۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''زهر الآداب و ثمر الألباب'''، مشهورترین اثر ابراهیم بن علی حصری قیروانی (متوفی 453ق) است که آن را به درخواست ابوالفضل عباس بن سلیمان (متوفی قرن پنجم) از کاتبان بزرگ قیروان در سه جلد تألیف کرد. وی با استفاده از «البيان و التبيين» جاحظ، «سحر البلاغة» عبدالملک ثعالبی و منابع دیگر، برترین اشعار و متون ادبی و حکایتهای اخلاقی و طنزآمیز و نیز بسیاری از فنون بدیعی و شیوهها و سبکهای متنوع نثر را در این کتاب گرد آورد. | '''زهر الآداب و ثمر الألباب'''، مشهورترین اثر ابراهیم بن علی حصری قیروانی (متوفی 453ق) است که آن را به درخواست ابوالفضل عباس بن سلیمان (متوفی قرن پنجم) از کاتبان بزرگ قیروان در سه جلد تألیف کرد. وی با استفاده از «البيان و التبيين» جاحظ، «سحر البلاغة» عبدالملک ثعالبی و منابع دیگر، برترین اشعار و متون ادبی و حکایتهای اخلاقی و طنزآمیز و نیز بسیاری از فنون بدیعی و شیوهها و سبکهای متنوع نثر را در این کتاب گرد آورد. | ||
این کتاب را میتوان دایرةالمعارفی ادبی بشمار آورد که از حیث محتوا با «الکامل» مبرد و «البيان و التبيين» جاحظ درخور مقایسه است. این اثر برای دستیابیبه مطالبی از کتابهای مفقودشده، نظیر «مثالب العرب» ابوعبیده معمر بن مثنی، تنها مأخذ موجود است<ref>حسینی آهق، زحل، ص510</ref> این نسخه از کتاب با مقدمه، شرح و تعلیقه یوسف علی طویل منتشر شده است. | این کتاب را میتوان دایرةالمعارفی ادبی بشمار آورد که از حیث محتوا با «الکامل» مبرد و «البيان و التبيين» جاحظ درخور مقایسه است. این اثر برای دستیابیبه مطالبی از کتابهای مفقودشده، نظیر «مثالب العرب» ابوعبیده معمر بن مثنی، تنها مأخذ موجود است<ref>حسینی آهق، زحل، ص510</ref>این نسخه از کتاب با مقدمه، شرح و تعلیقه یوسف علی طویل منتشر شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اثر است که به گفته خود حصری گزیدهای از نوادر کوتاه نثر و نظم است که تقریباً بیهیچ ترتیب و تبویبی در کنار هم قرار گرفته است تا با توجه به تنوعی که دارد، موجب انبساط خاطر خواننده شود. بخش عمدهای از این متون برگرفته از آثار بزرگان ادب سده 4ق، بهویژه بدیعالزمان همدانی، میکالی (متوفی 436ق)، خوارزمی (متوفی 383ق)، صاحب بن عباد (متوفی 385ق)، قابوس بن وشمگیر (متوفی 403ق) و ابومنصور ثعالبی (متوفی 429ق) است<ref>باقر، علیرضا، ص54</ref> | کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اثر است که به گفته خود حصری گزیدهای از نوادر کوتاه نثر و نظم است که تقریباً بیهیچ ترتیب و تبویبی در کنار هم قرار گرفته است تا با توجه به تنوعی که دارد، موجب انبساط خاطر خواننده شود. بخش عمدهای از این متون برگرفته از آثار بزرگان ادب سده 4ق، بهویژه بدیعالزمان همدانی، میکالی (متوفی 436ق)، خوارزمی (متوفی 383ق)، صاحب بن عباد (متوفی 385ق)، قابوس بن وشمگیر (متوفی 403ق) و ابومنصور ثعالبی (متوفی 429ق) است<ref>باقر، علیرضا، ص54</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
زهر الآداب و ثمر الألباب، مهمترین اثر حصری است که نسخههای گوناگونی از آن در دست است. حصری خود در توضیح سبب نگارش این کتاب گفته است که آن را به درخواست ابوالفضل عباس بن سلیمان - که احتمالاً منشی یکی از صاحبمنصبان بوده - نوشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14</ref> | زهر الآداب و ثمر الألباب، مهمترین اثر حصری است که نسخههای گوناگونی از آن در دست است. حصری خود در توضیح سبب نگارش این کتاب گفته است که آن را به درخواست ابوالفضل عباس بن سلیمان - که احتمالاً منشی یکی از صاحبمنصبان بوده - نوشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14</ref> | ||
حصری کتابش را با ذکر شرح حال صحابه از زمان رحلت رسولالله(ص) با ذکر اخبار عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب(ع) آغاز کرده است. پس از آن هم قطعه کوتاهی در وصف اهلبیت(ع) آورده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref> | حصری کتابش را با ذکر شرح حال صحابه از زمان رحلت رسولالله(ص) با ذکر اخبار عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب(ع) آغاز کرده است. پس از آن هم قطعه کوتاهی در وصف اهلبیت(ع) آورده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref> | ||
حصری در این کتاب قاعده و مبنای خاصی در تفسیر متون ندارد و به تعیین درست و نادرست آن نیز نمیپردازد. وی از کنار مطالب آشنا و تکراری میگذرد و مانند ابن عبدربه تنها به بیان آثار شرقی میپردازد و بهندرت به آثار مغربیان توجه میکند؛ شیوهای که در سنت ادبی اندلس بنیان نهاده شد و رفتهرفته در سراسر مغرب اسلامی سایه گستراند<ref>باقر، علیرضا، ص54</ref> | حصری در این کتاب قاعده و مبنای خاصی در تفسیر متون ندارد و به تعیین درست و نادرست آن نیز نمیپردازد. وی از کنار مطالب آشنا و تکراری میگذرد و مانند ابن عبدربه تنها به بیان آثار شرقی میپردازد و بهندرت به آثار مغربیان توجه میکند؛ شیوهای که در سنت ادبی اندلس بنیان نهاده شد و رفتهرفته در سراسر مغرب اسلامی سایه گستراند<ref>باقر، علیرضا، ص54</ref> | ||
حصری با آوردن نمونههای بسیاری از مقامه در زهر الآداب، اولین کسی است که مردم مراکش را با این فن آشنا کرد<ref>حسینی آهق، زحل، ص510</ref> وی به رسم رایج در میان نویسندگان سده 4ق، شعرهایی از خود یا دیگر شاعران را در میان نثر خویش گنجانده است و این شیوه در کتاب المصون وی بیشتر به کار رفته است. حصری که گویا سخت شیفته مقامات بدیعالزمان همدانی (متوفی 398ق) بود، 19 مقامه و نیز قطعات بسیاری از اشعار و رسایل وی را در زهر الآداب آورده است<ref>باقر، علیرضا، ص53</ref> | حصری با آوردن نمونههای بسیاری از مقامه در زهر الآداب، اولین کسی است که مردم مراکش را با این فن آشنا کرد<ref>حسینی آهق، زحل، ص510</ref>وی به رسم رایج در میان نویسندگان سده 4ق، شعرهایی از خود یا دیگر شاعران را در میان نثر خویش گنجانده است و این شیوه در کتاب المصون وی بیشتر به کار رفته است. حصری که گویا سخت شیفته مقامات بدیعالزمان همدانی (متوفی 398ق) بود، 19 مقامه و نیز قطعات بسیاری از اشعار و رسایل وی را در زهر الآداب آورده است<ref>باقر، علیرضا، ص53</ref> | ||
مهمترین مباحث نقدی حصری که بیشتر آنها در زهر الآداب آمده است، در سرقات ادبی، موازنه میان ادبا و آرایههای بدیعی خلاصه میشود. او بحثهای گستردهای در باب سرقت ادبی دارد، اما نگاهش به این موضوع از نگاه قدما فراتر نمیرود و بسیاری از گونههای اشتراک لفظی و معنایی را سرقت میداند. موازنههای حصری هم بیشتر جنبه استحسانی دارد که به ذوق و فطرت متکی است و نه تعلیل و استدلال؛ هرچند که همین موازنههای نیز بیشتر از آثار ناقدان پیشین مانند صولی (متوفی 243ق) و حاتمی (متوفی 388ق) گرفته شده است. نگاه حصری به دانش بدیع چنان گسترده است که وصف و استعاره را هم در بر میگیرد. شیفتگی وی به آرایههای بدیعی به اندازهای است که معمولاًً شعرای بدیعگرا را میستاید. گفتنی است که آراء نقدی حصری در زمینههای یادشده معمولاً اجمالی و سطحی است و او را ناقدی صاحب سبک معرفی نمیکند<ref>همان</ref> | مهمترین مباحث نقدی حصری که بیشتر آنها در زهر الآداب آمده است، در سرقات ادبی، موازنه میان ادبا و آرایههای بدیعی خلاصه میشود. او بحثهای گستردهای در باب سرقت ادبی دارد، اما نگاهش به این موضوع از نگاه قدما فراتر نمیرود و بسیاری از گونههای اشتراک لفظی و معنایی را سرقت میداند. موازنههای حصری هم بیشتر جنبه استحسانی دارد که به ذوق و فطرت متکی است و نه تعلیل و استدلال؛ هرچند که همین موازنههای نیز بیشتر از آثار ناقدان پیشین مانند صولی (متوفی 243ق) و حاتمی (متوفی 388ق) گرفته شده است. نگاه حصری به دانش بدیع چنان گسترده است که وصف و استعاره را هم در بر میگیرد. شیفتگی وی به آرایههای بدیعی به اندازهای است که معمولاًً شعرای بدیعگرا را میستاید. گفتنی است که آراء نقدی حصری در زمینههای یادشده معمولاً اجمالی و سطحی است و او را ناقدی صاحب سبک معرفی نمیکند<ref>همان</ref> | ||
حصری مردی دیندار و اخلاقمدار بوده است؛ ازاینرو برخلاف سنت بسیاری از جنگنویسان کوشیده است تا از آوردن مطالبی که با مبانی دینی سازگار نباشد، خودداری کند و به بهانه ایجاد انبساط خاطر در خواننده، به گرداب هرزهگرایی و بیبندوباری کشیده نشود<ref>همان</ref> | حصری مردی دیندار و اخلاقمدار بوده است؛ ازاینرو برخلاف سنت بسیاری از جنگنویسان کوشیده است تا از آوردن مطالبی که با مبانی دینی سازگار نباشد، خودداری کند و به بهانه ایجاد انبساط خاطر در خواننده، به گرداب هرزهگرایی و بیبندوباری کشیده نشود<ref>همان</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش