پرش به محتوا

مجموعه اشعار فیلسوف کبیر صدرالدين شيرازی «ملا صدرا»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۵۳: خط ۵۳:
مى‌توان گفت كه در اين مجموعه اشعار، گزيده و جلوه‌اى از برخى از انديشه‌هاى كلامى، فلسفى و عرفانى صدرالمتألهين شيرازى قابل مشاهده است. بعضى از نكته‌ها درباره مضامين اين ابيات به شرح ذيل است:
مى‌توان گفت كه در اين مجموعه اشعار، گزيده و جلوه‌اى از برخى از انديشه‌هاى كلامى، فلسفى و عرفانى صدرالمتألهين شيرازى قابل مشاهده است. بعضى از نكته‌ها درباره مضامين اين ابيات به شرح ذيل است:


#محمد خواجوى درباره موضوع اين اثر، بر دو نكته تأكيد كرده است: اول اين‌كه اشعار كتاب حاوى موضوعات مختلف است و صدرالمتألهين آن را بر طبق مبانى فلسفى خويش به نظم درآورده است. ديگر آن‌كه اين مجموعه بيشتر بر محور تجسم اعمال و روز رستاخيز دور مى زند <ref>مقدمه مصحح، ص دوازده</ref>
#محمد خواجوى درباره موضوع اين اثر، بر دو نكته تأكيد كرده است: اول اين‌كه اشعار كتاب حاوى موضوعات مختلف است و صدرالمتألهين آن را بر طبق مبانى فلسفى خويش به نظم درآورده است. ديگر آن‌كه اين مجموعه بيشتر بر محور تجسم اعمال و روز رستاخيز دور مى زند<ref>مقدمه مصحح، ص دوازده</ref>
#:به نظر مى‌رسد نكته اول، بجا و درست است و فروغ برخى از انديشه‌ها و نظريه‌هاى حكمت متعاليه در اين اشعار نيز ديدنى است ولى نكته دوم چندان قرين صحت و دقت نيست. تجسم اعمال و مبحث معاد از جمله موضوعات مطرح در اين اثر است ولى به نظر نمى‌رسد كه داراى نقش محورى باشد بلكه مى‌توان گفت نظريه‌هاى «اصالت وجود»، «تشكيك وجود»، «وحدت وجود» و «حركت جوهرى» و مانند آن، زيرساخت نظرى و درون‌مايه مشترك مضامين اين مجموعه شعرى را تشكيل داده است.
#:به نظر مى‌رسد نكته اول، بجا و درست است و فروغ برخى از انديشه‌ها و نظريه‌هاى حكمت متعاليه در اين اشعار نيز ديدنى است ولى نكته دوم چندان قرين صحت و دقت نيست. تجسم اعمال و مبحث معاد از جمله موضوعات مطرح در اين اثر است ولى به نظر نمى‌رسد كه داراى نقش محورى باشد بلكه مى‌توان گفت نظريه‌هاى «اصالت وجود»، «تشكيك وجود»، «وحدت وجود» و «حركت جوهرى» و مانند آن، زيرساخت نظرى و درون‌مايه مشترك مضامين اين مجموعه شعرى را تشكيل داده است.
#خواجوى در مقدمه‌اش اين نكته را نيز يادآور شده است كه صدرالمتألهين در سرودن اين اشعار بيشتر توجه به معانى بلند عرفانى و فلسفى داشته است و روش او در سرودن اين اشعار، مثنوى بوده و توجه چندانى به صنايع شعرى، كنايات، اشارات، اغراق و امثال اينها نداشته و افكارش فقط بر محور فلسفه تألّه -يعنى حكمت متعاليه كه خود مؤسّس آن بوده است- دور مى‌زند. با اين همه چيزى از آن صنايع هم كم ندارد <ref>همان، ص پانزده</ref>
#خواجوى در مقدمه‌اش اين نكته را نيز يادآور شده است كه صدرالمتألهين در سرودن اين اشعار بيشتر توجه به معانى بلند عرفانى و فلسفى داشته است و روش او در سرودن اين اشعار، مثنوى بوده و توجه چندانى به صنايع شعرى، كنايات، اشارات، اغراق و امثال اينها نداشته و افكارش فقط بر محور فلسفه تألّه -يعنى حكمت متعاليه كه خود مؤسّس آن بوده است- دور مى‌زند. با اين همه چيزى از آن صنايع هم كم ندارد<ref>همان، ص پانزده</ref>
#:جمله اخير ايشان ظاهراً چندان با واقع مطابق نيست و در هر حال به نظر مى‌رسد اين مجموعه اشعار از نظر ادبى و هنرى با شاه‌كارهاى شاعران بزرگ فارسى‌زبان مانند حافظ و سعدى و مولوى قابل مقايسه نيست.
#:جمله اخير ايشان ظاهراً چندان با واقع مطابق نيست و در هر حال به نظر مى‌رسد اين مجموعه اشعار از نظر ادبى و هنرى با شاه‌كارهاى شاعران بزرگ فارسى‌زبان مانند حافظ و سعدى و مولوى قابل مقايسه نيست.
#در اين مجموعه، تكرار هم هست و ابياتى يكسان و يا با تغييراتى اندك در چند مورد ذكر شده است (به‌طور مثال مقايسه شود: همان، ص 3- 4 با ص 79- 80)؛ علت اين مسأله آن است كه دو مجموعه شعرى از ملاصدرا در اين كتاب جمع شده كه شايد در واقع يك مجموعه بوده و به‌وسيله دو نفر نوشته شده است ولى مصحح محترم احتمال مى دهد كه در واقع صدرالمتألهين دو مجموعه شعرى سروده و در دومى برخى از ابيات اولى را با تغييراتى تكرار كرده است <ref>مقدمه مصحح، ص سيزده- چهارده</ref>
#در اين مجموعه، تكرار هم هست و ابياتى يكسان و يا با تغييراتى اندك در چند مورد ذكر شده است (به‌طور مثال مقايسه شود: همان، ص 3- 4 با ص 79- 80)؛ علت اين مسأله آن است كه دو مجموعه شعرى از ملاصدرا در اين كتاب جمع شده كه شايد در واقع يك مجموعه بوده و به‌وسيله دو نفر نوشته شده است ولى مصحح محترم احتمال مى دهد كه در واقع صدرالمتألهين دو مجموعه شعرى سروده و در دومى برخى از ابيات اولى را با تغييراتى تكرار كرده است<ref>مقدمه مصحح، ص سيزده- چهارده</ref>
#اين مجموعه اشعار با ابياتى درباره توحيد و با اين بيت آغاز شده است:<ref>همان، ص 3</ref>{{شعر}}
#اين مجموعه اشعار با ابياتى درباره توحيد و با اين بيت آغاز شده است:<ref>همان، ص 3</ref>{{شعر}}
#:{{ب|''مى‌ستايم خالقى را كوست هست''|2=''اين دگرها نيستند و اوست هست''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''مى‌ستايم خالقى را كوست هست''|2=''اين دگرها نيستند و اوست هست''}}{{پایان شعر}}
خط ۸۳: خط ۸۳:
#:{{ب|''تا نسوزى در فراق روى يار''|2=''كى بود جاى تو در دارالقرار؟!''}}
#:{{ب|''تا نسوزى در فراق روى يار''|2=''كى بود جاى تو در دارالقرار؟!''}}
#:{{ب|''تا نگردد منقلب جان با روان''|2=''كى بود ز ابليس و تلبيسش امان؟!»''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''تا نگردد منقلب جان با روان''|2=''كى بود ز ابليس و تلبيسش امان؟!»''}}{{پایان شعر}}
#:و <ref>همان، ص 85</ref>{{شعر}}
#:و<ref>همان، ص 85</ref>{{شعر}}
#:{{ب|''«هر كه او شد آشنا با روى دوست''|2=''مى‌نبيند يك نظر جز سوى دوست''}}
#:{{ب|''«هر كه او شد آشنا با روى دوست''|2=''مى‌نبيند يك نظر جز سوى دوست''}}
#:{{ب|''كاملان را آرزو نى غير دوست''|2=''ناقصان را حور و غلمان بس نكوست»''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''كاملان را آرزو نى غير دوست''|2=''ناقصان را حور و غلمان بس نكوست»''}}{{پایان شعر}}
۶۱٬۱۸۹

ویرایش