۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
'''شرح الأصول الكافي'''، از جمله مهمترين آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] (متوفى 1050ق) و بهترين شروح كتاب شريف اصول كافى است كه آن را به مذاق و مشرب فلسفى خود نوشته است <ref>مقدمه مصحح، ص شانزده</ref> | '''شرح الأصول الكافي'''، از جمله مهمترين آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] (متوفى 1050ق) و بهترين شروح كتاب شريف اصول كافى است كه آن را به مذاق و مشرب فلسفى خود نوشته است<ref>مقدمه مصحح، ص شانزده</ref> | ||
كتاب كافى از همان آغاز مورد عنايت دانشپژوهان اسلامى و مدار عمل اصحاب اثناعشريه بود. همين امر موجب گرديد تا بر اين كتاب شريف بيش از شصت شرح و حاشيه و تعليقه و ترجمه پديد آيد و مطالب مهمهى آن توضيح داده شود و مشكلات آن حل گردد و بر مباحث نظرى آن اقامه برهان و استدلال شود <ref>مقدمه مصحح، ص شانزده</ref> | كتاب كافى از همان آغاز مورد عنايت دانشپژوهان اسلامى و مدار عمل اصحاب اثناعشريه بود. همين امر موجب گرديد تا بر اين كتاب شريف بيش از شصت شرح و حاشيه و تعليقه و ترجمه پديد آيد و مطالب مهمهى آن توضيح داده شود و مشكلات آن حل گردد و بر مباحث نظرى آن اقامه برهان و استدلال شود<ref>مقدمه مصحح، ص شانزده</ref> | ||
شرح اصول كافى، شامل: كتاب العقل، كتاب فضل العلم، كتاب التوحيد و... تا باب يازدهم (كتاب الحجة) از اصول كافى و جمعاً شامل شرح 503 حديث است <ref>استادى، رضا، ص 8</ref>[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] از سى و چهار جزء كافى فقط به شرح بخشى از اصول كافى؛ يعنى جزء اول (كتاب عقل و جهل)، جزء دوم (كتاب علم)، جزء سوم (كتاب توحيد) و بخشى از جزء چهارم (كتاب حجت) توفيق يافته است <ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | شرح اصول كافى، شامل: كتاب العقل، كتاب فضل العلم، كتاب التوحيد و... تا باب يازدهم (كتاب الحجة) از اصول كافى و جمعاً شامل شرح 503 حديث است<ref>استادى، رضا، ص 8</ref>[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] از سى و چهار جزء كافى فقط به شرح بخشى از اصول كافى؛ يعنى جزء اول (كتاب عقل و جهل)، جزء دوم (كتاب علم)، جزء سوم (كتاب توحيد) و بخشى از جزء چهارم (كتاب حجت) توفيق يافته است<ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | ||
چاپ حاضر در چهار جلد به اشراف آيتالله [[خامنهای، محمد|سيد محمد خامنهاى]] با تصحيح، تحقيق و مقدمه [[یزدی مطلق، محمود|محمود فاضل يزدى مطلق]]] منتشر شده است. از آنجا كه از اين اثر نسخههاى خطى فراوانى در كتابخانههاى ايران و خارج موجود است كه مصحح در تصحيح و تحقيق جزء اول از چهار نسخه استفاده كرده است. نسخه اصل - كه به خط ملاصدراست را با دو نسخه ديگر مقابله كرده است و از نسخه سومى نيز در مواردى استفاده كرده است <ref>مقدمه مصحح، ص نه و ده</ref>در ابتداى كتاب تصاويرى از نسخههاى مختلف كتاب آمده است <ref>همان، ص يازده تا شانزده</ref> | چاپ حاضر در چهار جلد به اشراف آيتالله [[خامنهای، محمد|سيد محمد خامنهاى]] با تصحيح، تحقيق و مقدمه [[یزدی مطلق، محمود|محمود فاضل يزدى مطلق]]] منتشر شده است. از آنجا كه از اين اثر نسخههاى خطى فراوانى در كتابخانههاى ايران و خارج موجود است كه مصحح در تصحيح و تحقيق جزء اول از چهار نسخه استفاده كرده است. نسخه اصل - كه به خط ملاصدراست را با دو نسخه ديگر مقابله كرده است و از نسخه سومى نيز در مواردى استفاده كرده است<ref>مقدمه مصحح، ص نه و ده</ref>در ابتداى كتاب تصاويرى از نسخههاى مختلف كتاب آمده است<ref>همان، ص يازده تا شانزده</ref> | ||
پايان تأليف بخشى از شرح ملاصدرا بر كافى، سال 1044ق و وفات آن بزرگوار 1050ق، است و بنابراين تاريخ تأليف بقيه آن بايد بين سالهاى 1044 تا 1050ق، باشد <ref>مقدمه مصصح، ص نه</ref>؛ بنابراين، مسلم است كه شرح اصول كافى، آخرين اثر يا از آخرين آثار ملاصدراست كه آن را در اواخر عمر؛ يعنى در 65 سالگى تأليف كرده و نسبت به دو كتاب عظيم ديگر او (تفسير و اسفار) مؤخّر است. در اين كتاب از كتابهاى «مفاتيح الغيب»، و «أسرار الآيات» (كه از آخرين تأليفات اوست)، «شواهد الربوبية»، «حاشية الشفاء»، «رسالة حشر الأشياء و المبدأ و المعاد» ياد شده است <ref>استادى، رضا، ص 10 - 11</ref> | پايان تأليف بخشى از شرح ملاصدرا بر كافى، سال 1044ق و وفات آن بزرگوار 1050ق، است و بنابراين تاريخ تأليف بقيه آن بايد بين سالهاى 1044 تا 1050ق، باشد<ref>مقدمه مصصح، ص نه</ref>؛ بنابراين، مسلم است كه شرح اصول كافى، آخرين اثر يا از آخرين آثار ملاصدراست كه آن را در اواخر عمر؛ يعنى در 65 سالگى تأليف كرده و نسبت به دو كتاب عظيم ديگر او (تفسير و اسفار) مؤخّر است. در اين كتاب از كتابهاى «مفاتيح الغيب»، و «أسرار الآيات» (كه از آخرين تأليفات اوست)، «شواهد الربوبية»، «حاشية الشفاء»، «رسالة حشر الأشياء و المبدأ و المعاد» ياد شده است<ref>استادى، رضا، ص 10 - 11</ref> | ||
اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهلبيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مىگويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهلبيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريد بههمپيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امينالاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] است» <ref>استادى، رضا، ص 15</ref> | اينكه چرا ملاصدرا براى شرح احاديث اهلبيت(ع) كتاب كافى را انتخاب كرده است، در ديباچه شرح اصول كافى مىگويد: «بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهلبيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريد بههمپيوسته از آنان براى ما نقل شده... احاديث كتاب كافى تأليف امينالاسلام و ثقةالانام شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] است»<ref>استادى، رضا، ص 15</ref> | ||
با مراجعه به كتابهاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مىشود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (1041ق) شش شرح و حاشيه را مىشناسيم كه تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هفتمى آنهاست <ref>همان، ص 16</ref> | با مراجعه به كتابهاى تراجم و فهارس و ساير مصادر معلوم مىشود كه تا نيمه اول سده دهم هجرى، نشانى از حاشيه يا شرحى بر كافى در دست نيست و از نيمه دوم سده دهم تا حدود زمان وفات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (1041ق) شش شرح و حاشيه را مىشناسيم كه تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هفتمى آنهاست<ref>همان، ص 16</ref> | ||
از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرحهاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمىخورد؛ بلكه با قرينهاى كه يادآور مىشويم، روشن مىشود كه حتى تعليقه استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است <ref>همان، ص 18</ref>فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مىكند كه: «قراينى هست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] در شرح خود هيچيك از اين آثار حتى از شرح استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بهره نبرده است» <ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | از هفت شرح و حاشيه يادشده، شرح تسترى، استرآبادى و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاصدرا به شرحهاى قبلى باشد، بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد، اما هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمىخورد؛ بلكه با قرينهاى كه يادآور مىشويم، روشن مىشود كه حتى تعليقه استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] هم از مصادر او نبوده است؛ چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است<ref>همان، ص 18</ref>فاضل يزدى نيز بر همين مطلب تأكيد مىكند كه: «قراينى هست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] در شرح خود هيچيك از اين آثار حتى از شرح استادش [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بهره نبرده است»<ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازهاى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعىالبطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نظر داشتهاند، آن موارد را يادآور شده و در باره آنها اظهار نظر كردهاند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمىبينيم؛ بااينكه اگر تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد <ref>همان، ص 19</ref> | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در تعليقه خود بر «اصول كافى» چند جا مطلب تازهاى را مطرح كرده و خلاف آن را قطعىالبطلان دانسته است و شارحان بعدى كه به تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نظر داشتهاند، آن موارد را يادآور شده و در باره آنها اظهار نظر كردهاند، اما در شرح ملاصدرا حتى يكى از آن موارد را نمىبينيم؛ بااينكه اگر تعليقه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نزد ايشان بود و يا به آن توجهى داشت، طبيعى بود كه مورد توجه و اظهار نظر او قرار گيرد<ref>همان، ص 19</ref> | ||
شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتابهاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، رجال كشّى، [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، حاشيه [[شهيد ثانى]] بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مىرسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مىكرده و از بقيه كتابها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است <ref>همان، ص 36 - 37</ref> | شارح در شرح اصول كافى سند احاديث را هم مورد بررسى قرار داده و از كتابهاى رجالى زير نام برده و از آنها استفاده كرده است: رجال و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، رجال كشّى، [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، التحرير طاووسى، خلاصة الأقوال [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، حاشيه [[شهيد ثانى]] بر خلاصة الأقوال و... اما به نظر مىرسد كه ملاصدرا فقط به دو كتاب اخير رجوع مىكرده و از بقيه كتابها توسط اين دو كتاب استفاده كرده است<ref>همان، ص 36 - 37</ref> | ||
در عظمت و ارجمندى اين شرح، كافى است كه بدانيم [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در دو كتاب بسيار گرانقدر خود: اربعين و شرح حديث جنود عقل و جهل، متأثر از شرح اصول كافى ملاصدرا بوده و عنايت خاصى به آن داشته است <ref>همان، ص 39 - 40</ref> | در عظمت و ارجمندى اين شرح، كافى است كه بدانيم [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در دو كتاب بسيار گرانقدر خود: اربعين و شرح حديث جنود عقل و جهل، متأثر از شرح اصول كافى ملاصدرا بوده و عنايت خاصى به آن داشته است<ref>همان، ص 39 - 40</ref> | ||
چند نفر از كسانى كه پس از ملاصدرا كافى را شرح كردهاند، مانند [[مازندرانی، محمدصالح بن احمد|ملاصالح مازندرانى]]، [[مجلسی، محمدتقی|علامه ملامحمدباقر مجلسى]]، ملاخليل قزوينى و [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملامحسن فيض كاشانى]] يكى از مصادر و منابعشان شرح كافى ملاصدرا بوده است <ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | چند نفر از كسانى كه پس از ملاصدرا كافى را شرح كردهاند، مانند [[مازندرانی، محمدصالح بن احمد|ملاصالح مازندرانى]]، [[مجلسی، محمدتقی|علامه ملامحمدباقر مجلسى]]، ملاخليل قزوينى و [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملامحسن فيض كاشانى]] يكى از مصادر و منابعشان شرح كافى ملاصدرا بوده است<ref>مقدمه مصحح، ص هشت</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش