۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در مورد اثر حاضر، چند نكته گفتنى است كه با استفاده از نظر مصحح كتاب به صورت خلاصه مطرح مىشود: | در مورد اثر حاضر، چند نكته گفتنى است كه با استفاده از نظر مصحح كتاب به صورت خلاصه مطرح مىشود: | ||
#رساله اتحاد عاقل و معقول: اين رساله از نگارشهاى مسلم صدرالمتألهين است كه اكثر ارباب تراجم و كتابشناسان صدرا بدان اشاره نمودهاند. مطالب اين وجيزه بهطور مبسوطترى در «اسفار» ج 3، ص 278 به بعد موجود است و در مواضعى چند، بحثهايى افزون دارد كه مىتوان از فصل اول مقاله دوم نام برد كه به نحو استطرادى قاعده «بسيط الحقيقة كلّ الأشياء» را طرح نموده و رابطه آن را با مسأله اتحاد عاقل و معقول بيان داشته است و در فصل سوم از همين مقاله براى تأييد مرام خود به عبارات بيشترى از شيخ يونانى استشهاد كرده است. نظر به اينكه اين رساله پس از «اسفار» نگارش يافته و خالى از جدلها و اطنابهاى اسفار است در خور دقّت و استفاده وافر است <ref>مقدمه مصحح، ص 21</ref> | #رساله اتحاد عاقل و معقول: اين رساله از نگارشهاى مسلم صدرالمتألهين است كه اكثر ارباب تراجم و كتابشناسان صدرا بدان اشاره نمودهاند. مطالب اين وجيزه بهطور مبسوطترى در «اسفار» ج 3، ص 278 به بعد موجود است و در مواضعى چند، بحثهايى افزون دارد كه مىتوان از فصل اول مقاله دوم نام برد كه به نحو استطرادى قاعده «بسيط الحقيقة كلّ الأشياء» را طرح نموده و رابطه آن را با مسأله اتحاد عاقل و معقول بيان داشته است و در فصل سوم از همين مقاله براى تأييد مرام خود به عبارات بيشترى از شيخ يونانى استشهاد كرده است. نظر به اينكه اين رساله پس از «اسفار» نگارش يافته و خالى از جدلها و اطنابهاى اسفار است در خور دقّت و استفاده وافر است<ref>مقدمه مصحح، ص 21</ref> | ||
#اجوبه مسائل ملا شمساى گيلانى: اين رساله پاسخ به پنج پرسش حكيم متألّه قرن يازدهم ملا شمساى گيلانى است. ظاهر پرسشهاى مؤدّبانه و از طرفى وجود ترديد در ساختار پرسشها، نشانگر اين است كه ملا شمسا آثارى چند از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را مطالعه نموده و اشكالاتى در مبانى فكرى حكمت متعاليه صدرا ديده، لهذا آنها را شايان توجه و ذكر پنداشته است؛ و شايد به همين جهت نيز صدرا پاسخى مختصر به هر سؤال داده است. اين رساله از آثار ارزنده [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است و به جهت اينكه سائل، تشكيكات ارزندهاى در مبانى صدرايى وارد كرده و پاسخى شافى و وافى شنيده داراى اهميّت بهسزايى است. در صحّت انتساب اين رساله به حكيم صدرا هيچگونه ترديدى وجود ندارد <ref>همان، ص 22 و 23</ref> | #اجوبه مسائل ملا شمساى گيلانى: اين رساله پاسخ به پنج پرسش حكيم متألّه قرن يازدهم ملا شمساى گيلانى است. ظاهر پرسشهاى مؤدّبانه و از طرفى وجود ترديد در ساختار پرسشها، نشانگر اين است كه ملا شمسا آثارى چند از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را مطالعه نموده و اشكالاتى در مبانى فكرى حكمت متعاليه صدرا ديده، لهذا آنها را شايان توجه و ذكر پنداشته است؛ و شايد به همين جهت نيز صدرا پاسخى مختصر به هر سؤال داده است. اين رساله از آثار ارزنده [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است و به جهت اينكه سائل، تشكيكات ارزندهاى در مبانى صدرايى وارد كرده و پاسخى شافى و وافى شنيده داراى اهميّت بهسزايى است. در صحّت انتساب اين رساله به حكيم صدرا هيچگونه ترديدى وجود ندارد<ref>همان، ص 22 و 23</ref> | ||
#اجوبه مسائل ملا مظفر حسين كاشانى: اين رساله پاسخى است به پرسشهاى پنجگانه ملا مظفر حسين كاشانى پيرامون مسائل نفس. سائل اين رساله يكى از فلاسفه قرن يازدهم هجرى و از شاگردان مير ابوالقاسم فندرسكى(ره) مىباشد و داراى طبع شعر بوده و اشعارى چند از وى در دست است و در همان روزگار... به دليل دارا بودن ذوق تصوّف مورد تكفير قرار گرفته است. حكيم صدرا در اين رساله بهطور مستوفى پاسخهايى به سؤالات وى داده است <ref>همان، ص 24</ref> | #اجوبه مسائل ملا مظفر حسين كاشانى: اين رساله پاسخى است به پرسشهاى پنجگانه ملا مظفر حسين كاشانى پيرامون مسائل نفس. سائل اين رساله يكى از فلاسفه قرن يازدهم هجرى و از شاگردان مير ابوالقاسم فندرسكى(ره) مىباشد و داراى طبع شعر بوده و اشعارى چند از وى در دست است و در همان روزگار... به دليل دارا بودن ذوق تصوّف مورد تكفير قرار گرفته است. حكيم صدرا در اين رساله بهطور مستوفى پاسخهايى به سؤالات وى داده است<ref>همان، ص 24</ref> | ||
#اجوبه مسائل نصيريه: نويسنده در مورد اين رساله نوشته است كه حكيم بزرگ خواجه نصيرالدين طوسى براى معاصرش جناب شمسالدين خسروشاهى سه پرسش فلسفى را طرح كرده ولى او جواب نداده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] افزوده است كه حال من به فضل الهى به آن پاسخ مىدهم. اين رساله از آثار مسلّم حكيم صدرا مىباشد و اكثر تراجم صدرا بدان اشاره كردهاند، و مضامين رساله شاهدى گويا بر انتساب آن به مرحوم آخوند مىباشد. در اهميت اين سه سؤال همين بس كه مىتوان به جزم و يقين حكم كرد كه اگر اين سه سؤال توسّط محقق طوسى طرح نشده بود، صدرا به بعضى از مبانى اساسى فلسفى خود دست نمىيازيد، و در هر حال اگر اين سه سؤال علت تامّهاى براى نياز به طرح مسائل نوين و ابتكارى فلسفه صدرا نباشد، به عنوان يك انگيزه كارساز مسلّما قابل طرح است، و لذا دقّت در اين رساله حائز اهميت بسزايى است، زيرا رهنمايى بهسوى مسأله جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و از طرفى كليدى براى رهيابى به سوى حركت جوهريه و مبانى خاصه آن است <ref>همان، ص 25 و 26</ref> | #اجوبه مسائل نصيريه: نويسنده در مورد اين رساله نوشته است كه حكيم بزرگ خواجه نصيرالدين طوسى براى معاصرش جناب شمسالدين خسروشاهى سه پرسش فلسفى را طرح كرده ولى او جواب نداده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] افزوده است كه حال من به فضل الهى به آن پاسخ مىدهم. اين رساله از آثار مسلّم حكيم صدرا مىباشد و اكثر تراجم صدرا بدان اشاره كردهاند، و مضامين رساله شاهدى گويا بر انتساب آن به مرحوم آخوند مىباشد. در اهميت اين سه سؤال همين بس كه مىتوان به جزم و يقين حكم كرد كه اگر اين سه سؤال توسّط محقق طوسى طرح نشده بود، صدرا به بعضى از مبانى اساسى فلسفى خود دست نمىيازيد، و در هر حال اگر اين سه سؤال علت تامّهاى براى نياز به طرح مسائل نوين و ابتكارى فلسفه صدرا نباشد، به عنوان يك انگيزه كارساز مسلّما قابل طرح است، و لذا دقّت در اين رساله حائز اهميت بسزايى است، زيرا رهنمايى بهسوى مسأله جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و از طرفى كليدى براى رهيابى به سوى حركت جوهريه و مبانى خاصه آن است<ref>همان، ص 25 و 26</ref> | ||
#رساله اصالت جعل وجود: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است كه هيچ يك از ارباب تراجم و شرححالنويسان صدرا از آن نامى به ميان نياوردهاند. در صحّت انتساب اين رساله به صدرا علاوه بر انتساب كاتب، ديباچه كتاب دليلى محكم است، زيرا صدرا در ديباچه نام خود را ذكر مىنمايد: «فيقول الفقير المستهين محمّد، الشهير بصدر الدين». علاوه بر اين، مندرجات رساله پس از مقايسه با كتاب «مشاعر» صدرا شاهدى گويا بر صحّت انتساب است. اين مسأله از اصول زيربنايى فلسفه صدراست و صدرا در اين رساله سيزده دليل و در «مشاعر» هشت دليل بر اثبات اصالت جعل وجود اقامه كرده است <ref>همان، ص 27</ref> | #رساله اصالت جعل وجود: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است كه هيچ يك از ارباب تراجم و شرححالنويسان صدرا از آن نامى به ميان نياوردهاند. در صحّت انتساب اين رساله به صدرا علاوه بر انتساب كاتب، ديباچه كتاب دليلى محكم است، زيرا صدرا در ديباچه نام خود را ذكر مىنمايد: «فيقول الفقير المستهين محمّد، الشهير بصدر الدين». علاوه بر اين، مندرجات رساله پس از مقايسه با كتاب «مشاعر» صدرا شاهدى گويا بر صحّت انتساب است. اين مسأله از اصول زيربنايى فلسفه صدراست و صدرا در اين رساله سيزده دليل و در «مشاعر» هشت دليل بر اثبات اصالت جعل وجود اقامه كرده است<ref>همان، ص 27</ref> | ||
#رساله تنقيح در منطق: اين رساله نيز يكى از آثار مسلّم صدرالمتألهين است، زيرا نه تنها ناسخين اين رساله آن را از صدرا دانستهاند بلكه اكثر ارباب تراجم نيز به وجود رسالهاى در منطق از وى اتفاق نظر دارند، و از سوى ديگر مطالب مندرج در اين نوشتار با آثار ديگر صدرا به ويژه «تعليقة حكمة الإشراق» كمال موافقت و همگونى را دارد <ref>همان، ص 28</ref> | #رساله تنقيح در منطق: اين رساله نيز يكى از آثار مسلّم صدرالمتألهين است، زيرا نه تنها ناسخين اين رساله آن را از صدرا دانستهاند بلكه اكثر ارباب تراجم نيز به وجود رسالهاى در منطق از وى اتفاق نظر دارند، و از سوى ديگر مطالب مندرج در اين نوشتار با آثار ديگر صدرا به ويژه «تعليقة حكمة الإشراق» كمال موافقت و همگونى را دارد<ref>همان، ص 28</ref> | ||
#رساله حشريه: اين رساله از نگارشهاى مسلّم صدرالمتألهين است كه تاكنون مورد تحقيق و بررسى قرار نگرفته است و هيچيك از ارباب تراجم بدان اشاره ننمودهاند. لكن در صحّت انتساب آن به صدرا جاى هيچگونه ترديدى نيست <ref>همان، ص 29-30</ref> | #رساله حشريه: اين رساله از نگارشهاى مسلّم صدرالمتألهين است كه تاكنون مورد تحقيق و بررسى قرار نگرفته است و هيچيك از ارباب تراجم بدان اشاره ننمودهاند. لكن در صحّت انتساب آن به صدرا جاى هيچگونه ترديدى نيست<ref>همان، ص 29-30</ref> | ||
#رساله خلسه: اين رساله مختصر يكى از آثار مسلّم صدرا است كه در هيچيك از تراجم بدان اشاره نشده است، ولكن بنا بر اظهار كاتب كه ظاهراً از نوادگان آخوند است و نيز مفاد رساله، در صحت انتساب آن به صدرا جاى هيچ شبههاى نمىماند <ref>همان، ص 30</ref> | #رساله خلسه: اين رساله مختصر يكى از آثار مسلّم صدرا است كه در هيچيك از تراجم بدان اشاره نشده است، ولكن بنا بر اظهار كاتب كه ظاهراً از نوادگان آخوند است و نيز مفاد رساله، در صحت انتساب آن به صدرا جاى هيچ شبههاى نمىماند<ref>همان، ص 30</ref> | ||
#رساله «خلق اعمال» يا «جبر و تفويض» يا «القدر في الأفعال»: اين رساله با سه نام فوق از تأليفات مسلّم آخوند است، و تمام ارباب تراجم معتبر و نگارندگان احوال صدرا از آن نام بردهاند. لازم به ذكر است كه بنا بر تحقيق دانشمند معظم، سيّد محمّد على روضاتى، بخش آغازين اين رساله اقتباس از رساله مير سيّد شريف جرجانى است كه در رساله «قضا و قدر» بسطامى آمده است <ref>همان، ص 31 و 30</ref> | #رساله «خلق اعمال» يا «جبر و تفويض» يا «القدر في الأفعال»: اين رساله با سه نام فوق از تأليفات مسلّم آخوند است، و تمام ارباب تراجم معتبر و نگارندگان احوال صدرا از آن نام بردهاند. لازم به ذكر است كه بنا بر تحقيق دانشمند معظم، سيّد محمّد على روضاتى، بخش آغازين اين رساله اقتباس از رساله مير سيّد شريف جرجانى است كه در رساله «قضا و قدر» بسطامى آمده است<ref>همان، ص 31 و 30</ref> | ||
#ديباجه عرش التقديس: اين ديباچه مقدّمهاى است از صدرالمتألهين بر رساله استاد خود. در صحت انتساب اين مقدمه به صدرا جاى هيچ ترديدى نيست. اصل اين رساله نيز در رد شبهه مشهور ابن كمونه در مسأله توحيد واجب الوجود است <ref>همان، ص 33 و 34</ref> | #ديباجه عرش التقديس: اين ديباچه مقدّمهاى است از صدرالمتألهين بر رساله استاد خود. در صحت انتساب اين مقدمه به صدرا جاى هيچ ترديدى نيست. اصل اين رساله نيز در رد شبهه مشهور ابن كمونه در مسأله توحيد واجب الوجود است<ref>همان، ص 33 و 34</ref> | ||
#رساله شواهد الربوبية: اين رساله يكى از آثار مسلّم صدرالمتألهين است و از ارباب تحقيق براى نخستين بار استاد دانشپژوه در كتابنامه صدرا از آن نام بردهاند. گرچه [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] در صحّت انتساب آن تشكيك نمودهاند، لكن حتى با مطالعه ديباجه رساله در صحّت انتساب آن به صدرا، دگر ترديدى باقى نمىماند، و افزون بر اين تمام مضامين رساله مؤيّد اين انتساب مىباشد. اين رساله در بين رسائل آخوند از اهميت ويژهاى برخوردار است، زيرا صدرا خود در اين رساله تمام آراء حكمى خويش را به طور مجمل فهرست نموده است. نظر به عدم پيوستگى مباحث مطروحه، ظاهراً صدرا آن را در دراز مدت تأليف نموده است. تاكنون بعضى از محقّقين اقدام به نگارش آراء صدرا نمودهاند كه حداكثر تا ده نظر را از ابتكارات وى دانستهاند. در اين رساله مؤلّف 186 نظر را به خود اختصاص داده است كه البته قسمتى از آنها تأسيس اصول و مبانى حكمت متعاليه اوست و قسمتى مطالب فرعى است <ref>همان، ص 35</ref> | #رساله شواهد الربوبية: اين رساله يكى از آثار مسلّم صدرالمتألهين است و از ارباب تحقيق براى نخستين بار استاد دانشپژوه در كتابنامه صدرا از آن نام بردهاند. گرچه [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]] در صحّت انتساب آن تشكيك نمودهاند، لكن حتى با مطالعه ديباجه رساله در صحّت انتساب آن به صدرا، دگر ترديدى باقى نمىماند، و افزون بر اين تمام مضامين رساله مؤيّد اين انتساب مىباشد. اين رساله در بين رسائل آخوند از اهميت ويژهاى برخوردار است، زيرا صدرا خود در اين رساله تمام آراء حكمى خويش را به طور مجمل فهرست نموده است. نظر به عدم پيوستگى مباحث مطروحه، ظاهراً صدرا آن را در دراز مدت تأليف نموده است. تاكنون بعضى از محقّقين اقدام به نگارش آراء صدرا نمودهاند كه حداكثر تا ده نظر را از ابتكارات وى دانستهاند. در اين رساله مؤلّف 186 نظر را به خود اختصاص داده است كه البته قسمتى از آنها تأسيس اصول و مبانى حكمت متعاليه اوست و قسمتى مطالب فرعى است<ref>همان، ص 35</ref> | ||
#فوائد مشتمل بر پنج رساله: 1. ردّ شبهات ابليسيّه: اين رساله از آثار منسوب به صدر المتالهين است؛ 2. شرح حديث كنت كنزاً: اين رساله از رسايل و فوايد منسوب به صدرالمتألهين است؛ 3. در بيان كيفيت تركيب ماده و صورت: اين فايده يكى از فوايد مسلّم صدرالمتألهين است كه نام و نشانى از آن در تراجم موجود نيست؛ 4 و 5. ذيل آيه امانت و مواد ثلاث <ref>همان، ص 36</ref> | #فوائد مشتمل بر پنج رساله: 1. ردّ شبهات ابليسيّه: اين رساله از آثار منسوب به صدر المتالهين است؛ 2. شرح حديث كنت كنزاً: اين رساله از رسايل و فوايد منسوب به صدرالمتألهين است؛ 3. در بيان كيفيت تركيب ماده و صورت: اين فايده يكى از فوايد مسلّم صدرالمتألهين است كه نام و نشانى از آن در تراجم موجود نيست؛ 4 و 5. ذيل آيه امانت و مواد ثلاث<ref>همان، ص 36</ref> | ||
#رسالة اللمّية في اختصاص الفلك بموضع معيّن: اين رساله از آثار مسلّم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مىباشد كه در بعضى از فهارس و نسخ خطى تحت عنوان رساله «قطبية» نيز ناميده شده است. رساله «اللمّية» همان رساله مشهور «حلّ الإشكالات الفلكية» است. | #رسالة اللمّية في اختصاص الفلك بموضع معيّن: اين رساله از آثار مسلّم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مىباشد كه در بعضى از فهارس و نسخ خطى تحت عنوان رساله «قطبية» نيز ناميده شده است. رساله «اللمّية» همان رساله مشهور «حلّ الإشكالات الفلكية» است. | ||
#رساله مزاج: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است. اكثر مطالب اين كتاب نگارشى ديگر از «اسفار» است و هيچ مطلبى افزون بر «اسفار» ندارد، لكن در پارهاى از موارد عبارات آن فصيحتر و مفصّلتر از «اسفار» است، كه البته اسفار نيز در پارهاى از موارد همين مزيّت را بر اين رساله دارد، و در واقع مىتوان گفت عبارات اين رساله مكمّل «اسفار» جهت تفهيم معانى است <ref>همان ص 40</ref> | #رساله مزاج: اين رساله از آثار مسلّم صدرالمتألهين است. اكثر مطالب اين كتاب نگارشى ديگر از «اسفار» است و هيچ مطلبى افزون بر «اسفار» ندارد، لكن در پارهاى از موارد عبارات آن فصيحتر و مفصّلتر از «اسفار» است، كه البته اسفار نيز در پارهاى از موارد همين مزيّت را بر اين رساله دارد، و در واقع مىتوان گفت عبارات اين رساله مكمّل «اسفار» جهت تفهيم معانى است<ref>همان ص 40</ref> | ||
#تفسير سوره توحيد: اين دو رساله از آثار منسوب به صدرالمتألهين است و غير از اظهار كاتب و وجود آراء موجود در آن، دليلى بر انتساب آن به صدرا وجود ندارد. در فهارس نسخ خطى دو تفسير سوره توحيد به صدرا منتسب شده است؛ يكى در كتابخانه مدرسه سپهسالار كه تفسيرى مختصر و ناقص است، و ديگرى در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى كه تفسيرى نسبةً مبسوطتر و كامل است <ref>همان، ص 44 و 45</ref> | #تفسير سوره توحيد: اين دو رساله از آثار منسوب به صدرالمتألهين است و غير از اظهار كاتب و وجود آراء موجود در آن، دليلى بر انتساب آن به صدرا وجود ندارد. در فهارس نسخ خطى دو تفسير سوره توحيد به صدرا منتسب شده است؛ يكى در كتابخانه مدرسه سپهسالار كه تفسيرى مختصر و ناقص است، و ديگرى در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى كه تفسيرى نسبةً مبسوطتر و كامل است<ref>همان، ص 44 و 45</ref> | ||
#رساله وجود: اين رساله از رسايلى است كه بعضى از فهرستنگاران از صدرا دانستهاند، لكن به اطمينان مىتوان اذعان داشت كه اين رساله از صدرا نيست <ref>همان، ص 46</ref> | #رساله وجود: اين رساله از رسايلى است كه بعضى از فهرستنگاران از صدرا دانستهاند، لكن به اطمينان مىتوان اذعان داشت كه اين رساله از صدرا نيست<ref>همان، ص 46</ref> | ||
#رساله حل شبهه جذر الأصم: اين رساله از رسايلى است كه به غلط به صدرا منتسب گرديده و پارهاى از تراجم آن را از صدرا دانستهاند. در حالى كه نوشته سيد صدرالدين دشتكى است نه صدرالدين محمد شيرازى مشتهر به ملا صدرا <ref>همان، ص 49</ref>يكى از مسائل مطرح در دوران زندگى و فعاليت علمى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، عبارت از شبهه جذر اصمّ يا پارادوكس دروغگو بوده است و در حالى كه بسيارى از انديشمندان آن روزگار مانند استادش ميرداماد به اين مطلب توجه كرده و درباره آن پژوهش كردهاند ولى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] عنايتى به اين موضوع نكرده است. استاد دكتر [[فرامرز قراملکی، احد|احد فرامرز قراملكى]] توضيح داده است كه همين نكته مىتواند نظريه «ميان رشتهاى بودن» روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را تأييد كند <ref>فرامرز قراملكى، احد، ص 51- 52</ref> | #رساله حل شبهه جذر الأصم: اين رساله از رسايلى است كه به غلط به صدرا منتسب گرديده و پارهاى از تراجم آن را از صدرا دانستهاند. در حالى كه نوشته سيد صدرالدين دشتكى است نه صدرالدين محمد شيرازى مشتهر به ملا صدرا<ref>همان، ص 49</ref>يكى از مسائل مطرح در دوران زندگى و فعاليت علمى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، عبارت از شبهه جذر اصمّ يا پارادوكس دروغگو بوده است و در حالى كه بسيارى از انديشمندان آن روزگار مانند استادش ميرداماد به اين مطلب توجه كرده و درباره آن پژوهش كردهاند ولى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] عنايتى به اين موضوع نكرده است. استاد دكتر [[فرامرز قراملکی، احد|احد فرامرز قراملكى]] توضيح داده است كه همين نكته مىتواند نظريه «ميان رشتهاى بودن» روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را تأييد كند<ref>فرامرز قراملكى، احد، ص 51- 52</ref> | ||
#به نظر مىرسد كه شايسته بود مصحح محترم به آوردن رسالههاى چهاردهگانه نخستين كه قطعاً از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ست؛ اكتفا مىكرد و دو رساله منسوب بعدى و بويژه دو رساله آخرى كه يقيناً نوشته ديگران است را در اينجا نمىآورد. اگر نظر ايشان به حفظ اين رسالههاى چهارگانه است مىشود در كتابى ديگر منتشر كرد. | #به نظر مىرسد كه شايسته بود مصحح محترم به آوردن رسالههاى چهاردهگانه نخستين كه قطعاً از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ست؛ اكتفا مىكرد و دو رساله منسوب بعدى و بويژه دو رساله آخرى كه يقيناً نوشته ديگران است را در اينجا نمىآورد. اگر نظر ايشان به حفظ اين رسالههاى چهارگانه است مىشود در كتابى ديگر منتشر كرد. | ||
ویرایش