پرش به محتوا

اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه (خطبه متقین): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
خط ۷۴: خط ۷۴:
#نويسنده در شرح اين عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه يكى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مى‌شود به هراس مى‌افتد و مى‌گويد: من از ديگران نسبت به خود آگاه‌ترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاه‌تر است (مى‌گويد) خدايا! مرا به آنچه مى‌گويند مگير و مؤاخذه مكن! و مرا بهتر از آنچه گمان مى‌كنند قرار ده، و آنچه را از اعمالم نمى‌دانند بيامرز»، چنين نوشته است: از فراز بالا به دست مى‌آيد كه: 1- مدح مداحان و ثناء ثناخوانان در متقين تأثير نكرده و عوض نمى‌شوند، بلكه مدح باعث بيدارى آنها مى‌شود كه مبادا از جاده خارج شوند. 2- متقين نقّاد خويشتن هستند، وقتى مدح مى‌شنوند، به انتقاد از خود مى‌پردازند. 3- متقين در مقام خودشناسى پيشرفته و خود را شناخته‌اند، اين خودشناسى و معرفت نفس زيربناى دو خصلت قبل است، وقتى خود صفت وجودى خود را شناختند، از مداحى ديگران خشنود نشده، و به نقّادى از خود مى‌پردازند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/129 ر.ك: همان، ج2، ص129]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/130 130]</ref>
#نويسنده در شرح اين عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه يكى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مى‌شود به هراس مى‌افتد و مى‌گويد: من از ديگران نسبت به خود آگاه‌ترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاه‌تر است (مى‌گويد) خدايا! مرا به آنچه مى‌گويند مگير و مؤاخذه مكن! و مرا بهتر از آنچه گمان مى‌كنند قرار ده، و آنچه را از اعمالم نمى‌دانند بيامرز»، چنين نوشته است: از فراز بالا به دست مى‌آيد كه: 1- مدح مداحان و ثناء ثناخوانان در متقين تأثير نكرده و عوض نمى‌شوند، بلكه مدح باعث بيدارى آنها مى‌شود كه مبادا از جاده خارج شوند. 2- متقين نقّاد خويشتن هستند، وقتى مدح مى‌شنوند، به انتقاد از خود مى‌پردازند. 3- متقين در مقام خودشناسى پيشرفته و خود را شناخته‌اند، اين خودشناسى و معرفت نفس زيربناى دو خصلت قبل است، وقتى خود صفت وجودى خود را شناختند، از مداحى ديگران خشنود نشده، و به نقّادى از خود مى‌پردازند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/129 ر.ك: همان، ج2، ص129]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/130 130]</ref>
#نويسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آميخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مى‌دهد، و حوصله مى‌كند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداش‌هائى است كه خداوند براى فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مى‌كند... و اگر پرهيزگار دانش‌اندوزى مى‌كند، يا تعليم مى‌دهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مى‌كند، از طعنه جاهلين از كوره به‌در نمى‌رود و بر هدف و مسير خود استقامت مى‌كند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ك: همان، ص315]</ref>
#نويسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آميخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مى‌دهد، و حوصله مى‌كند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداش‌هائى است كه خداوند براى فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مى‌كند... و اگر پرهيزگار دانش‌اندوزى مى‌كند، يا تعليم مى‌دهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مى‌كند، از طعنه جاهلين از كوره به‌در نمى‌رود و بر هدف و مسير خود استقامت مى‌كند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ك: همان، ص315]</ref>
#نويسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مى‌كند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت سنگين است كه بدترين آن خارج شدن حلاوت ياد و ذكر خدا از قلب است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/321 ر.ك: همان، ج2، ص321]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/325 325]</ref> همچنين آفات عمل بدون علم را چنين برمى‌شمارد: 1- گمراهى از جاده مستقيم حق و دورى از آن؛ 2- عدم قبول عمل بدون علم و معرفت؛ 3- همراهى با فساد؛ 4- در جا زدن در مسير تكامل ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/326 ر.ك: همان، ص326]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/328 328]</ref>
#نويسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مى‌كند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت سنگين است كه بدترين آن خارج شدن حلاوت ياد و ذكر خدا از قلب است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/321 ر.ك: همان، ج2، ص321]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/325 325]</ref>همچنين آفات عمل بدون علم را چنين برمى‌شمارد: 1- گمراهى از جاده مستقيم حق و دورى از آن؛ 2- عدم قبول عمل بدون علم و معرفت؛ 3- همراهى با فساد؛ 4- در جا زدن در مسير تكامل ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/326 ر.ك: همان، ص326]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/328 328]</ref>
#نويسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهايش را نزديك و غير طولانى مى‌بينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) براى پرهيزگاران مى‌شمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و اميد به آينده را نفى نمى‌كنند، بلكه طول آن را مذّمت مى‌كنند. اصل اميد و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى اميدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را اميدها به حركت درمى‌آورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مى‌گيرد، و انسان نمى‌فهمد كه دنيا زودگذر است، نمى‌خواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/329 ر.ك: همان، ص329]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/342 342]</ref>
#نويسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهايش را نزديك و غير طولانى مى‌بينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) براى پرهيزگاران مى‌شمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و اميد به آينده را نفى نمى‌كنند، بلكه طول آن را مذّمت مى‌كنند. اصل اميد و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى اميدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را اميدها به حركت درمى‌آورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مى‌گيرد، و انسان نمى‌فهمد كه دنيا زودگذر است، نمى‌خواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/329 ر.ك: همان، ص329]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/342 342]</ref>


خط ۸۰: خط ۸۰:




براى كتاب حاضر، فهرست مطالب و منابع تنظيم شده است. كتاب حاضر مستند است و گردآورنده، ارجاعات را به‌صورت پاورقى آورده: در اين پاورقى‌ها نام و نشان آيات را مشخص كرده ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/66 مثلاً متن كتاب، ج2، ص66 پاورقى 1- 4]</ref> و منابعش را با ذكر شماره جلد و صفحه يادآور شده ...<ref>مثلاً همان، ج2، ص11 پاورقى 1</ref> و گاه توضيحى افزوده است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/118 ر.ك: همان، ج1، ص118] پاورقى 2 و [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/508 ج2، ص508 پاورقى 2]</ref> و با بررسى اجمالى، پاورقى انتقادى مشاهده نشد.
براى كتاب حاضر، فهرست مطالب و منابع تنظيم شده است. كتاب حاضر مستند است و گردآورنده، ارجاعات را به‌صورت پاورقى آورده: در اين پاورقى‌ها نام و نشان آيات را مشخص كرده ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/66 مثلاً متن كتاب، ج2، ص66 پاورقى 1- 4]</ref>و منابعش را با ذكر شماره جلد و صفحه يادآور شده ...<ref>مثلاً همان، ج2، ص11 پاورقى 1</ref>و گاه توضيحى افزوده است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/118 ر.ك: همان، ج1، ص118] پاورقى 2 و [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/508 ج2، ص508 پاورقى 2]</ref>و با بررسى اجمالى، پاورقى انتقادى مشاهده نشد.


==پانويس ==
==پانويس ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش