پرش به محتوا

ملکوت اخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۵۰: خط ۵۰:




كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است: بخش اول، شامل رويدادهاى مربوط به زندگى پيامبر(ص) و روزشمار زندگى آن بزرگوار است و در بخش دوم، يك‌صد و چهارده جلوه رفتارى و گفتارى آن حضرت تحت عناوين اخلاق فردى، اجتماعى و خانوادگى، در سه فصل، بيان شده است. واپسين كلام نيز بيانگر رفتار پيامبر اسلام(ص) از زبان حسنين(ع) <ref>نورى، اكبر؛ على‌محمدى، على، ص 72</ref> و همچنين تبيين‌كننده مقصد پيامبران(ع) از نگاه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است <ref>مقدمه نويسنده، ص 7</ref>
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است: بخش اول، شامل رويدادهاى مربوط به زندگى پيامبر(ص) و روزشمار زندگى آن بزرگوار است و در بخش دوم، يك‌صد و چهارده جلوه رفتارى و گفتارى آن حضرت تحت عناوين اخلاق فردى، اجتماعى و خانوادگى، در سه فصل، بيان شده است. واپسين كلام نيز بيانگر رفتار پيامبر اسلام(ص) از زبان حسنين(ع)<ref>نورى، اكبر؛ على‌محمدى، على، ص 72</ref> و همچنين تبيين‌كننده مقصد پيامبران(ع) از نگاه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) است<ref>مقدمه نويسنده، ص 7</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




نويسنده در مقدمه، به تعريف سيره و نقش و اهميت آن پرداخته است. وى معتقد است سيره پيشوايان دين، به‌ويژه پيامبر(ص)، يكى از منابع شناخت معارف اسلامى به شمار مى‌رود. به باور وى، رفتار آن حضرت همانند سخنش، آن‌قدر عميق است كه از جزئى‌ترين كار ايشان مى‌شود قوانين را استخراج كرد <ref>مقدمه نويسنده، ص 3</ref>
نويسنده در مقدمه، به تعريف سيره و نقش و اهميت آن پرداخته است. وى معتقد است سيره پيشوايان دين، به‌ويژه پيامبر(ص)، يكى از منابع شناخت معارف اسلامى به شمار مى‌رود. به باور وى، رفتار آن حضرت همانند سخنش، آن‌قدر عميق است كه از جزئى‌ترين كار ايشان مى‌شود قوانين را استخراج كرد<ref>مقدمه نويسنده، ص 3</ref>


چون هدف از اين نوشتار، بررسى جلوه‌هاى رفتارى و اخلاقى پيامبر(ص) و پيروى از آنهاست، بيش و پيش از هر چيز، آشنايى مختصر با زندگى اين درّ درخشان عالم هستى ضرورى مى‌نمايد؛ ازاين‌رو، نويسنده در بخش اول، به روزشمار زندگى پيامبر(ص) پرداخته و به ذكر مهم‌ترين رويدادهاى سال‌هاى زندگانى پيامبر(ص)، پرداخته است <ref>متن كتاب، ص 11</ref>
چون هدف از اين نوشتار، بررسى جلوه‌هاى رفتارى و اخلاقى پيامبر(ص) و پيروى از آنهاست، بيش و پيش از هر چيز، آشنايى مختصر با زندگى اين درّ درخشان عالم هستى ضرورى مى‌نمايد؛ ازاين‌رو، نويسنده در بخش اول، به روزشمار زندگى پيامبر(ص) پرداخته و به ذكر مهم‌ترين رويدادهاى سال‌هاى زندگانى پيامبر(ص)، پرداخته است<ref>متن كتاب، ص 11</ref>


از جمله اين رويدادها، عبارتند از: ورود پيامبر(ص) در روز دوشنبه، دوازدهم ربيع‌الاول سال اول هجرى؛ واجب شدن روزه در سال دوم هجرى؛ جنگ قرقرة الكدر و احد در سال سوم هجرى؛ جنگ با يهوديان بنى نضير و وفات فاطمه بنت اسد، مادر [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]؛ جنگ ذات الرقاع و نزول آيه تيمم در سال پنجم هجرى؛ صلح حديبيه در سال ششم هجرى؛ جنگ خيبر و دعوت پادشاهان و اميران سرزمين‌هاى گوناگون به اسلام در سال هفتم هجرى؛ شهادت جعفر بن ابى‌طالب، زيد بن حارثه و عبدالله بن رواحه در جنگ موته در سال هشتم هجرى؛ جنگ تبوك در سال نهم هجرى؛ مأمور شدن [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  به يمن و دعوت مردم آن به اسلام و حجةالوداع در سال دهم هجرى و وفات پيامبر(ص) در سال يازدهم هجرى <ref>متن كتاب، ص 11 - 24</ref>
از جمله اين رويدادها، عبارتند از: ورود پيامبر(ص) در روز دوشنبه، دوازدهم ربيع‌الاول سال اول هجرى؛ واجب شدن روزه در سال دوم هجرى؛ جنگ قرقرة الكدر و احد در سال سوم هجرى؛ جنگ با يهوديان بنى نضير و وفات فاطمه بنت اسد، مادر [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]؛ جنگ ذات الرقاع و نزول آيه تيمم در سال پنجم هجرى؛ صلح حديبيه در سال ششم هجرى؛ جنگ خيبر و دعوت پادشاهان و اميران سرزمين‌هاى گوناگون به اسلام در سال هفتم هجرى؛ شهادت جعفر بن ابى‌طالب، زيد بن حارثه و عبدالله بن رواحه در جنگ موته در سال هشتم هجرى؛ جنگ تبوك در سال نهم هجرى؛ مأمور شدن [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  به يمن و دعوت مردم آن به اسلام و حجةالوداع در سال دهم هجرى و وفات پيامبر(ص) در سال يازدهم هجرى<ref>متن كتاب، ص 11 - 24</ref>


در بخش دوم، در فصول زير، به 114 جلوه رفتارى و گفتارى پيامبر(ص) اشاره شده است:
در بخش دوم، در فصول زير، به 114 جلوه رفتارى و گفتارى پيامبر(ص) اشاره شده است:


در فصل اول، اخلاق فردى آن حضرت، بيان گرديده است. به اعتقاد نويسنده، آن حضرت، الگوى جاودان مسلمانان است كه مى‌توانند گفتار و كردار خود را در آينه وجودش به تماشا بنشينند <ref>همان، ص 27</ref>
در فصل اول، اخلاق فردى آن حضرت، بيان گرديده است. به اعتقاد نويسنده، آن حضرت، الگوى جاودان مسلمانان است كه مى‌توانند گفتار و كردار خود را در آينه وجودش به تماشا بنشينند<ref>همان، ص 27</ref>


در اين فصل، به پنجاه و نه جلوه اخلاق فردى، اشاره شده است كه برخى از آن‌ها، عبارتند از: لباس پوشيدن؛ خوردن و آشاميدن؛ بهداشت؛ آراستگى؛ خواب و استراحت؛ توكل؛ خداترسى و ذكر مدام؛ قرآن خواندن؛ عبادت؛ نيايش؛ نمازگزارى؛ روزه؛ همرنگى و دورى از تكلف؛ انجام كارهاى شخصى؛ حفظ زبان؛ شوخ‌طبعى؛ استقامت و پايدارى؛ نظم و انضباط؛ قناعت و ساده‌زيستى؛ دل‌سوزى؛ محكم‌كارى؛ خوش‌رويى؛ خويشتن‌دارى؛ محبت نبوى؛ حيا؛ شرح صدر و گذشت؛ صلابت و قاطعيت؛ زهد؛ خشوع؛ فروتنى؛ صبر و تحمل؛ وقت‌شناسى؛ عزت نفس؛ توبه و استغفار؛ سخاوت؛ شجاعت؛ تكبرگريزى؛ انس با خدا؛ تكريم ديگران؛ مدارا؛ خاموشى و... <ref>همان، ص 27 - 183</ref>
در اين فصل، به پنجاه و نه جلوه اخلاق فردى، اشاره شده است كه برخى از آن‌ها، عبارتند از: لباس پوشيدن؛ خوردن و آشاميدن؛ بهداشت؛ آراستگى؛ خواب و استراحت؛ توكل؛ خداترسى و ذكر مدام؛ قرآن خواندن؛ عبادت؛ نيايش؛ نمازگزارى؛ روزه؛ همرنگى و دورى از تكلف؛ انجام كارهاى شخصى؛ حفظ زبان؛ شوخ‌طبعى؛ استقامت و پايدارى؛ نظم و انضباط؛ قناعت و ساده‌زيستى؛ دل‌سوزى؛ محكم‌كارى؛ خوش‌رويى؛ خويشتن‌دارى؛ محبت نبوى؛ حيا؛ شرح صدر و گذشت؛ صلابت و قاطعيت؛ زهد؛ خشوع؛ فروتنى؛ صبر و تحمل؛ وقت‌شناسى؛ عزت نفس؛ توبه و استغفار؛ سخاوت؛ شجاعت؛ تكبرگريزى؛ انس با خدا؛ تكريم ديگران؛ مدارا؛ خاموشى و...<ref>همان، ص 27 - 183</ref>


جلوه‌هايى از اخلاق خانوادگى پيامبر(ص)، در فصل دوم به تصوير كشيده شده كه در موضوعات زير، عنوان گرديده است: كودكى پيامبر(ص)؛ پاسداشت مقام مادر؛ همسرگزينى؛ مهريه (مادى و معنوى)؛ ازدواج‌هاى پيامبر(ص)؛ پذيرش شفاعت همسر؛ همسردارى؛ كار در خانه؛ احترام به زنان؛ فرزنددارى و رعايت عدالت ميان فرزندان <ref>همان، ص 184 - 210</ref>
جلوه‌هايى از اخلاق خانوادگى پيامبر(ص)، در فصل دوم به تصوير كشيده شده كه در موضوعات زير، عنوان گرديده است: كودكى پيامبر(ص)؛ پاسداشت مقام مادر؛ همسرگزينى؛ مهريه (مادى و معنوى)؛ ازدواج‌هاى پيامبر(ص)؛ پذيرش شفاعت همسر؛ همسردارى؛ كار در خانه؛ احترام به زنان؛ فرزنددارى و رعايت عدالت ميان فرزندان<ref>همان، ص 184 - 210</ref>


در آخرين فصل، گوشه‌هايى از اخلاق اجتماعى آن حضرت، بيان گرديده است كه از جمله مهم‌ترين آن‌ها، مى‌توان به: احترام به ديگران؛ همسايه‌دارى؛ رفتار با كودكان؛ درك جوانان؛ پاسداشت كهن‌سالان؛ يتيم‌نوازى؛ ميهمان‌دوستى؛ صله رحم؛ مسكين‌نوازى؛ مردم‌دارى؛ رعايت حقوق ديگران؛ وفاق و هم‌گرايى؛ ارزش‌مدارى؛ تعاون و هميارى؛ حفظ حريم‌ها در معاشرت؛ خطاپوشى؛ اداى حقوق دوستان؛ رعايت حال نمازگزاران؛ عيادت و پرستارى از بيمار؛ دانش‌پرورى؛ موعظه و پنددهى؛ مشورت و نظرسنجى؛ عدالت‌ورزى؛ مسئوليت‌پذيرى؛ ميانه‌روى در زندگى؛ ورزش و پرورش جسم؛ قانون‌گرايى؛ پيش‌گيرى از تبعيض؛ برخورد با حيف و ميل بيت‌المال؛ داورى خردمندانه و... اشاره كرد <ref>همان، ص 212 - 114</ref>
در آخرين فصل، گوشه‌هايى از اخلاق اجتماعى آن حضرت، بيان گرديده است كه از جمله مهم‌ترين آن‌ها، مى‌توان به: احترام به ديگران؛ همسايه‌دارى؛ رفتار با كودكان؛ درك جوانان؛ پاسداشت كهن‌سالان؛ يتيم‌نوازى؛ ميهمان‌دوستى؛ صله رحم؛ مسكين‌نوازى؛ مردم‌دارى؛ رعايت حقوق ديگران؛ وفاق و هم‌گرايى؛ ارزش‌مدارى؛ تعاون و هميارى؛ حفظ حريم‌ها در معاشرت؛ خطاپوشى؛ اداى حقوق دوستان؛ رعايت حال نمازگزاران؛ عيادت و پرستارى از بيمار؛ دانش‌پرورى؛ موعظه و پنددهى؛ مشورت و نظرسنجى؛ عدالت‌ورزى؛ مسئوليت‌پذيرى؛ ميانه‌روى در زندگى؛ ورزش و پرورش جسم؛ قانون‌گرايى؛ پيش‌گيرى از تبعيض؛ برخورد با حيف و ميل بيت‌المال؛ داورى خردمندانه و... اشاره كرد<ref>همان، ص 212 - 114</ref>


در واپسين كلام كتاب، رفتار پيامبر(ص)، به توصيف امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، به نقل از «معاني الأخبار» [[شيخ صدوق]]، بيان شده است. برخى از اين توصيفات، بدين قرار مى‌باشد: با غصه‌ها قرين بود و همواره متفكر به نظر مى‌رسيد؛ بيشتر اوقات، ساكت بود و جز به هنگام ضرورت، سخن نمى‌گفت؛ هنگام سخن گفتن، در آغاز و پايان، به آرامى لب به سخن مى‌گشود؛ كلامش كوتاه و جامع و خالى از تفصيل بيجا و رساننده مقصود بود؛ در راه رفتن، قدم‌هايش را از زمين بلند مى‌كرد و به آرامى و با وقار راه مى‌رفت؛ دنيا و ناملايمات آن هرگز او را به خشم نمى‌آورد؛ اگر حقى پايمال مى‌شد، از شدت خشم، كسى را نمى‌شناخت و از هيچ چيز پروا نداشت تا آنكه حق را يارى كند؛ اطرافيان آن حضرت، نيكان مردم بودند. برترين آنان نزد ايشان، كسانى بودند كه مردم را بيشتر نصيحت كنند و بزرگ‌ترينشان كسانى بودند كه در باره برادر دينى، بيشتر مواسات و خيرخواهى داشت و... <ref>همان، ص 311</ref>
در واپسين كلام كتاب، رفتار پيامبر(ص)، به توصيف امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، به نقل از «معاني الأخبار» [[شيخ صدوق]]، بيان شده است. برخى از اين توصيفات، بدين قرار مى‌باشد: با غصه‌ها قرين بود و همواره متفكر به نظر مى‌رسيد؛ بيشتر اوقات، ساكت بود و جز به هنگام ضرورت، سخن نمى‌گفت؛ هنگام سخن گفتن، در آغاز و پايان، به آرامى لب به سخن مى‌گشود؛ كلامش كوتاه و جامع و خالى از تفصيل بيجا و رساننده مقصود بود؛ در راه رفتن، قدم‌هايش را از زمين بلند مى‌كرد و به آرامى و با وقار راه مى‌رفت؛ دنيا و ناملايمات آن هرگز او را به خشم نمى‌آورد؛ اگر حقى پايمال مى‌شد، از شدت خشم، كسى را نمى‌شناخت و از هيچ چيز پروا نداشت تا آنكه حق را يارى كند؛ اطرافيان آن حضرت، نيكان مردم بودند. برترين آنان نزد ايشان، كسانى بودند كه مردم را بيشتر نصيحت كنند و بزرگ‌ترينشان كسانى بودند كه در باره برادر دينى، بيشتر مواسات و خيرخواهى داشت و...<ref>همان، ص 311</ref>


در پايان كتاب، رفتار پيامبر(ص) به توصيف [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و چند تن از انديشمندان غربى، از جمله: ولتر (دانشمند و نويسنده مشهور فرانسوى)، جرج برنارد شاو (نويسنده و انديشمند انگليسى)، توماس كارلايل (فيلسوف و دانشمند انگليسى) بيان گرديده است <ref>همان، ص 314 - 316</ref>
در پايان كتاب، رفتار پيامبر(ص) به توصيف [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و چند تن از انديشمندان غربى، از جمله: ولتر (دانشمند و نويسنده مشهور فرانسوى)، جرج برنارد شاو (نويسنده و انديشمند انگليسى)، توماس كارلايل (فيلسوف و دانشمند انگليسى) بيان گرديده است<ref>همان، ص 314 - 316</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش