۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن جوزی' به 'ابن جوزی ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
</div> | </div> | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''حديث أصحابي كالنجوم'''، نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید على حسینى میلانى]] ، پژوهشی است عمیق و دقیق درباره واژه صحابه و نقد و بررسی یکی از روایتهایى که به رسول اکرم(ص) نسبت داده شده است که: «أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم»؛ «اصحاب من بهسان ستارگان هستند؛ به هرکدام اقتدا کنید، هدایت خواهید یافت». | '''حديث أصحابي كالنجوم'''، نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید على حسینى میلانى]]، پژوهشی است عمیق و دقیق درباره واژه صحابه و نقد و بررسی یکی از روایتهایى که به رسول اکرم(ص) نسبت داده شده است که: «أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم»؛ «اصحاب من بهسان ستارگان هستند؛ به هرکدام اقتدا کنید، هدایت خواهید یافت». | ||
در این پژوهش از سه محور بحث شده است: | در این پژوهش از سه محور بحث شده است: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در فصل اول کتاب نویسنده در مورد وثاقت سندی حدیث «أصحابي كالنجوم»، بهصراحت بیان میدارد بسیارى از دانشمندان و پیشوایان حدیثى، تفسیرى، اصولى و رجالى اهل سنّت، حدیث «أصحابي كالنجوم» را با تمام متون و سندهایش ضعیف دانستهاند؛ بهگونهای که جاى هیچگونه شک و تردیدى نمانده، لذا این حدیث از درجه اعتبار و استناد ساقط است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | در فصل اول کتاب نویسنده در مورد وثاقت سندی حدیث «أصحابي كالنجوم»، بهصراحت بیان میدارد بسیارى از دانشمندان و پیشوایان حدیثى، تفسیرى، اصولى و رجالى اهل سنّت، حدیث «أصحابي كالنجوم» را با تمام متون و سندهایش ضعیف دانستهاند؛ بهگونهای که جاى هیچگونه شک و تردیدى نمانده، لذا این حدیث از درجه اعتبار و استناد ساقط است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | ||
سپس به شمارش یکبهیک دانشمندان متقدم میپردازد؛ از جمله احمد بن حنبل شیبانى ( ۲۴۱ق) حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح و معتبر نمىداند. این دیدگاه را گروهى از دانشمندان اهل سنّت نقل کردهاند؛ براى نمونه ابن امیرالحاج در کتاب التقرير و التحبير في شرح | سپس به شمارش یکبهیک دانشمندان متقدم میپردازد؛ از جمله احمد بن حنبل شیبانى ( ۲۴۱ق) حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح و معتبر نمىداند. این دیدگاه را گروهى از دانشمندان اهل سنّت نقل کردهاند؛ براى نمونه ابن امیرالحاج در کتاب التقرير و التحبير في شرح التحرير، ابن قدامه در کتاب المنتخب و امیر پادشاه حنفى در التيسیر فی شرح التحریر. | ||
از دانشمندان دیگرى که حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح ندانسته، ابوابراهیم مزنى شاگرد و مصاحب شافعى است. همچنین دیگرانی چون: ابوبکر بزار، ابن عدی، ابوالحسن دارقطنی، ابن حزم اندلسی، احمد بن حسین بیهقی، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] ، علی بن حسن بن عساکر، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] | از دانشمندان دیگرى که حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح ندانسته، ابوابراهیم مزنى شاگرد و مصاحب شافعى است. همچنین دیگرانی چون: ابوبکر بزار، ابن عدی، ابوالحسن دارقطنی، ابن حزم اندلسی، احمد بن حسین بیهقی، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، علی بن حسن بن عساکر، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] ، ابن دحیه، ابن عدى، ابوحیان اندلسی، شمسالدین ذهبی، تاجالدین بن مکتوم، ابن قیم الجوزیه، ابن حجر عسقلانی، ابن همام، ابن امیرالحاج، حافظ سخاوی، ابن ابیشریف شافعی، جلالالدین سیوطی، علی متقی هندی، علی قاری، مناوی و... و از علماى متأخّر: محمد ناصرالدین البانى و سید محمد بن عقیل علوى، بلکه مؤلف معتقد است همه علماى گذشته و حال - که ارتکاب اشتباه از سوى اصحاب را جایز مىدانند و عدالت و عصمت همه آنان را نمىپذیرند - حدیث «أصحابي كالنجوم» را ضعیف مىدانند<ref>ر.ک: همان، ص32-84</ref>. | ||
در فصل دوم کتاب نگارنده نگاهى به سندها و راویان حدیث «أصحابي كالنجوم» و دیدگاههای پیشوایان جرح و تعدیل درباره آنها دارد. نویسنده، معتقد است این حدیث، از سندهاى متعدد بهره مىبرد؛ بهگونهای که به حدّ شهرت رسیده است، امّا با پیگیری این سندها مشخص مىشود که هیچکدام از آنها از انتقاد رجالشناسان و پیشوایان جرح و تعدیل اهل سنّت، در امان نمانده است<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. از جمله این حدیث را از عبدالله بن عمر روایت کردهاند، امّا در سند این حدیث، افرادی چون عبدالرحیم بن زید وجود دارد که کتب رجالی در موردش انتقاد و سرزنش ذکر کردهاند. راوى دیگر این روایت، زید عمّى است، ضعف او نیز از نظر نقل حدیث مورد تأکید علما قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص89-90</ref>. | در فصل دوم کتاب نگارنده نگاهى به سندها و راویان حدیث «أصحابي كالنجوم» و دیدگاههای پیشوایان جرح و تعدیل درباره آنها دارد. نویسنده، معتقد است این حدیث، از سندهاى متعدد بهره مىبرد؛ بهگونهای که به حدّ شهرت رسیده است، امّا با پیگیری این سندها مشخص مىشود که هیچکدام از آنها از انتقاد رجالشناسان و پیشوایان جرح و تعدیل اهل سنّت، در امان نمانده است<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. از جمله این حدیث را از عبدالله بن عمر روایت کردهاند، امّا در سند این حدیث، افرادی چون عبدالرحیم بن زید وجود دارد که کتب رجالی در موردش انتقاد و سرزنش ذکر کردهاند. راوى دیگر این روایت، زید عمّى است، ضعف او نیز از نظر نقل حدیث مورد تأکید علما قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص89-90</ref>. |
ویرایش