پرش به محتوا

كتاب الإفتخار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' </ref>' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - ' </ref>' به '</ref>')
خط ۵۰: خط ۵۰:
محقق کتاب ابتدا اشاراتی به زندگی ابویعقوب سجستانی دارد و از ارادت ایشان به خلفا فاطمیین سخن به میان می‌آورد. و از شیوه تحقیق و منابع مورد استفاده خود می‌گوید.
محقق کتاب ابتدا اشاراتی به زندگی ابویعقوب سجستانی دارد و از ارادت ایشان به خلفا فاطمیین سخن به میان می‌آورد. و از شیوه تحقیق و منابع مورد استفاده خود می‌گوید.


نویسنده در مقدمه کتاب به محتویات، اهمیت مطالب و دلیل نام‌گذاری کتاب اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-69 </ref>
نویسنده در مقدمه کتاب به محتویات، اهمیت مطالب و دلیل نام‌گذاری کتاب اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-69</ref>


در این کتاب از عقاید ابویعقوب درباره اسماعیلیه سخن به میان آمده است او در این کتاب به اعتراضات و طعنه‌ها و استهزاهای مخالفان جواب داده است. وی می‌گوید می‌خواهم در این کتاب مبانی اهل حق را در توحید، ملائکه، اسامی، رسالت وصایت، امامت، بعث، ثواب، عقاب، قیامت و تأویل بیان کنم؛ و این‌همه از مسائلی است که اصول حکمت اسماعیلی بر آن مبتنی است، افزون بر این در این کتاب از معرفت اصلین «جان و خرد»، جد و فتح و خیال، حروف سبعیه علویه و غیر از آن سخن گفته است، ابویعقوب در باب عاشر در معرفت بعث، برانگیختن و رستاخیز را چنانکه به قول او اهل ظاهر می‌گویند قبول ندارد<ref>زریاب، عباس، ج6، ص425</ref>.
در این کتاب از عقاید ابویعقوب درباره اسماعیلیه سخن به میان آمده است او در این کتاب به اعتراضات و طعنه‌ها و استهزاهای مخالفان جواب داده است. وی می‌گوید می‌خواهم در این کتاب مبانی اهل حق را در توحید، ملائکه، اسامی، رسالت وصایت، امامت، بعث، ثواب، عقاب، قیامت و تأویل بیان کنم؛ و این‌همه از مسائلی است که اصول حکمت اسماعیلی بر آن مبتنی است، افزون بر این در این کتاب از معرفت اصلین «جان و خرد»، جد و فتح و خیال، حروف سبعیه علویه و غیر از آن سخن گفته است، ابویعقوب در باب عاشر در معرفت بعث، برانگیختن و رستاخیز را چنانکه به قول او اهل ظاهر می‌گویند قبول ندارد<ref>زریاب، عباس، ج6، ص425</ref>.
خط ۵۸: خط ۵۸:
باب اول کتاب پیرامون شناخت توحید است، مؤلف در این باب با بیان معارف توحیدی اسلام، ادیان دیگر را مورد خطاب قرار داده و بیان می‌دارد آنچه شما از کفریات به‌ناحق به مذهب ما نسبت می‌دهید درواقع متوجه خود شماست و اینکه دین ما را مستحق تعطیلی می‌دانید درواقع این دین شماست که استحقاق تعطیلی دارد. نویسنده اعتقادات طرف مقابل راجع به جسمانیت و مکانیت خداوند متعال را باطل اعلام می‌دارد و این خصوصیات را از ویژگی‌های مخلوقات می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص81-83</ref>.
باب اول کتاب پیرامون شناخت توحید است، مؤلف در این باب با بیان معارف توحیدی اسلام، ادیان دیگر را مورد خطاب قرار داده و بیان می‌دارد آنچه شما از کفریات به‌ناحق به مذهب ما نسبت می‌دهید درواقع متوجه خود شماست و اینکه دین ما را مستحق تعطیلی می‌دانید درواقع این دین شماست که استحقاق تعطیلی دارد. نویسنده اعتقادات طرف مقابل راجع به جسمانیت و مکانیت خداوند متعال را باطل اعلام می‌دارد و این خصوصیات را از ویژگی‌های مخلوقات می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص81-83</ref>.


باب دوم درباره معرفت امر الهی است نویسنده در این باب از علیت خداوند برای عالم و سنخیت بین علت و معلول سخن می‌گوید. او همانند دیگر اسماعیلیان، از اصطلاحات فلسفی و عرفانی دراین‌باره بهره می‌برد و از برخی عبارات رمزگشایی می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص100 - 107 </ref>.
باب دوم درباره معرفت امر الهی است نویسنده در این باب از علیت خداوند برای عالم و سنخیت بین علت و معلول سخن می‌گوید. او همانند دیگر اسماعیلیان، از اصطلاحات فلسفی و عرفانی دراین‌باره بهره می‌برد و از برخی عبارات رمزگشایی می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص100 - 107</ref>.


