۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
1- نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مىگردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمتهاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل بيتش(ع) <ref>متن كتاب، ص25</ref> | 1- نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مىگردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمتهاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل بيتش(ع) <ref>متن كتاب، ص25</ref> | ||
2- مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت <ref>همان، ص28</ref> و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد <ref>همان، ص33</ref> و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد <ref>همان، ص38</ref> | 2- مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت <ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد <ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد <ref>همان، ص38</ref> | ||
3- نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مىداند. همچنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است <ref>همان، ص51</ref> | 3- نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مىداند. همچنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است <ref>همان، ص51</ref> | ||
4-وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است <ref>همان، ص72</ref> ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل بيت(ع) پرداخته است <ref>همان، ص76</ref> مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد <ref>همان، ص80</ref> | 4-وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است <ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل بيت(ع) پرداخته است <ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد <ref>همان، ص80</ref> | ||
5- مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى <ref>همان، ص87-107</ref> | 5- مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى <ref>همان، ص87-107</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
مؤلف برخى از روشهاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مىداند <ref>همان، ص294-296</ref> | مؤلف برخى از روشهاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مىداند <ref>همان، ص294-296</ref> | ||
11- خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمىباشد <ref>همان، ص305</ref> نتيجه كلام اينكه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمىباشد. | 11- خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمىباشد <ref>همان، ص305</ref>نتيجه كلام اينكه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمىباشد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش