۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
اين رسايل، بديعترين و بىسابقهترين آثارى است كه محصول كار گروهى و جمعى در فضاى اسلامى و شيعى مىباشد. بسيارى عقيده دارند كه رسايل إخوان الصفا از جمله نفيسترين و گرانبهاترين تأليفات فلسفى و ارزشمندترين سوغات علمى و قديمىترين دائرةالمعارف فكرى است كه بداعت، ايجاز، روشنى بيان، بلاغت و حكمت را در خود جمع كرده و دربردارنده علوم فلكى، رياضيات، موسيقى، هندسه، طب، ادبيات، حيوانشناسى، تربيت، اخلاق، شعر و علوم ديگرى است كه عقل اسلامى، آن را در عصرى كه فلسفه، گونهاى از كفر و الحاد خوانده مىشد، ايجاد نموده است <ref>رسائل إخوان الصفا، مقدمه عارف تامر، ج 1، ص 9</ref> | اين رسايل، بديعترين و بىسابقهترين آثارى است كه محصول كار گروهى و جمعى در فضاى اسلامى و شيعى مىباشد. بسيارى عقيده دارند كه رسايل إخوان الصفا از جمله نفيسترين و گرانبهاترين تأليفات فلسفى و ارزشمندترين سوغات علمى و قديمىترين دائرةالمعارف فكرى است كه بداعت، ايجاز، روشنى بيان، بلاغت و حكمت را در خود جمع كرده و دربردارنده علوم فلكى، رياضيات، موسيقى، هندسه، طب، ادبيات، حيوانشناسى، تربيت، اخلاق، شعر و علوم ديگرى است كه عقل اسلامى، آن را در عصرى كه فلسفه، گونهاى از كفر و الحاد خوانده مىشد، ايجاد نموده است<ref>رسائل إخوان الصفا، مقدمه عارف تامر، ج 1، ص 9</ref> | ||
درباره مؤلف اين رسائل اختلاف فراوانى وجود دارد: بعضى، آن را به [[امام جعفر صادق(ع)]] <ref>صابر عبده ابازيد محمد، فكرة الزمان عند إخوان الصفا، ص 70، به نقل از [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، لسان [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، ج 2، ص 63</ref>؛ برخى، به مسلمة بن قاسم اندلسى (م 353ق) <ref>احمد زكى پاشا، مقدمه رسائل اخوان الصفا، ص 31</ref>و گروهى، به حكيم ابوالقاسم مجريطى (م 398ق) <ref>مقدمه ابن خلدون، ص 480</ref>نسبت دادهاند. | درباره مؤلف اين رسائل اختلاف فراوانى وجود دارد: بعضى، آن را به [[امام جعفر صادق(ع)]]<ref>صابر عبده ابازيد محمد، فكرة الزمان عند إخوان الصفا، ص 70، به نقل از [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، لسان [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، ج 2، ص 63</ref>؛ برخى، به مسلمة بن قاسم اندلسى (م 353ق)<ref>احمد زكى پاشا، مقدمه رسائل اخوان الصفا، ص 31</ref>و گروهى، به حكيم ابوالقاسم مجريطى (م 398ق)<ref>مقدمه ابن خلدون، ص 480</ref>نسبت دادهاند. | ||
حاجى خليفه معتقد است كه مجريطى رسائلى شبيه اين رسائل و با همين نام داشته كه از آن اثرى در دست نيست <ref>ملا كاتب چلبى (حاجى خليفه)، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، ج 1، ص 904</ref>و بعضى ديگر عقيده دارند كه مجريطى اين كتاب را از سرزمين مشرق به اندلس برده و به شاگردان خود املا كرده است و به همين جهت، در انتساب كتاب به او اشتباه رخ داده و گروهى از پژوهشگران بر اين باورند كه آغاز تأليف اين كتاب، توسط عبدالله بن محمد بن اسماعيل بن جعفر، از فرزندان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و از بزرگان اسماعيليه بوده و پس از وى فرزندش، احمد بن عبدالله آن را تكميل كرده است <ref>عارف تامر، حقيقة إخوان الصفا و خلان الوفاء، ص 10</ref> | حاجى خليفه معتقد است كه مجريطى رسائلى شبيه اين رسائل و با همين نام داشته كه از آن اثرى در دست نيست<ref>ملا كاتب چلبى (حاجى خليفه)، [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، ج 1، ص 904</ref>و بعضى ديگر عقيده دارند كه مجريطى اين كتاب را از سرزمين مشرق به اندلس برده و به شاگردان خود املا كرده است و به همين جهت، در انتساب كتاب به او اشتباه رخ داده و گروهى از پژوهشگران بر اين باورند كه آغاز تأليف اين كتاب، توسط عبدالله بن محمد بن اسماعيل بن جعفر، از فرزندان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و از بزرگان اسماعيليه بوده و پس از وى فرزندش، احمد بن عبدالله آن را تكميل كرده است<ref>عارف تامر، حقيقة إخوان الصفا و خلان الوفاء، ص 10</ref> | ||
بعضى با توجيه و تكلّف به جمع اين اقوال پراكنده پرداختهاند، اما مشهورتر آن است كه اين رسائل، حاصل تلاش يك انجمن سرّى از بزرگان اسماعيليه است كه در تعداد اعضا و نام آنها ترديد فراوان وجود دارد. به احتمال قوى ابوحيان توحيدى يكى از اعضاى اين تشكل بوده است <ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، ج 7، ص 245</ref> | بعضى با توجيه و تكلّف به جمع اين اقوال پراكنده پرداختهاند، اما مشهورتر آن است كه اين رسائل، حاصل تلاش يك انجمن سرّى از بزرگان اسماعيليه است كه در تعداد اعضا و نام آنها ترديد فراوان وجود دارد. به احتمال قوى ابوحيان توحيدى يكى از اعضاى اين تشكل بوده است<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، ج 7، ص 245</ref> | ||
إخوان الصفا، در رسائل خود كوشيدهاند خوانندگان را با همه بخشهاى دانش و فنون نظرى و عملى دوران خود آشنا كنند و هدفشان از اين كوششها، راهنمايى گمراهان و ارشاد سرگشتگان و بيدار كردن غافلان بوده است <ref>رسائل إخوان الصفا، ج 4، ص 242</ref> | إخوان الصفا، در رسائل خود كوشيدهاند خوانندگان را با همه بخشهاى دانش و فنون نظرى و عملى دوران خود آشنا كنند و هدفشان از اين كوششها، راهنمايى گمراهان و ارشاد سرگشتگان و بيدار كردن غافلان بوده است<ref>رسائل إخوان الصفا، ج 4، ص 242</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
كتاب ديگر إخوان الصفا، «الرسالة الجامعة» است كه تلخيص همين مجموعه رسائل محسوب مىشود <ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 7، ص 242</ref> | كتاب ديگر إخوان الصفا، «الرسالة الجامعة» است كه تلخيص همين مجموعه رسائل محسوب مىشود<ref>دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 7، ص 242</ref> | ||
ترجمهگونهاى كهن از رسائل إخوان الصفا با عنوان «مجمل الحكمة» به زبان فارسى به كوشش محمدتقى دانشپژوه و [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] توسط پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، در سال 1375ش به چاپ رسيده كه ظاهراً ترجمه بخشهاى برگزيدهاى از كتاب است. | ترجمهگونهاى كهن از رسائل إخوان الصفا با عنوان «مجمل الحكمة» به زبان فارسى به كوشش محمدتقى دانشپژوه و [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] توسط پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، در سال 1375ش به چاپ رسيده كه ظاهراً ترجمه بخشهاى برگزيدهاى از كتاب است. | ||
همچنين گزيدههايى از اين كتاب به زبانهاى اروپايى (فرانسه، انگليسى، آلمانى و...) ترجمه و چاپ شده است و در منابع، از ترجمه تركى و هندى اين رسائل ياد مىشود <ref> صابر عبده ابازيد محمد، فكرة الزمان عند إخوان الصفا، ص 85</ref> | همچنين گزيدههايى از اين كتاب به زبانهاى اروپايى (فرانسه، انگليسى، آلمانى و...) ترجمه و چاپ شده است و در منابع، از ترجمه تركى و هندى اين رسائل ياد مىشود<ref> صابر عبده ابازيد محمد، فكرة الزمان عند إخوان الصفا، ص 85</ref> | ||
گزيدههاى مختلفى از اين رسائل، چاپ شده كه نشان از اهتمام انديشوران به محتواى آن است (از جمله انتخاب إخوان الصفا به همت جمس ميخاييل در لندن، سال 1830؛ خلاصة الوفاء فى اختصار رسائل إخوان الصفا به همّت فريدريك ديتريش در برلين، 1886 و تحفة إخوان الصفا توسط احمد بن محمد شروان يمنى). | گزيدههاى مختلفى از اين رسائل، چاپ شده كه نشان از اهتمام انديشوران به محتواى آن است (از جمله انتخاب إخوان الصفا به همت جمس ميخاييل در لندن، سال 1830؛ خلاصة الوفاء فى اختصار رسائل إخوان الصفا به همّت فريدريك ديتريش در برلين، 1886 و تحفة إخوان الصفا توسط احمد بن محمد شروان يمنى). |
ویرایش