۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در مقدمات، مطالب مختصرى پيرامون كتاب و نويسنده آن، بيان شده است. | در مقدمات، مطالب مختصرى پيرامون كتاب و نويسنده آن، بيان شده است. | ||
در بخش اول، تفاوت ميان مؤمن و فاسق، بيان شده است. نويسنده بر اين باور است از آنجا كه بر اساس آيات قرآن و روايات اهل بيت(ع) فضايل، پرتو و شعاع ايمان و رذايل، نشانهى كوردلى و تاريكى درون و حالت بسيار زشت فسق است، بايست ديدگاه قرآن و روايات را در مورد اين دو صفت دانست و لذا وى در قدم اول تلاش كرده است تا مؤمن و فاسق را - كه يكى برخودار از فضايل و ديگرى آلوده به رذايل است - از نگاه قرآن و روايات شناسانده و بررسى نمايد <ref>متن كتاب، ص 21</ref> | در بخش اول، تفاوت ميان مؤمن و فاسق، بيان شده است. نويسنده بر اين باور است از آنجا كه بر اساس آيات قرآن و روايات اهل بيت(ع) فضايل، پرتو و شعاع ايمان و رذايل، نشانهى كوردلى و تاريكى درون و حالت بسيار زشت فسق است، بايست ديدگاه قرآن و روايات را در مورد اين دو صفت دانست و لذا وى در قدم اول تلاش كرده است تا مؤمن و فاسق را - كه يكى برخودار از فضايل و ديگرى آلوده به رذايل است - از نگاه قرآن و روايات شناسانده و بررسى نمايد<ref>متن كتاب، ص 21</ref> | ||
در تبيين حوزه ايمان و فسق، نويسنده به تفاوت انجام عمل نيك و بد، اشاره مىكند. به بيان وى، از تفاوتهاى بسيار مهمى كه در آيات و روايات درباره مؤمن و فاسق مطرح مىباشد، اين است كه مؤمن هنگامى كه به عبادت و طاعت برمىخيزد، براى او - به تناسب معرفت و عمل و ايمان و خلوصش - اجر و پاداشى مقرر است و اگر به علّتى دچار لغزش و خطا شود، قابل آمرزش و مغفرت است <ref>همان، ص 23</ref> | در تبيين حوزه ايمان و فسق، نويسنده به تفاوت انجام عمل نيك و بد، اشاره مىكند. به بيان وى، از تفاوتهاى بسيار مهمى كه در آيات و روايات درباره مؤمن و فاسق مطرح مىباشد، اين است كه مؤمن هنگامى كه به عبادت و طاعت برمىخيزد، براى او - به تناسب معرفت و عمل و ايمان و خلوصش - اجر و پاداشى مقرر است و اگر به علّتى دچار لغزش و خطا شود، قابل آمرزش و مغفرت است<ref>همان، ص 23</ref> | ||
در بخش دوم، ايمان و اهل ايمان، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، آنان كه گمان مىكنند ايمان، حقيقتى بسيط و يك واقعيت خالص قلبى است، گمانشان بىپايه و اساس، تصورشان از ايمان، تصورى باطل و گفتارشان در اين زمينه، گفتارى بىدليل و برهان است. به نظر وى، ايمان - چنانكه از صريح آيات قرآن و روايات استفاده مىشود - حقيقتى مركّب از سه بخش است: اعتقاد و باور كه جنبهى ريشه و پايه دارد؛ حقايق عملى و حسنات اخلاقى <ref>همان، ص 43</ref> | در بخش دوم، ايمان و اهل ايمان، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، آنان كه گمان مىكنند ايمان، حقيقتى بسيط و يك واقعيت خالص قلبى است، گمانشان بىپايه و اساس، تصورشان از ايمان، تصورى باطل و گفتارشان در اين زمينه، گفتارى بىدليل و برهان است. به نظر وى، ايمان - چنانكه از صريح آيات قرآن و روايات استفاده مىشود - حقيقتى مركّب از سه بخش است: اعتقاد و باور كه جنبهى ريشه و پايه دارد؛ حقايق عملى و حسنات اخلاقى<ref>همان، ص 43</ref> | ||
