، ص 205 - 207</ref> | ||
#نويسنده در پاسخ به پرسش از حكمت زيارت قبور اهلبيت(ع) و رفتن به سفر حجّ، چنين نوشته است: «از امام حسين(ع) نقل شده است كه پيامبر(ص) به او گفت: پسرم كسى كه مرا در حال زندگى يا بعد از مرگ زيارت كند يا به زيارت برادرت يا به زيارت تو بيايد بر من واجب است كه روز قيامت او را زيارت كنم و او را از گناهانش رهايى بخشم. در رواياتى نيز از رسول خدا (ص) چنين تعبير شده است كه هر كس به حجّ بيايد و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است؛ بنابراين زيارت قبور اهلبيت(ع)، توجه به ارزشهاى دينى و مكتبى و احياى الگوهاى مذهبى است <ref>ر. ك.: همان، ص 237</ref> | #نويسنده در پاسخ به پرسش از حكمت زيارت قبور اهلبيت(ع) و رفتن به سفر حجّ، چنين نوشته است: «از امام حسين(ع) نقل شده است كه پيامبر(ص) به او گفت: پسرم كسى كه مرا در حال زندگى يا بعد از مرگ زيارت كند يا به زيارت برادرت يا به زيارت تو بيايد بر من واجب است كه روز قيامت او را زيارت كنم و او را از گناهانش رهايى بخشم. در رواياتى نيز از رسول خدا (ص) چنين تعبير شده است كه هر كس به حجّ بيايد و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است؛ بنابراين زيارت قبور اهلبيت(ع)، توجه به ارزشهاى دينى و مكتبى و احياى الگوهاى مذهبى است<ref>ر. ك.: همان، ص 237</ref> | ||
#پرسشها و پاسخهاى مطرحشده در اثر حاضر، از نظر كيفيت يكسان و در يك سطح نيست؛ بهطورىكه برخى ساده هستند <ref>بهعنوان مثال، پرسش از قدمت و حرمت خانه كعبه، ر. ك.: همان، ص 20</ref> و بعضى متوسط <ref>بهعنوان مثال، پرسش از شرافت و برترى كعبه بر بيتالمقدس، ر. ك.: همان، ص 204</ref> و برخى پيچيده و فنى <ref>بهعنوان مثال، پرسش از چگونگى مشروعيت برائت از مشركين با آنكه بر منع «رَفَث»، «جدال» و «فسوق» در حجّ تأكيد شده است، ر. ك.: همان، ص 141 - 143</ref> | #پرسشها و پاسخهاى مطرحشده در اثر حاضر، از نظر كيفيت يكسان و در يك سطح نيست؛ بهطورىكه برخى ساده هستند<ref>بهعنوان مثال، پرسش از قدمت و حرمت خانه كعبه، ر. ك.: همان، ص 20</ref> و بعضى متوسط<ref>بهعنوان مثال، پرسش از شرافت و برترى كعبه بر بيتالمقدس، ر. ك.: همان، ص 204</ref> و برخى پيچيده و فنى<ref>بهعنوان مثال، پرسش از چگونگى مشروعيت برائت از مشركين با آنكه بر منع «رَفَث»، «جدال» و «فسوق» در حجّ تأكيد شده است، ر. ك.: همان، ص 141 - 143</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
اين اثر داراى فهرست مطالب <ref>مقدمه كتاب، ص 5 - 8</ref> و نيز فهرست آيات <ref>متن كتاب، ص 241 - 248</ref> و فهرست منابع <ref>همان، ص 249 - 264</ref> است، ولى فهرستهاى فنّى ديگر (روايات، اعلام، كتابها و...) براى آن فراهم نشده است. در فهرست منابع، مشخصات كتابهاى مورد استفاده بهصورت كامل ذكر شده است. نويسنده از موضوعات آموزشى و تكميلكننده مانند جدول و نمودار و... در اثر حاضر متأسفانه هيچ استفادهاى نكرده است. | اين اثر داراى فهرست مطالب<ref>مقدمه كتاب، ص 5 - 8</ref> و نيز فهرست آيات<ref>متن كتاب، ص 241 - 248</ref> و فهرست منابع<ref>همان، ص 249 - 264</ref> است، ولى فهرستهاى فنّى ديگر (روايات، اعلام، كتابها و...) براى آن فراهم نشده است. در فهرست منابع، مشخصات كتابهاى مورد استفاده بهصورت كامل ذكر شده است. نويسنده از موضوعات آموزشى و تكميلكننده مانند جدول و نمودار و... در اثر حاضر متأسفانه هيچ استفادهاى نكرده است. | ||
غالب پاورقىهاى كتاب بهصورت استنادى است و در آن نام و نشان سورهها و آيات آمده <ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 22، پاورقى 1 و 2؛ ص 30، پاورقى 1 و 2 و 3 و...</ref> و يا مشخصات و شماره جلد و صفحه كتب فقهى و تفسيرى و روايى و... ذكر شده است <ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 42، پاورقى 3، 4، 5 و...</ref> | غالب پاورقىهاى كتاب بهصورت استنادى است و در آن نام و نشان سورهها و آيات آمده<ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 22، پاورقى 1 و 2؛ ص 30، پاورقى 1 و 2 و 3 و...</ref> و يا مشخصات و شماره جلد و صفحه كتب فقهى و تفسيرى و روايى و... ذكر شده است<ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 42، پاورقى 3، 4، 5 و...</ref> | ||
البته نويسنده گاهى پاورقىهاى توضيحى نيز آورده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 111، پاورقى 1؛ ص 206، پاورقى 1 و 2؛ ص 207، پاورقىهاى 3، 4، 5، 6، 7 و 8</ref> همچنين نويسنده گاه به مقالات علمى برخى از نشريات پژوهشى همانند «ميقات حجّ» استناد كرده است <ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 41، پاورقى 2 و 4؛ ص 95، پاورقى 5 و ص 112، پاورقى 1 و...</ref> | البته نويسنده گاهى پاورقىهاى توضيحى نيز آورده است<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 111، پاورقى 1؛ ص 206، پاورقى 1 و 2؛ ص 207، پاورقىهاى 3، 4، 5، 6، 7 و 8</ref> همچنين نويسنده گاه به مقالات علمى برخى از نشريات پژوهشى همانند «ميقات حجّ» استناد كرده است<ref>بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 41، پاورقى 2 و 4؛ ص 95، پاورقى 5 و ص 112، پاورقى 1 و...</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش