۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مترجم، در مقدمهاش بر كتاب، در انتخاب عنوان كتاب چنين توضيح مىدهد: از آنجا كه نويسنده كتاب بيشتر به كار معناشناسى پرداخته است و با توجّه به مقدمه مبسوط مؤلف محترم و ويراستار، در عنوان كتاب، واژه «اصطلاحات» را به معناشناسى برگردانده است <ref>مقدمه مترجم، ص 10</ref> | مترجم، در مقدمهاش بر كتاب، در انتخاب عنوان كتاب چنين توضيح مىدهد: از آنجا كه نويسنده كتاب بيشتر به كار معناشناسى پرداخته است و با توجّه به مقدمه مبسوط مؤلف محترم و ويراستار، در عنوان كتاب، واژه «اصطلاحات» را به معناشناسى برگردانده است<ref>مقدمه مترجم، ص 10</ref> | ||
ويراستار كتاب، مقدمهاى بر كتاب نوشته است كه در آن كشورگشايىهاى پس از پيامبر اسلام(ص)، به همراه گروش غير عربها به دين نوين اسلام را انگيزه پديدارى نگاشتههايى جداگانه در رشته واژهشناسى و ريشهشناسى زبان وحى با عنوان «غريب القرآن» دانسته است. پيشينترين نگاشتهاى كه در غريب القرآن به ما رسيده از ابن عباس است كه به ترتيب سورههاست. بيش از 85 كتاب و رساله زير عنوان «غريب القرآن» نگاشته شده است. افزون بر اين، با عنوانهاى «قاموس القرآن»، «مفردات»، «لسان التنزيل» و... بيش از 285 نگاشته پديد آمده است <ref>مقدمه ويراستار، ص 13</ref> | ويراستار كتاب، مقدمهاى بر كتاب نوشته است كه در آن كشورگشايىهاى پس از پيامبر اسلام(ص)، به همراه گروش غير عربها به دين نوين اسلام را انگيزه پديدارى نگاشتههايى جداگانه در رشته واژهشناسى و ريشهشناسى زبان وحى با عنوان «غريب القرآن» دانسته است. پيشينترين نگاشتهاى كه در غريب القرآن به ما رسيده از ابن عباس است كه به ترتيب سورههاست. بيش از 85 كتاب و رساله زير عنوان «غريب القرآن» نگاشته شده است. افزون بر اين، با عنوانهاى «قاموس القرآن»، «مفردات»، «لسان التنزيل» و... بيش از 285 نگاشته پديد آمده است<ref>مقدمه ويراستار، ص 13</ref> | ||
نگاشتههايى كه در رشته واشكافى دلالتها يا پيامهاى واژگان قرآنى فراهم آمد، زير عنوان ويژه و برجسته «وجوه و نظائر» شكوفا شد. اين نگاشتهها در پيوند با دانشهاى زبان تازى و قرآنى، از شاخههاى دانش تفسير رستن گرفت و خود به برگوبار نشست. كهنترين كار در اين زمينه كه به دست ما رسيده است، نوشتهاى است از مقاتل بن سليمان بلخى (م 150ق) با نام «الوجوه و النظائر في القرآن الكريم» <ref>همان، ص14</ref> | نگاشتههايى كه در رشته واشكافى دلالتها يا پيامهاى واژگان قرآنى فراهم آمد، زير عنوان ويژه و برجسته «وجوه و نظائر» شكوفا شد. اين نگاشتهها در پيوند با دانشهاى زبان تازى و قرآنى، از شاخههاى دانش تفسير رستن گرفت و خود به برگوبار نشست. كهنترين كار در اين زمينه كه به دست ما رسيده است، نوشتهاى است از مقاتل بن سليمان بلخى (م 150ق) با نام «الوجوه و النظائر في القرآن الكريم»<ref>همان، ص14</ref> | ||
كتابى كه ترجمه پارسى آن فراروى خواننده است و «معناشناسى واژگان قرآن» نام گرفته است، يكى از نگاشتههاى تازه و جالبى است كه دكتر صالح عضيمه سورى نوشته است. اين كتاب با ديگر كتابها و رسالههايى كه در فرهنگ معانى قرآن نوشته شده است، اين جدايى و برجستگى را دارد كه به واشكافى عرفانى - فلسفى واژگان و تعبيرهاى قرآنى نيز پرداخته است. نگاه و نگرش دكتر عضيمه به انديشههاى دانشمندان و عارفان ايرانى، يكى ديگر از ويژگىهاى اين كتاب است. نويسنده هر كجا توانسته است از انديشههاى عارفان مسلمان و نظريهپردازان مسلمان ايرانى بازگو كرده است. خواننده به هنگام آشنايى با معنىها و تعبيرهاى قرآنى، با خواندن لطايف عرفانى و بيانهاى صوفيانه، حال و هوايى ديگر پيدا مىكند و هيچگاه خستگى را احساس نمىكند <ref>همان</ref> | كتابى كه ترجمه پارسى آن فراروى خواننده است و «معناشناسى واژگان قرآن» نام گرفته است، يكى از نگاشتههاى تازه و جالبى است كه دكتر صالح عضيمه سورى نوشته است. اين كتاب با ديگر كتابها و رسالههايى كه در فرهنگ معانى قرآن نوشته شده است، اين جدايى و برجستگى را دارد كه به واشكافى عرفانى - فلسفى واژگان و تعبيرهاى قرآنى نيز پرداخته است. نگاه و نگرش دكتر عضيمه به انديشههاى دانشمندان و عارفان ايرانى، يكى ديگر از ويژگىهاى اين كتاب است. نويسنده هر كجا توانسته است از انديشههاى عارفان مسلمان و نظريهپردازان مسلمان ايرانى بازگو كرده است. خواننده به هنگام آشنايى با معنىها و تعبيرهاى قرآنى، با خواندن لطايف عرفانى و بيانهاى صوفيانه، حال و هوايى ديگر پيدا مىكند و هيچگاه خستگى را احساس نمىكند<ref>همان</ref> | ||
نويسنده، در «درآمدى بر واژگان قرآنى» به توضيح اصطلاح يا واژه قرآنى مىپردازد و چنين توضيح مىدهد كه اصطلاح قرآنى همان مفردات و واژگان قرآن مجيد است كه در بافت آيه و رويكرد روشى كه آيه در آن گام برمىدارد، همگام و همراه است، اما هر واژه با ديگرى متفاوت است و يا به خاطر توان جايگاهش در آيه، كمتر تميزدادنى است و يا به واسطه نقش برجسته و تأثيرگذارى است كه در رساندن معنا جاى آن را مىگيرد. اين، دو ويژگى واژگان قرآنى است كه يكى به واسطه ديگرى تكميل مىشود و تنها با وجود يكى، ديگرى به وجود مىآيد <ref>متن كتاب، ص 17</ref> | نويسنده، در «درآمدى بر واژگان قرآنى» به توضيح اصطلاح يا واژه قرآنى مىپردازد و چنين توضيح مىدهد كه اصطلاح قرآنى همان مفردات و واژگان قرآن مجيد است كه در بافت آيه و رويكرد روشى كه آيه در آن گام برمىدارد، همگام و همراه است، اما هر واژه با ديگرى متفاوت است و يا به خاطر توان جايگاهش در آيه، كمتر تميزدادنى است و يا به واسطه نقش برجسته و تأثيرگذارى است كه در رساندن معنا جاى آن را مىگيرد. اين، دو ويژگى واژگان قرآنى است كه يكى به واسطه ديگرى تكميل مىشود و تنها با وجود يكى، ديگرى به وجود مىآيد<ref>متن كتاب، ص 17</ref> | ||
متن كتاب با واژه «ابتلاء» آغاز و به واژه «يقين» ختم شده است. در باره ابتلاء مىخوانيم: «ابتلاء؛ يعنى «تجربه حق». باباطاهر عريان با اين عبارت جامع و زيبا به تعريف ابتلا يا بلا پرداخته است: زندگى بشرى، گذرگاهى است انباشته از تجربههاى مختلف و آزمايشهاى متفاوت. برخى از اين تجربهها را آدمى غم و بدبختى مىنامد و برخى را شادى و خوشبختى؛ در هر حالى كه باشد در آزمون و امتحان قرار دارد تا سپاس گزارد يا ناسپاسى كند...» <ref>همان، ص 49</ref> | متن كتاب با واژه «ابتلاء» آغاز و به واژه «يقين» ختم شده است. در باره ابتلاء مىخوانيم: «ابتلاء؛ يعنى «تجربه حق». باباطاهر عريان با اين عبارت جامع و زيبا به تعريف ابتلا يا بلا پرداخته است: زندگى بشرى، گذرگاهى است انباشته از تجربههاى مختلف و آزمايشهاى متفاوت. برخى از اين تجربهها را آدمى غم و بدبختى مىنامد و برخى را شادى و خوشبختى؛ در هر حالى كه باشد در آزمون و امتحان قرار دارد تا سپاس گزارد يا ناسپاسى كند...»<ref>همان، ص 49</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش