۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رژیس بلاشر' به 'رژیس بلاشر ') |
جز (جایگزینی متن - 'دكتر راميار' به 'دكتر راميار ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در سال 1945 ميلادى كه نخستين بار ترجمه فرانسوى قرآن از «بلاشر» منتشر شد. | در سال 1945 ميلادى كه نخستين بار ترجمه فرانسوى قرآن از «بلاشر» منتشر شد. | ||
مقدمۀ آن سخت مورد توجّه علاقهمندان قرار گرفت.اين مقدّمه پس از مدّتى، با تلاش بيشتر به عنوان كتابى مستقل كه توسط دكتر | مقدمۀ آن سخت مورد توجّه علاقهمندان قرار گرفت.اين مقدّمه پس از مدّتى، با تلاش بيشتر به عنوان كتابى مستقل كه توسط [[رامیار، محمود|دكتر راميار]] ، تحت عنوان «در آستانه قرآن» به فارسى برگردانده شد، پا به عرصه پژوهشهاى قرآنى نهاد. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
كتاب حاضر با قلمى روان و قابل فهم و كاملا علمى نوشته شده است و نشاندهنده اهتمام دكتر راميار در اين تألیف ارزنده است. | كتاب حاضر با قلمى روان و قابل فهم و كاملا علمى نوشته شده است و نشاندهنده اهتمام [[رامیار، محمود|دكتر راميار]] در اين تألیف ارزنده است. | ||
روش مترجم در نگارش اين اثر بدين منوال است كه جملات متن اصلى خيلى فشرده و طولانى بوده ولى ايشان سعى نموده هرجمله را به چند جمله تقسيم نموده و هرجا هم كه اين كار مقدور نبوده به ناچار جملهبندى را به همان شكل اصلى، طولانى و فشرده آمده است. | روش مترجم در نگارش اين اثر بدين منوال است كه جملات متن اصلى خيلى فشرده و طولانى بوده ولى ايشان سعى نموده هرجمله را به چند جمله تقسيم نموده و هرجا هم كه اين كار مقدور نبوده به ناچار جملهبندى را به همان شكل اصلى، طولانى و فشرده آمده است. | ||
از خصوصيات بارز اين ترجمه آن است كه دكتر راميار هرجا كه لازم بوده يادداشت و تعليقهاى براى روشن نمودن متن با منبع ذكر كرده و براى اطلاع بيشتر خوانندگان مراجع تازهترى مطرح نموده است و هر كجا كه لغزشى از مؤلف به نظرشان رسيده آنرا تصحيح و جوابى درخور و مناسب به آنها داده است و اين پاورقيها در دو زمينه فوق، نشانگر توانايى علمى ايشان مىباشد. | از خصوصيات بارز اين ترجمه آن است كه [[رامیار، محمود|دكتر راميار]] هرجا كه لازم بوده يادداشت و تعليقهاى براى روشن نمودن متن با منبع ذكر كرده و براى اطلاع بيشتر خوانندگان مراجع تازهترى مطرح نموده است و هر كجا كه لغزشى از مؤلف به نظرشان رسيده آنرا تصحيح و جوابى درخور و مناسب به آنها داده است و اين پاورقيها در دو زمينه فوق، نشانگر توانايى علمى ايشان مىباشد. | ||
==نقد آراء بلاشر== | ==نقد آراء بلاشر== | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اينها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مىكند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائتهاى خاص هريك از صحابه، ريشهاى در دوران رسول خدا(ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مىكند شيعه علنا عثمان را متهم مىسازند در مصحفى كه جمعآورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمىكند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مىماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اينكه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مىكند اما اين به هيچوجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان | برخلاف نظر بلاشر ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اينها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مىكند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائتهاى خاص هريك از صحابه، ريشهاى در دوران رسول خدا(ص)ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مىكند شيعه علنا عثمان را متهم مىسازند در مصحفى كه جمعآورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمىكند آيا با حضور على(ع)در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته،جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مىماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اينكه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.بلاشر خط عربى را ناقص الاصل معرفى مىكند اما اين به هيچوجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان | ||
صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مىآموختند.(پاورقى دكتر | صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مىآموختند.(پاورقى [[رامیار، محمود|دكتر راميار]] ،ذيل بحث) اضافه براين هرسال | ||
پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مىفرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى بلاشر بر اين قرار مىگيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص)را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى،ص 278-255</ref> | پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مىفرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى بلاشر بر اين قرار مىگيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص)را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى،ص 278-255</ref> | ||
ویرایش