نويسنده در بخش سوم، به دنبال نشان دادن راه ظهور سلامت جسم و جان بوده و لذا به بيان و توضيح فوايد روزه پرداخته است. در اين بخش، بر طبق روايات، به استجابت دعاى چهار گروه اشاره و روايات و حكاياتى، در مورد آنها، بيان شده است. اين چهار گروه عبارتند از: دعاى پدر در حق فرزند، دعاى ستمديده بر ضد ستمكار، دعاى معتمر و دعاى روزهدار <ref>همان، ص 76</ref> | نويسنده در بخش سوم، به دنبال نشان دادن راه ظهور سلامت جسم و جان بوده و لذا به بيان و توضيح فوايد روزه پرداخته است. در اين بخش، بر طبق روايات، به استجابت دعاى چهار گروه اشاره و روايات و حكاياتى، در مورد آنها، بيان شده است. اين چهار گروه عبارتند از: دعاى پدر در حق فرزند، دعاى ستمديده بر ضد ستمكار، دعاى معتمر و دعاى روزهدار<ref>همان، ص 76</ref> | ||
در بخش چهارم، حسنات اخلاقى برشمرده شده است. به اعتقاد نويسنده، قرآن مجيد و روايات اهل بيت(ع) در زمينه هدف آفرينش انسان، نكات، لطايف، اشارات و حكمتهايى دارند كه انسان از درك و فهم آنها لذت برده و علاقهمند مىشود كه خود را با آن حقايق ملكوتى و واقعيات معنوى كه همه ارزش انسان به آنهاست، هماهنگ كند. وى بر اين باور است كه قرآن مجيد، تبديل شدن خاك مرده به اراده و قدرت خدا بهصورت انسان را، براى چهار هدف زير مىداند: | در بخش چهارم، حسنات اخلاقى برشمرده شده است. به اعتقاد نويسنده، قرآن مجيد و روايات اهل بيت(ع) در زمينه هدف آفرينش انسان، نكات، لطايف، اشارات و حكمتهايى دارند كه انسان از درك و فهم آنها لذت برده و علاقهمند مىشود كه خود را با آن حقايق ملكوتى و واقعيات معنوى كه همه ارزش انسان به آنهاست، هماهنگ كند. وى بر اين باور است كه قرآن مجيد، تبديل شدن خاك مرده به اراده و قدرت خدا بهصورت انسان را، براى چهار هدف زير مىداند: | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#تحصيل عبادت و بندگى، براى رسيدن به رضايت حق و رضوان الهى و حيات جاويد و پرنعمت آخرت. | #تحصيل عبادت و بندگى، براى رسيدن به رضايت حق و رضوان الهى و حيات جاويد و پرنعمت آخرت. | ||
#آراسته شدن به نيكوترين و زيباترين عمل در همه زمينههاى زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعى. | #آراسته شدن به نيكوترين و زيباترين عمل در همه زمينههاى زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعى. | ||
#رسيدن به رحمت الهيه و غرق شدن در الطاف و عنايات حضرت حق و آرميدن در سايهى توجه پروردگار مهربان <ref>همان، ص 89</ref> | #رسيدن به رحمت الهيه و غرق شدن در الطاف و عنايات حضرت حق و آرميدن در سايهى توجه پروردگار مهربان<ref>همان، ص 89</ref> | ||
در بخش پنجم، ضمن بيان ريشه خوبىها و زشتىها و جايگاه اخلاق در معارف الهى، حسن خلق، نيرومندترين وسيله نجات دانسته شده است <ref>همان، ص 111</ref> | در بخش پنجم، ضمن بيان ريشه خوبىها و زشتىها و جايگاه اخلاق در معارف الهى، حسن خلق، نيرومندترين وسيله نجات دانسته شده است<ref>همان، ص 111</ref> | ||
در بيان جايگاه اخلاق در معارف الهى، نويسنده، معتقد است اگر در آيات قرآن به مسائل فقهى دقت كنيم، خواهيم يافت كه آيات مربوط به احكام فقهى، نزديك به پانصد آيه مىشود، ولى در رابطه با حقايق اخلاقى و حسنات نفسانى، از ابتدا تا انتهاى قرآن مجيد، به مكارم اخلاقى اشاره شده و كثرت روايات هم در اين زمينه به اندازهاى است كه از مجموع آنها، كتابها به وجود آمده است <ref>همان، ص 128</ref> | در بيان جايگاه اخلاق در معارف الهى، نويسنده، معتقد است اگر در آيات قرآن به مسائل فقهى دقت كنيم، خواهيم يافت كه آيات مربوط به احكام فقهى، نزديك به پانصد آيه مىشود، ولى در رابطه با حقايق اخلاقى و حسنات نفسانى، از ابتدا تا انتهاى قرآن مجيد، به مكارم اخلاقى اشاره شده و كثرت روايات هم در اين زمينه به اندازهاى است كه از مجموع آنها، كتابها به وجود آمده است<ref>همان، ص 128</ref> | ||
در بخش ششم، به بازتاب اعمال و رفتار انسان در آخرت، اشاره شده است. نويسنده، معتقد است از آيات قرآن و روايات استفاده مىشود كه خداوند دنيا را براى بندگانش بهمنزلهى مزرعه و كشتزار براى آخرت قرار داده است و انسان بايد در سايهى تعاليم وحى و هدايت انبيا و امامان، چند روزى كه در دنياست مانند زارعى عاقل و دهقانى بصير بذر ايمان، عمل صالح و حسن خلق را در اين كشتزار بپاشد و پس از ورود به آخرت، بهترين محصول و ميوه را كه رضاى حق و بهشت جاويد است، تحصيل كند <ref>همان، ص 133</ref> | در بخش ششم، به بازتاب اعمال و رفتار انسان در آخرت، اشاره شده است. نويسنده، معتقد است از آيات قرآن و روايات استفاده مىشود كه خداوند دنيا را براى بندگانش بهمنزلهى مزرعه و كشتزار براى آخرت قرار داده است و انسان بايد در سايهى تعاليم وحى و هدايت انبيا و امامان، چند روزى كه در دنياست مانند زارعى عاقل و دهقانى بصير بذر ايمان، عمل صالح و حسن خلق را در اين كشتزار بپاشد و پس از ورود به آخرت، بهترين محصول و ميوه را كه رضاى حق و بهشت جاويد است، تحصيل كند<ref>همان، ص 133</ref> | ||
آثار پرفايده حسن خلق، در بخش هفتم بيان شده است. نويسنده براى اينكه بتواند به بخشى از آثار مكارم اخلاق و جايگاهى كه در زندگى دارد و اينكه در خيمهى حيات چه نور پرفايدهاى را مىافشاند، بازگويد، ابتدا مقدمهاى را در رابطه با حيات ذكر كرده است؛ مقدمهاى كه از مضامين آيات قرآن و روايات اهل بيت استفاده شده است. وى حيات و زندگى را از منظر آيات و روايات، به چهار مرتبه زير تقسيم و به توضيح هريك پرداخته است: حيات طبيعى، حيات معنوى و انسانى، حيات طيبه و حيات برتر و ملكوتى <ref>همان، ص 156</ref> | آثار پرفايده حسن خلق، در بخش هفتم بيان شده است. نويسنده براى اينكه بتواند به بخشى از آثار مكارم اخلاق و جايگاهى كه در زندگى دارد و اينكه در خيمهى حيات چه نور پرفايدهاى را مىافشاند، بازگويد، ابتدا مقدمهاى را در رابطه با حيات ذكر كرده است؛ مقدمهاى كه از مضامين آيات قرآن و روايات اهل بيت استفاده شده است. وى حيات و زندگى را از منظر آيات و روايات، به چهار مرتبه زير تقسيم و به توضيح هريك پرداخته است: حيات طبيعى، حيات معنوى و انسانى، حيات طيبه و حيات برتر و ملكوتى<ref>همان، ص 156</ref> | ||
در بخش هشتم، تعاليم اخلاقى حياتبخش پيامبر(ص)، در مؤلفههاى زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: نظر به مادون و چشمپوشى از نظريه مافوق؛ عشقورزى به تهيدستان و فقيران؛ حقگويى؛ صله رحم؛ نترسيدن از سرزنشكنندگان و بسيار گفتن «لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم» <ref>همان، ص 175</ref> | در بخش هشتم، تعاليم اخلاقى حياتبخش پيامبر(ص)، در مؤلفههاى زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: نظر به مادون و چشمپوشى از نظريه مافوق؛ عشقورزى به تهيدستان و فقيران؛ حقگويى؛ صله رحم؛ نترسيدن از سرزنشكنندگان و بسيار گفتن «لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم»<ref>همان، ص 175</ref> | ||
توصيههاى حق به حسنات اخلاقى؛ روش پاكان در زندگى؛ زبان و چشم صالحان؛ آراستگى اهل معنا؛ اخلاق، كليد خير دنيا و آخرت؛ نيكى با ديگران؛ حسنات اخلاقى عامل نجات انسان در دنيا و آخرت و راه بهشت، عنوان ساير بخشهاى كتاب مىباشد <ref>همان، ص 199 - 390</ref> | توصيههاى حق به حسنات اخلاقى؛ روش پاكان در زندگى؛ زبان و چشم صالحان؛ آراستگى اهل معنا؛ اخلاق، كليد خير دنيا و آخرت؛ نيكى با ديگران؛ حسنات اخلاقى عامل نجات انسان در دنيا و آخرت و راه بهشت، عنوان ساير بخشهاى كتاب مىباشد<ref>همان، ص 199 - 390</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش