۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نصرالله پورجوادى' به 'نصرالله پورجوادى ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#نيكلسون، مثنوى معنوى را به زبان انگليسى ترجمه و شرح كرده و آقاى [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] همان شرح و ترجمه نيكلسون را از انگليسى به فارسى برگردانده است. اين شرح در شش جلد، مطابق با دفترهاى مثنوى تنظيم شده است. نيكلسون، نخست زبان فارسى و عربى را آموخت و بعد، براى تصحيح دقيق، روشمند و انتقادى مثنوى معنوى بر اساس نسخههاى متعدد و ترجمه و شرح آن، بيست سال تمام از عمر خود را صرف كرد <ref>شرح مثنوى معنوى مولوى، مقدمه، ص 97</ref> | #نيكلسون، مثنوى معنوى را به زبان انگليسى ترجمه و شرح كرده و آقاى [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] همان شرح و ترجمه نيكلسون را از انگليسى به فارسى برگردانده است. اين شرح در شش جلد، مطابق با دفترهاى مثنوى تنظيم شده است. نيكلسون، نخست زبان فارسى و عربى را آموخت و بعد، براى تصحيح دقيق، روشمند و انتقادى مثنوى معنوى بر اساس نسخههاى متعدد و ترجمه و شرح آن، بيست سال تمام از عمر خود را صرف كرد <ref>شرح مثنوى معنوى مولوى، مقدمه، ص 97</ref> | ||
#استاد [[سيد جلالالدين آشتيانى]]، متخصص فلسفه و عرفان اسلامى، مقدمهاى مفصل بر ترجمه آقاى لاهوتى نوشته و ارزش آن را تأييد كرده و سنگينى كار و تعليقات مفصل آقاى لاهوتى بر هر دفتر را حاكى از دقت توأم با صبر و حوصله و زحمتى دانسته كه وى با كمال اشتياق بر خود هموار ساخته است <ref>همان، مقدمه، ص 98</ref> [[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]]، در مورد نيكلسون اين نكته مهم را مطرح كرده است كه عظمت مثنوى در حدى است كه بسيارى از دانشمندان غير مسلمان شرق و غرب عالم را به جذبه غيبى متوجه خود ساخته است؛ چه، آنكه تصوف و عرفان اسلامى حد و مرز نمىشناسد و بسيارى از ارباب ذوق از مردم مغربزمين به ترجمه و تحقيق و تدقيق و چاپ و انتشار آثار عاليه عرفاى اسلامى پرداختهاند و در قرن اخير دانشمند محقق و پرتلاش نيكلسون در امر شرح دقيق مثنوى راه صحيح و موفقيتآميز توأم با اصول صحيح تحقيق را پيش گرفت. او بعد از فراگرفتن زبان فارسى و عربى به تصحيح دقيق و مطابق با اصول انتقادى مثنوى پرداخت و بعد از چند سال رنج، صحيحترين نسخه از مثنوى را بر طالبان معرفت عرضه داشت و هنوز كه هنوز است مثنوى تصحيحشده وى رقيب تازهاى در بازار نقد و تحقيق به خود نديده است و بعد از آن با در دست داشتن نسخهاى كامل به ترجمه مثنوى به زبان قوم خود - زبان انگليسى - اقدام كرد و سپس در صدد شرح معضلات آن برآمد و حقاً در كار خود توفيق به دست آورد. | #استاد [[سيد جلالالدين آشتيانى]]، متخصص فلسفه و عرفان اسلامى، مقدمهاى مفصل بر ترجمه آقاى لاهوتى نوشته و ارزش آن را تأييد كرده و سنگينى كار و تعليقات مفصل آقاى لاهوتى بر هر دفتر را حاكى از دقت توأم با صبر و حوصله و زحمتى دانسته كه وى با كمال اشتياق بر خود هموار ساخته است <ref>همان، مقدمه، ص 98</ref>[[آشتیانی، جلالالدین|استاد آشتيانى]]، در مورد نيكلسون اين نكته مهم را مطرح كرده است كه عظمت مثنوى در حدى است كه بسيارى از دانشمندان غير مسلمان شرق و غرب عالم را به جذبه غيبى متوجه خود ساخته است؛ چه، آنكه تصوف و عرفان اسلامى حد و مرز نمىشناسد و بسيارى از ارباب ذوق از مردم مغربزمين به ترجمه و تحقيق و تدقيق و چاپ و انتشار آثار عاليه عرفاى اسلامى پرداختهاند و در قرن اخير دانشمند محقق و پرتلاش نيكلسون در امر شرح دقيق مثنوى راه صحيح و موفقيتآميز توأم با اصول صحيح تحقيق را پيش گرفت. او بعد از فراگرفتن زبان فارسى و عربى به تصحيح دقيق و مطابق با اصول انتقادى مثنوى پرداخت و بعد از چند سال رنج، صحيحترين نسخه از مثنوى را بر طالبان معرفت عرضه داشت و هنوز كه هنوز است مثنوى تصحيحشده وى رقيب تازهاى در بازار نقد و تحقيق به خود نديده است و بعد از آن با در دست داشتن نسخهاى كامل به ترجمه مثنوى به زبان قوم خود - زبان انگليسى - اقدام كرد و سپس در صدد شرح معضلات آن برآمد و حقاً در كار خود توفيق به دست آورد. | ||
#:نيكلسون، از ناحيه شرح خود بر مثنوى در بين طالبان معرفت از شهرتى عظيم برخوردار شد و مىتوان او را بزرگترين مثنوىشناس در مغربزمين دانست. آموختن زبان فارسى در حدى كه بتوان اشعار مشكل و نامأنوس مولانا را خوب درك كرد، براى هر خارجى، كارى دشوار و فراگرفتن زبان تازى در حد زبان فارسى ضرورى است و دانشمند فقيد، نيكلسون، با تصحيح، ترجمه و شرح انگليسى خود بر مثنوى نشان مىدهد كه بر اين هر دو زبان تسلط كافى داشته است <ref>همان، مقدمه، ص 96 - 98</ref> | #:نيكلسون، از ناحيه شرح خود بر مثنوى در بين طالبان معرفت از شهرتى عظيم برخوردار شد و مىتوان او را بزرگترين مثنوىشناس در مغربزمين دانست. آموختن زبان فارسى در حدى كه بتوان اشعار مشكل و نامأنوس مولانا را خوب درك كرد، براى هر خارجى، كارى دشوار و فراگرفتن زبان تازى در حد زبان فارسى ضرورى است و دانشمند فقيد، نيكلسون، با تصحيح، ترجمه و شرح انگليسى خود بر مثنوى نشان مىدهد كه بر اين هر دو زبان تسلط كافى داشته است <ref>همان، مقدمه، ص 96 - 98</ref> | ||
#نيكلسون، در شرح خود بر مثنوى جهت پرهيز از اطناب كلام، بسيارى از مشكلات را به آثار بزرگ قدما و متأخران و گاهى نيز به آثار دانشمندان غربى ارجاع داده است كه مترجم محقق اين اثر در موارد زيادى بر سبيل اختصار به نقل مطالب ارجاعشده پرداخته و يا آدرس دقيق منابع آنها را در چاپهاى جديد آن آثار نشان داده است كه كار مراجعه به آنها را تا حد بسيار زيادى سهل كرده است وگرنه، دسترسى به چاپهايى كه نيكلسون در اختيار داشته است اكنون مشكل ديگرى بود <ref>همان، مقدمه، ص 97</ref> | #نيكلسون، در شرح خود بر مثنوى جهت پرهيز از اطناب كلام، بسيارى از مشكلات را به آثار بزرگ قدما و متأخران و گاهى نيز به آثار دانشمندان غربى ارجاع داده است كه مترجم محقق اين اثر در موارد زيادى بر سبيل اختصار به نقل مطالب ارجاعشده پرداخته و يا آدرس دقيق منابع آنها را در چاپهاى جديد آن آثار نشان داده است كه كار مراجعه به آنها را تا حد بسيار زيادى سهل كرده است وگرنه، دسترسى به چاپهايى كه نيكلسون در اختيار داشته است اكنون مشكل ديگرى بود <ref>همان، مقدمه، ص 97</ref> | ||
#بنا بر نظر مترجم، تصحيح مثنوى كه توسط نيكلسون انجام شده، هنوز هم بىشك معتبرترين و موثقترين روايت مثنوى است كه در اختيار پژوهشگران مضامين والاى مثنوى قرار دارد <ref>همان، مقدمه، ص 100</ref> آگاهان و زبانشناسان مىدانند كه ترجمه انگليسى نيكلسون از مثنوى معنوى، بىشك يكى از شاهكارهاى بزرگ و كمنظير ترجمه در عالم ادب است كه نشان از نهايت ذوق و قريحه، كمال علمى، پختگى فكرى، انسجام كلام و عشق و علاقه پرشور نيكلسون به ادب فارسى و تصوف اسلامى دارد <ref>همان، مقدمه، ص 104</ref> | #بنا بر نظر مترجم، تصحيح مثنوى كه توسط نيكلسون انجام شده، هنوز هم بىشك معتبرترين و موثقترين روايت مثنوى است كه در اختيار پژوهشگران مضامين والاى مثنوى قرار دارد <ref>همان، مقدمه، ص 100</ref>آگاهان و زبانشناسان مىدانند كه ترجمه انگليسى نيكلسون از مثنوى معنوى، بىشك يكى از شاهكارهاى بزرگ و كمنظير ترجمه در عالم ادب است كه نشان از نهايت ذوق و قريحه، كمال علمى، پختگى فكرى، انسجام كلام و عشق و علاقه پرشور نيكلسون به ادب فارسى و تصوف اسلامى دارد <ref>همان، مقدمه، ص 104</ref> | ||
#شرح نيكلسون بر مثنوى، اولين شرحى نيست كه به زبان انگليسى بر مثنوى نوشته شده است، پيش از او ويلسون نيز بر دفتر دوم مثنوى شرحى نوشته بود كه نيكلسون در كنار شرحهاى معتبر فارسى، تركى و عربى به آن نيز مراجعه كرده است، ولى در اكثر موارد بهجاى استناد به سخن وى لغزشهايش را يادآورى مىكند. شرح نيكلسون بر مثنوى، مانند اكثر شروح فارسى، تركى و عربى، توضيح معضلات ابيات مثنوى از راه مراجعه به مآخذ و منابعى است كه مولانا در سرودن مثنوى معنوى خود از آن سود جسته است. وى برخلاف انقروى كه يكيك ابيات را به تركى ترجمه كرده و بلافاصله بعد از ترجمه هر بيت توضيحات لازم آن را آورده، اين دو بخش؛ يعنى ترجمه و تفسير را از هم جدا كرده و كوشيده است تا ضمن شرح معضلات مثنوى، منابع و مآخذ سخنان مولانا را نشان دهد و اشارات به آيات قرآن، احاديث نبوى، روايات و اخبار، واقعيات تاريخى، حكايات، امثال و حكم، مجازها و استعارههاى شعرى و غير آن را كه در مثنوى بسيار فراوان است توضيح دهد و به اين ترتيب مشكلات را از پيش پاى خواننده اهل تحقيق بردارد... در اين باره بهجرأت مىتوان گفت كمتر نكته دقيقى مىتوان يافت كه از نظر تيزبين او گريخته باشد <ref>همان، مقدمه، ص 108</ref> | #شرح نيكلسون بر مثنوى، اولين شرحى نيست كه به زبان انگليسى بر مثنوى نوشته شده است، پيش از او ويلسون نيز بر دفتر دوم مثنوى شرحى نوشته بود كه نيكلسون در كنار شرحهاى معتبر فارسى، تركى و عربى به آن نيز مراجعه كرده است، ولى در اكثر موارد بهجاى استناد به سخن وى لغزشهايش را يادآورى مىكند. شرح نيكلسون بر مثنوى، مانند اكثر شروح فارسى، تركى و عربى، توضيح معضلات ابيات مثنوى از راه مراجعه به مآخذ و منابعى است كه مولانا در سرودن مثنوى معنوى خود از آن سود جسته است. وى برخلاف انقروى كه يكيك ابيات را به تركى ترجمه كرده و بلافاصله بعد از ترجمه هر بيت توضيحات لازم آن را آورده، اين دو بخش؛ يعنى ترجمه و تفسير را از هم جدا كرده و كوشيده است تا ضمن شرح معضلات مثنوى، منابع و مآخذ سخنان مولانا را نشان دهد و اشارات به آيات قرآن، احاديث نبوى، روايات و اخبار، واقعيات تاريخى، حكايات، امثال و حكم، مجازها و استعارههاى شعرى و غير آن را كه در مثنوى بسيار فراوان است توضيح دهد و به اين ترتيب مشكلات را از پيش پاى خواننده اهل تحقيق بردارد... در اين باره بهجرأت مىتوان گفت كمتر نكته دقيقى مىتوان يافت كه از نظر تيزبين او گريخته باشد <ref>همان، مقدمه، ص 108</ref> | ||
#روش كار مترجم در اين اثر چنين بوده كه به منابع اصلى مورد استفاده نيكلسون مراجعه كرده تا بتواند علاوه بر معادلهاى درست و مأنوس الفاظ و تعبيرات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، متن اصلى نقل قولهاى مستقيم را نيز بيابد و در متن فارسى بگنجاند. او بهمنظور تأمين اين دو نكته بسيار مهم - معادلگزينى و يافتن نقل قولهاى فارسى و عربى منظوم و منثور كوتاه و بلند، از آيات قرآنى و احاديث مأثوره گرفته تا سخنان مشايخ و امثال سائره و نظاير آن - به دو شرح مفصل مثنوى - شرح كبير انقروى و شرح ولىمحمد اكبرآبادى - مراجعه كرده و به دو شرح ديگر مثنوى كه نيكلسون - مستقيم يا غير مستقيم - عبارتى را از آنها برگرفته بود؛ يعنى المنهج القوى و شرح بحر العلوم نيز در حد رفع نياز مراجعه كرده است. مترجم از سه شرح ديگر مثنوى؛ يعنى شرح اسرار، شرح شريف مثنوى و شرح شاه داعى كه در شمار شروح محل مراجعه نيكلسون نبوده نيز بهخصوص از شرح اسرار بسيار استفاده كرده است <ref>همان، مقدمه، ص 110 - 111</ref> | #روش كار مترجم در اين اثر چنين بوده كه به منابع اصلى مورد استفاده نيكلسون مراجعه كرده تا بتواند علاوه بر معادلهاى درست و مأنوس الفاظ و تعبيرات و اصطلاحات عرفانى و فلسفى، متن اصلى نقل قولهاى مستقيم را نيز بيابد و در متن فارسى بگنجاند. او بهمنظور تأمين اين دو نكته بسيار مهم - معادلگزينى و يافتن نقل قولهاى فارسى و عربى منظوم و منثور كوتاه و بلند، از آيات قرآنى و احاديث مأثوره گرفته تا سخنان مشايخ و امثال سائره و نظاير آن - به دو شرح مفصل مثنوى - شرح كبير انقروى و شرح ولىمحمد اكبرآبادى - مراجعه كرده و به دو شرح ديگر مثنوى كه نيكلسون - مستقيم يا غير مستقيم - عبارتى را از آنها برگرفته بود؛ يعنى المنهج القوى و شرح بحر العلوم نيز در حد رفع نياز مراجعه كرده است. مترجم از سه شرح ديگر مثنوى؛ يعنى شرح اسرار، شرح شريف مثنوى و شرح شاه داعى كه در شمار شروح محل مراجعه نيكلسون نبوده نيز بهخصوص از شرح اسرار بسيار استفاده كرده است <ref>همان، مقدمه، ص 110 - 111</ref> |
ویرایش