۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
بیشتر چهل باب کتاب مذکور، به بیان اخلاقیات، حقوق، وظایف، آداب و... مربوط به سلطان میپردازد، اما از باب چهارم تا پانزدهم آن در بیان امور مربوط به سایر مقامات مملکتی مثل وزیر، کاتب، نگهبان، قاضی، نیروهای نظامی و... است. | بیشتر چهل باب کتاب مذکور، به بیان اخلاقیات، حقوق، وظایف، آداب و... مربوط به سلطان میپردازد، اما از باب چهارم تا پانزدهم آن در بیان امور مربوط به سایر مقامات مملکتی مثل وزیر، کاتب، نگهبان، قاضی، نیروهای نظامی و... است. | ||
مؤلف در باب اول کتاب، ضمن ستایش جایگاه سلطانی شروط ششگانهای چون سلامت در بدن و رأی، عدالت، اجتهاد، شجاعت و... را برای سلطان لازم میداند <ref>ر.ک: متن کتاب، ص24</ref> او در باب دوم ضمن تعریف عدالت <ref>ر.ک: همان، ص28</ref>، تدبیر امور مردم در ده امر از جمله، صیانت از مرزها، اجرای عدالت و... را از وظایف سلطان دانسته است <ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref> | مؤلف در باب اول کتاب، ضمن ستایش جایگاه سلطانی شروط ششگانهای چون سلامت در بدن و رأی، عدالت، اجتهاد، شجاعت و... را برای سلطان لازم میداند <ref>ر.ک: متن کتاب، ص24</ref>او در باب دوم ضمن تعریف عدالت <ref>ر.ک: همان، ص28</ref>، تدبیر امور مردم در ده امر از جمله، صیانت از مرزها، اجرای عدالت و... را از وظایف سلطان دانسته است <ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref> | ||
وی صلاح مملکت را در عزت دین، تأمین امنیت و رعایت مصلحت رعیت میداند <ref>ر.ک: همان، ص31</ref> ابن سماک در سایر بابها از حقوق واجب در ارتباط با سلطان و اینکه طوری با او برخورد شود که رعایت احترام و عظمتش بشود <ref>ر.ک: همان، ص32</ref>، تقسیم وزیران به وزرای تفویض و تنفیذ و بیان اوصاف و شرایط هرکدام<ref>ر.ک: همان، ص39-35</ref>، تمجید از جایگاه کاتب<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>، تقسیم کاتبان به چهار قسم<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> و بیان وظایف و اهمیت و مراتب هریک<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>، عدم امکان مباشرت سلطان به قضاوت، معرفی علی بن ابیطالب(ع) بهعنوان اولین قاضی اسلام<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>، بیان شروط هفتگانه قضاوت<ref>ر.ک: همان، ص58-57</ref>، امور دهگانهای که قاضی در ولایت عامه برعهده دارد<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>، ولایت در رد مظالم، رئیس شرطه (پلیس) و وظایف وی، محتسب، تعریف حسبه، بیان شرایط محتسب و وظایف وی<ref>ر.ک: همان، ص71-68</ref> و... سخن میگوید. | وی صلاح مملکت را در عزت دین، تأمین امنیت و رعایت مصلحت رعیت میداند <ref>ر.ک: همان، ص31</ref>ابن سماک در سایر بابها از حقوق واجب در ارتباط با سلطان و اینکه طوری با او برخورد شود که رعایت احترام و عظمتش بشود <ref>ر.ک: همان، ص32</ref>، تقسیم وزیران به وزرای تفویض و تنفیذ و بیان اوصاف و شرایط هرکدام<ref>ر.ک: همان، ص39-35</ref>، تمجید از جایگاه کاتب<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>، تقسیم کاتبان به چهار قسم<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>و بیان وظایف و اهمیت و مراتب هریک<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>، عدم امکان مباشرت سلطان به قضاوت، معرفی علی بن ابیطالب(ع) بهعنوان اولین قاضی اسلام<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>، بیان شروط هفتگانه قضاوت<ref>ر.ک: همان، ص58-57</ref>، امور دهگانهای که قاضی در ولایت عامه برعهده دارد<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>، ولایت در رد مظالم، رئیس شرطه (پلیس) و وظایف وی، محتسب، تعریف حسبه، بیان شرایط محتسب و وظایف وی<ref>ر.ک: همان، ص71-68</ref>و... سخن میگوید. | ||
سایر بابهای کتاب به موارد ذیل در روابط سیاسی جامعه اسلامی پرداخته است: | سایر بابهای کتاب به موارد ذیل در روابط سیاسی جامعه اسلامی پرداخته است: |
ویرایش