۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
فصل33- اين فصل عربى است و در نسخهى اصل نيست. مرحوم فروزانفر آن را از روى نسخه ح با نسخهى كتابخانهى ملى و كتابخانهى سليم آغا مقابله نموده، آنگاه نقل كرده است، در اين فصل مولانا به معجزه حضرت موسى و پيامبر اكرم(ص) اشاره كرده كه تحقق آنها به يد نورانى آن بزرگواران اتّفاق افتاده است و يد ظلمانى صلاحيّت بروز آنها را ندارد. | فصل33- اين فصل عربى است و در نسخهى اصل نيست. مرحوم فروزانفر آن را از روى نسخه ح با نسخهى كتابخانهى ملى و كتابخانهى سليم آغا مقابله نموده، آنگاه نقل كرده است، در اين فصل مولانا به معجزه حضرت موسى و پيامبر اكرم(ص) اشاره كرده كه تحقق آنها به يد نورانى آن بزرگواران اتّفاق افتاده است و يد ظلمانى صلاحيّت بروز آنها را ندارد. | ||
فصل34- الله لطيف و قهرش لطيف و قفلش لطيف است؛ اما نه چون قفل گشايش كه لطيف آن در صفت نگنجد، حافظان چون به احوال عارفان پى نمىبرند، چنين شرح كه مىفرمايد: '''ولا تُطع كلَّ حلّافٍ'''<ref>سوره قلم آيه 10</ref> غمّاز خاص خود اوست كه فلان را مشنو الاّ قرآن كه عجب كتابى است كه صريح در گوش خصم مىخواند، چنان كه فهم مىكند و هيچ خبر ندارد. | فصل34- الله لطيف و قهرش لطيف و قفلش لطيف است؛ اما نه چون قفل گشايش كه لطيف آن در صفت نگنجد، حافظان چون به احوال عارفان پى نمىبرند، چنين شرح كه مىفرمايد: '''ولا تُطع كلَّ حلّافٍ'''<ref>سوره قلم آيه 10</ref>غمّاز خاص خود اوست كه فلان را مشنو الاّ قرآن كه عجب كتابى است كه صريح در گوش خصم مىخواند، چنان كه فهم مىكند و هيچ خبر ندارد. | ||
فصل35- صورت فرع عشق است كه بدون عشق اين صورت را قدرى نباشد و فرع آنست كه بدون اصل نمىتواند، باشد، پس الله را صورت نمىگويند. چون صورت فرع باشد و او را فرع نمىتوان گفت، عشق نيز بدون صورت متصوّر و منعقد نيست، بلكه عشق انگيزنده صورت است و صد هزار صورت از عشق انگيخته مىشود، هم ممثّل و هم محقق. | فصل35- صورت فرع عشق است كه بدون عشق اين صورت را قدرى نباشد و فرع آنست كه بدون اصل نمىتواند، باشد، پس الله را صورت نمىگويند. چون صورت فرع باشد و او را فرع نمىتوان گفت، عشق نيز بدون صورت متصوّر و منعقد نيست، بلكه عشق انگيزنده صورت است و صد هزار صورت از عشق انگيخته مىشود، هم ممثّل و هم محقق. |
ویرایش