پرش به محتوا

خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید بفارسی از کشف الاسرار ده جلدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۴۸: خط ۴۸:




'''خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد'''، تلخيصى امروزى از تفسيرى ده جلدى است كه امام ابوالفضل رشيدالدين احمد بن محمود ميبدى با عنوان «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]  و عدة الأبرار» براى شرح تفسير عارفانه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] نگاشته است. اين خلاصه به همت آقاى [[آموزگار، حبیب‌الله|حبيب‌الله آموزگار]]، به زبان فارسى معاصر و در دو جلد به انجام رسيده است. اين تفسير، كامل است و در جلد اول، هفده سوره آغازين قرآن از سوره حمد تا پايان سوره إسراء و در جلد دوم، نود و هفت سوره باقى‌مانده از سوره كهف تا پايان سوره ناس تفسير شده است. آقاى آموزگار با توجه به فتواى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] راجع به جواز تبليغ قرآن به زبان غير عربى و اينكه خطاب و تبليغ براى هر قومى به زبان آن قوم جائز است، اقدام به تلخيص اين كتاب كرده است؛ زيرا از سويى تحصيل زبان عربى به‌قدرى كه معنى آيات قرآن فهميده شود، امروزه براى غالب جوانان پسر و دختر مشكل است و از سوى ديگر طول و تفصيل مملّ (خسته‌كننده)، متناسب با وقت و فرصت فارسى‌زبانان امروزه نيست <ref>خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد، ج 1، مقدمه ص 8</ref>
'''خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد'''، تلخيصى امروزى از تفسيرى ده جلدى است كه امام ابوالفضل رشيدالدين احمد بن محمود ميبدى با عنوان «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]  و عدة الأبرار» براى شرح تفسير عارفانه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] نگاشته است. اين خلاصه به همت آقاى [[آموزگار، حبیب‌الله|حبيب‌الله آموزگار]]، به زبان فارسى معاصر و در دو جلد به انجام رسيده است. اين تفسير، كامل است و در جلد اول، هفده سوره آغازين قرآن از سوره حمد تا پايان سوره إسراء و در جلد دوم، نود و هفت سوره باقى‌مانده از سوره كهف تا پايان سوره ناس تفسير شده است. آقاى آموزگار با توجه به فتواى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] راجع به جواز تبليغ قرآن به زبان غير عربى و اينكه خطاب و تبليغ براى هر قومى به زبان آن قوم جائز است، اقدام به تلخيص اين كتاب كرده است؛ زيرا از سويى تحصيل زبان عربى به‌قدرى كه معنى آيات قرآن فهميده شود، امروزه براى غالب جوانان پسر و دختر مشكل است و از سوى ديگر طول و تفصيل مملّ (خسته‌كننده)، متناسب با وقت و فرصت فارسى‌زبانان امروزه نيست<ref>خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد، ج 1، مقدمه ص 8</ref>


== درباره اين تلخيص چند نكته گفتنى است==
== درباره اين تلخيص چند نكته گفتنى است==




#خلاصه‌كننده محترم، اين كار را از يازدهم آبان سال 1344 آغاز كرده و البته معلوم نشد، ولى خدا داناست كه در چندمين روز از فروردين 1349 به پايان برده است <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4 و 8</ref>
#خلاصه‌كننده محترم، اين كار را از يازدهم آبان سال 1344 آغاز كرده و البته معلوم نشد، ولى خدا داناست كه در چندمين روز از فروردين 1349 به پايان برده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4 و 8</ref>
#او مقدمه‌اى در بيان هدف از تلخيص كتاب و مطالبى درباره زندگى و انديشه‌هاى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] و بعد از اتمام متن نيز خاتمه‌اى براى جلد اول در سال 1347ش و خاتمه‌اى ديگر براى جلد دوم در سال 1349ش، نوشته و بعد از آن، دوباره شرح احوال و آثار [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] را مطرح كرده است <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 1 - 4 و ص 583 و ج 2، ص 652 و ص 653 - 663</ref>
#او مقدمه‌اى در بيان هدف از تلخيص كتاب و مطالبى درباره زندگى و انديشه‌هاى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] و بعد از اتمام متن نيز خاتمه‌اى براى جلد اول در سال 1347ش و خاتمه‌اى ديگر براى جلد دوم در سال 1349ش، نوشته و بعد از آن، دوباره شرح احوال و آثار [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] را مطرح كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 1 - 4 و ص 583 و ج 2، ص 652 و ص 653 - 663</ref>
#همان‌طور كه خلاصه‌كننده محترم يادآور شده، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى در اين تفسير كم‌نظير، براى هر آيه سه نوع تفسير بيان مى‌كند:
#همان‌طور كه خلاصه‌كننده محترم يادآور شده، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى در اين تفسير كم‌نظير، براى هر آيه سه نوع تفسير بيان مى‌كند:
#:الف) ترجمه و تفسير ساده لفظى به‌طور اختصار؛
#:الف) ترجمه و تفسير ساده لفظى به‌طور اختصار؛
#:ب) تفسير لغوى و معنوى با ذكر حديث‌ها و خبرها و مثل‌ها و قصه‌ها و شأن نزول‌ها و احكام شرعى و اخلاقى و وقايع تاريخى به‌طور تفصيل؛
#:ب) تفسير لغوى و معنوى با ذكر حديث‌ها و خبرها و مثل‌ها و قصه‌ها و شأن نزول‌ها و احكام شرعى و اخلاقى و وقايع تاريخى به‌طور تفصيل؛
#:ج) تفسير عرفانى و فلسفى با سخنانى به نام پير طريقت و يا امام و يا [[شيخ انصارى]] و يا پير هرات كه منظور از هر سه عنوان ظاهرا و غالبا همان خواجه عبداللّه انصارى است.
#:ج) تفسير عرفانى و فلسفى با سخنانى به نام پير طريقت و يا امام و يا [[شيخ انصارى]] و يا پير هرات كه منظور از هر سه عنوان ظاهرا و غالبا همان خواجه عبداللّه انصارى است.
#:مؤلف دانشمند در ضمن آن، سخنان شيرين و كلمات دلنشين و پرمغز ديگر عارفان را به‌مناسبت موضوع مورد بحث نيز ذكر و با شعرهاى دلنواز عرفانى آراسته كرده است <ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 3</ref> در قسمت تفسير معنوى، بيشتر، اخبار عامه و احاديث منقول آنها است كه در بيشتر تفسيرها كم‌وبيش موجود است و در اينجا كمتر مورد استفاده فارسى‌زبانان قرار مى‌گيرد؛ ازاين‌رو آقاى آموزگار از اين قسمت به‌كلى صرف نظر كرده و تنها بعضى شرح حال‌ها و توضيح‌ها و داستان‌هاى شيرين و سودمند آن «متن‌ها» را در خلال شرح‌ها يا پائين صفحه‌ها به‌صورت خلاصه آورده است.
#:مؤلف دانشمند در ضمن آن، سخنان شيرين و كلمات دلنشين و پرمغز ديگر عارفان را به‌مناسبت موضوع مورد بحث نيز ذكر و با شعرهاى دلنواز عرفانى آراسته كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 3</ref> در قسمت تفسير معنوى، بيشتر، اخبار عامه و احاديث منقول آنها است كه در بيشتر تفسيرها كم‌وبيش موجود است و در اينجا كمتر مورد استفاده فارسى‌زبانان قرار مى‌گيرد؛ ازاين‌رو آقاى آموزگار از اين قسمت به‌كلى صرف نظر كرده و تنها بعضى شرح حال‌ها و توضيح‌ها و داستان‌هاى شيرين و سودمند آن «متن‌ها» را در خلال شرح‌ها يا پائين صفحه‌ها به‌صورت خلاصه آورده است.
#:در قسمت تفسير عرفانى، چون آن هم از حديث و خبر و استشهاد از ديگر آيه‌هاى قرآنى خالى نيست و بيشتر آنها هم عربى است كه قابل فهم براى دانشجويان و نوآموختگان نيست؛ ازاين‌رو خلاصه‌كننده محترم قسمت مفيد آن را از عربى به فارسى نقل و ترجمه و قسمت زائد را حذف كرده است <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4</ref> بنابراين، براى هر آيه در اثر حاضر، به‌طور معمول دو نوع تفسير آمده است: الف) تفسير لفظى؛ ب) تفسير ادبى و عرفانى.
#:در قسمت تفسير عرفانى، چون آن هم از حديث و خبر و استشهاد از ديگر آيه‌هاى قرآنى خالى نيست و بيشتر آنها هم عربى است كه قابل فهم براى دانشجويان و نوآموختگان نيست؛ ازاين‌رو خلاصه‌كننده محترم قسمت مفيد آن را از عربى به فارسى نقل و ترجمه و قسمت زائد را حذف كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4</ref> بنابراين، براى هر آيه در اثر حاضر، به‌طور معمول دو نوع تفسير آمده است: الف) تفسير لفظى؛ ب) تفسير ادبى و عرفانى.
#خلاصه‌كننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغت‌ها و كلمه‌هاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» به‌جاى «افكند» و «فرهيب» به‌جاى «فريب» و «نبيد» به‌جاى «نبود» و «هام» به‌جاى «هم» و «فا» به‌جاى «با» و «وا» به‌جاى «فا»، بعضى را به سبك فارسى امروز در ميان دو پرانتز نوشته و برخى لغات غليظ عربى را هم به فارسى سره يا عربى مأنوس در زبان فارسى تبديل نموده، به‌طورى‌كه در اصل معنى تغييرى حاصل نشود <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref>
#خلاصه‌كننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغت‌ها و كلمه‌هاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» به‌جاى «افكند» و «فرهيب» به‌جاى «فريب» و «نبيد» به‌جاى «نبود» و «هام» به‌جاى «هم» و «فا» به‌جاى «با» و «وا» به‌جاى «فا»، بعضى را به سبك فارسى امروز در ميان دو پرانتز نوشته و برخى لغات غليظ عربى را هم به فارسى سره يا عربى مأنوس در زبان فارسى تبديل نموده، به‌طورى‌كه در اصل معنى تغييرى حاصل نشود<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref>
#خلاصه‌كننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفه‌هاى موجود بيان كرده است <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref>
#خلاصه‌كننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفه‌هاى موجود بيان كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref>
#متأسفانه بعضى از جمله‌ها و عبارت‌هاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]  و عدة الأبرار»، ناقص يا نامفهوم و مبهم و بعضى آيات هم افتادگى دارد، با آنكه مقدارى زياد هم در غلطنامه‌ها اصلاح شده، خلاصه‌كننده محترم هم هر قدر توانسته با مراجعه به مدارك و نصوصى ديگر اصلاح كرده، ولى در مواردى موفق نشده و مشكل باقى مانده است <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3 - 4</ref>
#متأسفانه بعضى از جمله‌ها و عبارت‌هاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]  و عدة الأبرار»، ناقص يا نامفهوم و مبهم و بعضى آيات هم افتادگى دارد، با آنكه مقدارى زياد هم در غلطنامه‌ها اصلاح شده، خلاصه‌كننده محترم هم هر قدر توانسته با مراجعه به مدارك و نصوصى ديگر اصلاح كرده، ولى در مواردى موفق نشده و مشكل باقى مانده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3 - 4</ref>
#خلاصه‌كننده محترم در مواردى، پاورقى‌هايى نيز نوشته است كه بيشتر توضيحى است و منبع مطالب ذكرشده نيز در بسيارى از موارد نيامده است و به همين مقدار اكتفاء شده است كه «مفسران نوشته‌اند كه...»؛ بدون آنكه نام مفسر و تفسيرش و شماره جلد و صفحه مورد نظر معلوم گردد. همچنين در اين پاورقى‌ها، اثرى از انتقاد و نوآورى علمى مشاهده نشد.
#خلاصه‌كننده محترم در مواردى، پاورقى‌هايى نيز نوشته است كه بيشتر توضيحى است و منبع مطالب ذكرشده نيز در بسيارى از موارد نيامده است و به همين مقدار اكتفاء شده است كه «مفسران نوشته‌اند كه...»؛ بدون آنكه نام مفسر و تفسيرش و شماره جلد و صفحه مورد نظر معلوم گردد. همچنين در اين پاورقى‌ها، اثرى از انتقاد و نوآورى علمى مشاهده نشد.
#گويى آقاى آموزگار به خواب توجه و اعتنايى خاص دارد و حتى تعبير خواب مى‌داند. وى در آغاز كتاب خوابى درباره شروع به تلخيص كتاب ذكر كرده و از آن چنين استنباط كرده كه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] از خلاصه شدن تفسيرش، راضى و خشنود است <ref>همان، ج 1، ص 4</ref> او تحت عنوان «خواب بيدارباش» واقعه‌اى را كه براى وى در روز چهارشنبه 21 شعبان 85 برابر 24 آذر 44 روى داده (در زمانى كه تفسير آيه ''' «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» ''' از سوره بقره آيه 238، از روى تفسير «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» را خلاصه مى‌كرده) نوشته و بعد خوابى را كه در شب همان روز (پنج‌شنبه 22) دمادم سحر و اذان صبح ديده، نقل كرده و بعد افزوده كه: «چون بنده مطالعاتى در تعبير خواب دارم، پيش خود چند تعبير كردم...» و آنگاه شش تعبير براى خواب مذكور بيان كرده و از آن جمله چنين نوشته است كه: «نداشتن عينك هم رمز كمبود يا نبودن ديده بصيرت حقيقى در فهم تفسير قرآن «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» بوده كه روى چشم من نبوده و من دچار تاريكى شده‌ام و كور خوانده بودم» و همچنين: «روشنايى سمت راست هم همان كتاب «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» است كه در دسترس من و مورد اميد من و تكيه‌گاه ايمان و پناه من به خداوند است» <ref>همان، ج 1، ص 100 - 101</ref>
#گويى آقاى آموزگار به خواب توجه و اعتنايى خاص دارد و حتى تعبير خواب مى‌داند. وى در آغاز كتاب خوابى درباره شروع به تلخيص كتاب ذكر كرده و از آن چنين استنباط كرده كه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] از خلاصه شدن تفسيرش، راضى و خشنود است<ref>همان، ج 1، ص 4</ref> او تحت عنوان «خواب بيدارباش» واقعه‌اى را كه براى وى در روز چهارشنبه 21 شعبان 85 برابر 24 آذر 44 روى داده (در زمانى كه تفسير آيه ''' «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» ''' از سوره بقره آيه 238، از روى تفسير «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» را خلاصه مى‌كرده) نوشته و بعد خوابى را كه در شب همان روز (پنج‌شنبه 22) دمادم سحر و اذان صبح ديده، نقل كرده و بعد افزوده كه: «چون بنده مطالعاتى در تعبير خواب دارم، پيش خود چند تعبير كردم...» و آنگاه شش تعبير براى خواب مذكور بيان كرده و از آن جمله چنين نوشته است كه: «نداشتن عينك هم رمز كمبود يا نبودن ديده بصيرت حقيقى در فهم تفسير قرآن «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» بوده كه روى چشم من نبوده و من دچار تاريكى شده‌ام و كور خوانده بودم» و همچنين: «روشنايى سمت راست هم همان كتاب «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» است كه در دسترس من و مورد اميد من و تكيه‌گاه ايمان و پناه من به خداوند است»<ref>همان، ج 1، ص 100 - 101</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش