۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
مشهورترين قرائتها، قرائتهاى هفتگانه است كه هريك از آنها به يكى از امامان هفتگانه [قراء سبعه] منسوب است و براى هريك از آن قرائتها راويانى هستند (لغتنامه دهخدا، مدخل قراء سبعه). | مشهورترين قرائتها، قرائتهاى هفتگانه است كه هريك از آنها به يكى از امامان هفتگانه [قراء سبعه] منسوب است و براى هريك از آن قرائتها راويانى هستند (لغتنامه دهخدا، مدخل قراء سبعه). | ||
بديهى است همانگونه كه قرّاء سبعه از پيشينيان خود به نقل قرائات پرداختند و خود بهعنوان «إمام القرائة» مطرح گشتند، قاريان بعدى (راويان)، قرائات را از آنان روايت كردند. در ميان گروه راويان هريك از قرّاء سبعه، دو «راوى» نسبت به بقيه از شهرت بيشترى برخوردارند؛ بهعنوان مثال از ميان راويان نافع، «قالون» و «ورش» <ref>ص 29</ref> و از ميان راويان عاصم، «حفص» و «شعبه» <ref>ص 34</ref> مشهورترند. عبارت مشهور «چهارده روايت» اشاره به همين مطلب دارد. | بديهى است همانگونه كه قرّاء سبعه از پيشينيان خود به نقل قرائات پرداختند و خود بهعنوان «إمام القرائة» مطرح گشتند، قاريان بعدى (راويان)، قرائات را از آنان روايت كردند. در ميان گروه راويان هريك از قرّاء سبعه، دو «راوى» نسبت به بقيه از شهرت بيشترى برخوردارند؛ بهعنوان مثال از ميان راويان نافع، «قالون» و «ورش»<ref>ص 29</ref> و از ميان راويان عاصم، «حفص» و «شعبه»<ref>ص 34</ref> مشهورترند. عبارت مشهور «چهارده روايت» اشاره به همين مطلب دارد. | ||
نزول قرآن به هفت حرف يا هفت قرائت بر طبق روايتى است كه از پيغمبر نقل شده است. رسول خدا فرمود: «كسى از جانب خدا نزد من آمد و گفت خداوند تو را مأمور مىكند كه قرآن را بر يك حرف [به يك نحو] بخوانى. گفتم: اى پروردگار بر امت من سهل گير، پس گفت: خدا تو را مأمور مىسازد كه قرآن را به هفت حرف بخوانى». | نزول قرآن به هفت حرف يا هفت قرائت بر طبق روايتى است كه از پيغمبر نقل شده است. رسول خدا فرمود: «كسى از جانب خدا نزد من آمد و گفت خداوند تو را مأمور مىكند كه قرآن را بر يك حرف [به يك نحو] بخوانى. گفتم: اى پروردگار بر امت من سهل گير، پس گفت: خدا تو را مأمور مىسازد كه قرآن را به هفت حرف بخوانى». | ||
در باب اول كتاب، اسامى قراء هفتگانه، ناقلين از آنها، انساب، شهرها و محل مرگ آنها ذكر شده است. اين قراء عبارتند از: نافع مدنى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] مكى، ابوعمرو بصرى، ابن عامر شامى، عاصم كوفى، حمزه كوفى و كسائى كوفى <ref>متن كتاب، ص 29</ref> | در باب اول كتاب، اسامى قراء هفتگانه، ناقلين از آنها، انساب، شهرها و محل مرگ آنها ذكر شده است. اين قراء عبارتند از: نافع مدنى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] مكى، ابوعمرو بصرى، ابن عامر شامى، عاصم كوفى، حمزه كوفى و كسائى كوفى<ref>متن كتاب، ص 29</ref> | ||
در باب دوم، اسامى اساتيد نافع و كسائى كه طرق روايت آنها را تا رسولالله نشان مىدهد، ذكر شده است. | در باب دوم، اسامى اساتيد نافع و كسائى كه طرق روايت آنها را تا رسولالله نشان مىدهد، ذكر شده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در باب سوم، طرق اِسناد به هريك از قراء سبعه به تفكيك دو راوى مشهور آنها ذكر شده است. | در باب سوم، طرق اِسناد به هريك از قراء سبعه به تفكيك دو راوى مشهور آنها ذكر شده است. | ||
در ابواب ديگر كتاب، موضوعات استعاذه، نامگذارى سورهها، ادغام در يك يا دو كلمه، ادغام دو حرف متقارب، هاء كنايه (در عرف قراء، به هاء ضميرى گفته مىشود كه كنايه از واحد مذكر غائب مىآيد) <ref>ص 52</ref>، مدّ و قصر، انتقال حركت همزه به ساكن قبلش، وقف بر همزه، اظهار و ادغام مطرح شده است. | در ابواب ديگر كتاب، موضوعات استعاذه، نامگذارى سورهها، ادغام در يك يا دو كلمه، ادغام دو حرف متقارب، هاء كنايه (در عرف قراء، به هاء ضميرى گفته مىشود كه كنايه از واحد مذكر غائب مىآيد)<ref>ص 52</ref>، مدّ و قصر، انتقال حركت همزه به ساكن قبلش، وقف بر همزه، اظهار و ادغام مطرح شده است. | ||
در باب بيستم كتاب احكام نون ساكنه و تنوين بيان شده است. نويسنده، ادغام نون ساكنه و تنوين در راء و لام بدون غنه و ادغام در ميم و نون با غنه را اجماعى مىداند و اختلاف را ياء و واو مىداند <ref>متن كتاب، ص 67</ref> | در باب بيستم كتاب احكام نون ساكنه و تنوين بيان شده است. نويسنده، ادغام نون ساكنه و تنوين در راء و لام بدون غنه و ادغام در ميم و نون با غنه را اجماعى مىداند و اختلاف را ياء و واو مىداند<ref>متن كتاب، ص 67</ref> | ||
از باب سىام كتاب به بعد به ترتيب سورههاى قرآن كريم به بحث «فرش الحروف» پرداخته شده است. | از باب سىام كتاب به بعد به ترتيب سورههاى قرآن كريم به بحث «فرش الحروف» پرداخته شده است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
دانشمندان علم قرائات براى بازشناسى قرائتها و تفكيك آنها از يكديگر و پيدا كردن نقاط اشتراك و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع كردهاند: الف) اصول «أصول القاري»؛ ب) فروع (فَرشُ الحروف). | دانشمندان علم قرائات براى بازشناسى قرائتها و تفكيك آنها از يكديگر و پيدا كردن نقاط اشتراك و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع كردهاند: الف) اصول «أصول القاري»؛ ب) فروع (فَرشُ الحروف). | ||
الف) اصول: جمع اصل و آن عبارت از قاعدهاى كلى است كه از قواعد جزيى زير مجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئيات منطبق است. با توجه به اين تعريف، قواعد كلّى قرائت هريك از قرّاء سبعه را اصول آن قارى ناميدهاند؛ چرا كه تحت ضابطهاى مشخص بهصورت قواعدى كلى درآمده است؛ بهعنوان مثال، قاعده «نقل و حذف» در قرائت نافع، به روايت ورش، يكى از اصول قرائت وى مىباشد و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نيز اصلى از اصول قرائت حمزه است <ref>علامى، ابوالفضل</ref> | الف) اصول: جمع اصل و آن عبارت از قاعدهاى كلى است كه از قواعد جزيى زير مجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئيات منطبق است. با توجه به اين تعريف، قواعد كلّى قرائت هريك از قرّاء سبعه را اصول آن قارى ناميدهاند؛ چرا كه تحت ضابطهاى مشخص بهصورت قواعدى كلى درآمده است؛ بهعنوان مثال، قاعده «نقل و حذف» در قرائت نافع، به روايت ورش، يكى از اصول قرائت وى مىباشد و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نيز اصلى از اصول قرائت حمزه است<ref>علامى، ابوالفضل</ref> | ||
ب) فروع (فرش الحروف): در اصطلاح علم قرائات، به فروع، «فرش الحروف» هم اطلاق مىشود. فرش به معناى نشر و بسط است و كلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اينجا معناى قرائت مىدهد، پس وقتى گفته مى شود: «حرفُ حمزه، حرفُ نافع»، در اصطلاح يعنى قرائت حمزه و قرائت نافع <ref>پاورقى كتاب، ص 86</ref> | ب) فروع (فرش الحروف): در اصطلاح علم قرائات، به فروع، «فرش الحروف» هم اطلاق مىشود. فرش به معناى نشر و بسط است و كلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اينجا معناى قرائت مىدهد، پس وقتى گفته مى شود: «حرفُ حمزه، حرفُ نافع»، در اصطلاح يعنى قرائت حمزه و قرائت نافع<ref>پاورقى كتاب، ص 86</ref> | ||
مراد از فروع يا فرش الحروف، احكام و قواعد خاصى است كه موارد آن در قرائت هر قارى، بهصورت كلى جارى نيست، بلكه اختصاص به موارد جزيى و استثنايى دارد؛ به عبارت ديگر در قرآن كريم كلماتى وجود دارد كه علاوه بر پراكنده بودن در سورههاى مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهاى معين و مشخص درنمىآيد <ref>علامى، ابوالفضل</ref> | مراد از فروع يا فرش الحروف، احكام و قواعد خاصى است كه موارد آن در قرائت هر قارى، بهصورت كلى جارى نيست، بلكه اختصاص به موارد جزيى و استثنايى دارد؛ به عبارت ديگر در قرآن كريم كلماتى وجود دارد كه علاوه بر پراكنده بودن در سورههاى مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهاى معين و مشخص درنمىآيد<ref>علامى، ابوالفضل</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش