۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قاضى نورالله شوشترى' به 'قاضى نورالله شوشترى ') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
كتاب حاضر بر اساس منابع معاصر و منابع مربوط به كمى پيش از اين دوران تدوين شده است. دوره تاريخ مورد مطالعه در اين كتاب آنقدر وسيع و منابع آن بهاندازهاى متنوع است كه امكان بررسى انتقادى آنها در اينجا وجود ندارد. | كتاب حاضر بر اساس منابع معاصر و منابع مربوط به كمى پيش از اين دوران تدوين شده است. دوره تاريخ مورد مطالعه در اين كتاب آنقدر وسيع و منابع آن بهاندازهاى متنوع است كه امكان بررسى انتقادى آنها در اينجا وجود ندارد. | ||
شيعه در طول تاريخ همواره مور اتهام اهل سنت و خلفا و حكام سنى قرار داشته است؛ در مقدمه كتاب اين مطلب خاطرنشان شده است <ref>مقدمه، 19 - 28</ref> | شيعه در طول تاريخ همواره مور اتهام اهل سنت و خلفا و حكام سنى قرار داشته است؛ در مقدمه كتاب اين مطلب خاطرنشان شده است<ref>مقدمه، 19 - 28</ref> | ||
نويسنده، فصل اول كتاب را با تعريف «شيعه» آغاز كرده است: شيعه، كلمهاى عربى است كه مشتقات آن در آيات متعددى از قرآن ذكر شده است. در لغتنامههاى عربى، دوستداران يا پيروان يك شخص، شيعيان او ناميده شدهاند. كلمه شيعه مفرد است، اما براى مفرد، تثنيه و جمع، يكسان به كار مىرود. اصطلاح «شيعى» به معناى پيرو مذهب تشيع است. نويسنده سپس به اين نتيجه مىرسد كه پيروان مخلص و فداكار حضرت محمد(ص) و اهل بيت او را شيعه مىگويند. سپس على بن ابىطالب(ع) و فاطمه زهرا (س) و اهل بيت(ع) معرفى شدهاند. در فصل دوم و سوم كتاب نيز مباحث خلافت و نيز جانشينان امام حسين(ع) بيان شده است <ref>متن كتاب، ص 31 - 128</ref> | نويسنده، فصل اول كتاب را با تعريف «شيعه» آغاز كرده است: شيعه، كلمهاى عربى است كه مشتقات آن در آيات متعددى از قرآن ذكر شده است. در لغتنامههاى عربى، دوستداران يا پيروان يك شخص، شيعيان او ناميده شدهاند. كلمه شيعه مفرد است، اما براى مفرد، تثنيه و جمع، يكسان به كار مىرود. اصطلاح «شيعى» به معناى پيرو مذهب تشيع است. نويسنده سپس به اين نتيجه مىرسد كه پيروان مخلص و فداكار حضرت محمد(ص) و اهل بيت او را شيعه مىگويند. سپس على بن ابىطالب(ع) و فاطمه زهرا (س) و اهل بيت(ع) معرفى شدهاند. در فصل دوم و سوم كتاب نيز مباحث خلافت و نيز جانشينان امام حسين(ع) بيان شده است<ref>متن كتاب، ص 31 - 128</ref> | ||
در فصل چهارم كتاب، شرح حال ابوذر، عمار بن ياسر، سلمان فارسى و مقداد بن عمر بيان شده است. سپس ديگر اصحاب شيعه پيامبر و نيز شيعيان برجسته در ميان تابعين و تابعين تابعين معرفى شدهاند <ref>همان، ص 129 - 164</ref> | در فصل چهارم كتاب، شرح حال ابوذر، عمار بن ياسر، سلمان فارسى و مقداد بن عمر بيان شده است. سپس ديگر اصحاب شيعه پيامبر و نيز شيعيان برجسته در ميان تابعين و تابعين تابعين معرفى شدهاند<ref>همان، ص 129 - 164</ref> | ||
در فصل پنجم كتاب كه به مؤلفان شيعه از قرن اول تا پنجم هجرى اختصاص دارد، نويسنده ابتدا امامان معصوم(ع) را از پيشگامان نشر تفسير، حديث، فقه و كلام مىداند، سپس مىافزايد كه اگرچه امامان به بسيارى از شاگردانشان اجازه تدريس تفسير، حديث و فقه را مىدادند، ولى تنها شاگردان منتخب، مجاز به بحث و مناظره بودند. بعضى از دانشمندان، علاوه بر نقل احاديث از امامان، در نشر تعاليم ايشان در موضوع حديث، تفسير و فقه نيز تخصص داشتند. وى سپس خاطرنشان مىكند كه اگرچه بسيارى از آثار شيعه، بههمراه كتابخانهها، نابود شدند، اما ديگر آثار فهرستى، عناوين و جزئيات بعضى از آثار نويسندگان اوليه شيعه را در بر دارند كه نويسنده با ذكر اسامى نويسندگان و معرفى اجمالى، به ذكر آثار هريك پرداخته است <ref>همان، ص 165 - 228</ref> | در فصل پنجم كتاب كه به مؤلفان شيعه از قرن اول تا پنجم هجرى اختصاص دارد، نويسنده ابتدا امامان معصوم(ع) را از پيشگامان نشر تفسير، حديث، فقه و كلام مىداند، سپس مىافزايد كه اگرچه امامان به بسيارى از شاگردانشان اجازه تدريس تفسير، حديث و فقه را مىدادند، ولى تنها شاگردان منتخب، مجاز به بحث و مناظره بودند. بعضى از دانشمندان، علاوه بر نقل احاديث از امامان، در نشر تعاليم ايشان در موضوع حديث، تفسير و فقه نيز تخصص داشتند. وى سپس خاطرنشان مىكند كه اگرچه بسيارى از آثار شيعه، بههمراه كتابخانهها، نابود شدند، اما ديگر آثار فهرستى، عناوين و جزئيات بعضى از آثار نويسندگان اوليه شيعه را در بر دارند كه نويسنده با ذكر اسامى نويسندگان و معرفى اجمالى، به ذكر آثار هريك پرداخته است<ref>همان، ص 165 - 228</ref> | ||
مباحث اصلى كتاب از فصل ششم، با عنوان «تشيع در شمال هند» آغاز مىشود. تاريخ نفوذ اسلام در شبه قاره هند، با افسانهها و موهومات آميخته است، ولى اين مقدار مسلم است كه تاجران عرب كه اسلام آورده بودند، در زمان پيامبر(ص)، اسلام را در مناطق ساحلى و جزاير جنوب هند، رواج دادند. بررسى جنبش اسماعيليه در سند، گجرات و دهلى و نيز سادات و شيعيان از ديگر عناوين اين فصل است. | مباحث اصلى كتاب از فصل ششم، با عنوان «تشيع در شمال هند» آغاز مىشود. تاريخ نفوذ اسلام در شبه قاره هند، با افسانهها و موهومات آميخته است، ولى اين مقدار مسلم است كه تاجران عرب كه اسلام آورده بودند، در زمان پيامبر(ص)، اسلام را در مناطق ساحلى و جزاير جنوب هند، رواج دادند. بررسى جنبش اسماعيليه در سند، گجرات و دهلى و نيز سادات و شيعيان از ديگر عناوين اين فصل است. |
ویرایش