باب سوم در معرفت اصلین است. اصلین در نظر اسماعیلیان عقل کل و نفس کل هستند. نویسنده با عباراتی تند طرفین مقابل را به ظاهرگرایی متهم می‌کند و آن‌ها را مانند کودکی می‌شمارد که مادرشان در اتاقی محصورشان کرده است و خارج از آن را نمی‌بینند. وی آن‌ها را به آموختن معانی قلم، لوح، کرسی، عرش، قضا و قدر از بزرگان اسماعیلی فرا می‌خواند. سپس وی از ارتباط موارد سابق (کرسی و...) با اصلین سخن می‌گوید<ref>ر.ک: همان، ص108 - 115 </ref>.
باب سوم در معرفت اصلین است. اصلین در نظر اسماعیلیان عقل کل و نفس کل هستند. نویسنده با عباراتی تند طرفین مقابل را به ظاهرگرایی متهم می‌کند و آن‌ها را مانند کودکی می‌شمارد که مادرشان در اتاقی محصورشان کرده است و خارج از آن را نمی‌بینند. وی آن‌ها را به آموختن معانی قلم، لوح، کرسی، عرش، قضا و قدر از بزرگان اسماعیلی فرا می‌خواند. سپس وی از ارتباط موارد سابق (کرسی و...) با اصلین سخن می‌گوید<ref>ر.ک: همان، ص108 - 115</ref>.


نویسنده در ادامه به معرفی سه موجود روحانى به نام‌هاى فتح و جد و خیال می‌پردازد؛ جد همان بخت است که سعادت و شقاوت انسان‌ها در دست اوست. او همان جبرییل است که هرگاه نفس پاکى را مورد توجه قرار دهد، آن نفس مربى و راهنماى عصر خویش مى‌شود. هرگاه به قلبِ آن نفسِ پاک، انوار ملکوتى، ولى مبهم برسد و محتاج تفسیر باشد، خداوند آن نفس پاک را با فتح که همان میکاییل است تقویت مى‌کند و آن را به سعادت معنوى مى‌رساند و وقتى خیال که اسرافیل است به کمک آن نفس بیاید وصیت و امامت در نسل آن نفس پاک قرار خواهد گرفت<ref>ر.ک: همان، ص116 - 129 </ref>.
نویسنده در ادامه به معرفی سه موجود روحانى به نام‌هاى فتح و جد و خیال می‌پردازد؛ جد همان بخت است که سعادت و شقاوت انسان‌ها در دست اوست. او همان جبرییل است که هرگاه نفس پاکى را مورد توجه قرار دهد، آن نفس مربى و راهنماى عصر خویش مى‌شود. هرگاه به قلبِ آن نفسِ پاک، انوار ملکوتى، ولى مبهم برسد و محتاج تفسیر باشد، خداوند آن نفس پاک را با فتح که همان میکاییل است تقویت مى‌کند و آن را به سعادت معنوى مى‌رساند و وقتى خیال که اسرافیل است به کمک آن نفس بیاید وصیت و امامت در نسل آن نفس پاک قرار خواهد گرفت<ref>ر.ک: همان، ص116 - 129</ref>.


دیگر مباحثی که در کتاب مطرح شده‌اند عبارت‌اند از حروف هفت‌گانه علویه، رسالت وصایت، امامت، قیامت، بعثت، ثواب و عقاب، مأخذ تأویل از قرآن و شناخت فروعی مانند وضو و طهارت، نماز، زکات، روزه و حج<ref>ر.ک: همان ص130 - 263 </ref>.
دیگر مباحثی که در کتاب مطرح شده‌اند عبارت‌اند از حروف هفت‌گانه علویه، رسالت وصایت، امامت، قیامت، بعثت، ثواب و عقاب، مأخذ تأویل از قرآن و شناخت فروعی مانند وضو و طهارت، نماز، زکات، روزه و حج<ref>ر.ک: همان ص130 - 263</ref>.


بخش دوم این تألیف پیرامون شرح و تعلیقه بر ابواب این کتاب است. سبک شرح این کتاب عمدتاً به نحوه توضیح و تشریح لغات و اصطلاحات موجود در متن هر باب است که شارح به تبیین یک‌به‌یک مصطلحات می‌پردازد.
بخش دوم این تألیف پیرامون شرح و تعلیقه بر ابواب این کتاب است. سبک شرح این کتاب عمدتاً به نحوه توضیح و تشریح لغات و اصطلاحات موجود در متن هر باب است که شارح به تبیین یک‌به‌یک مصطلحات می‌پردازد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش