۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نويسنده در سال 1338ق1299/ش، پس از آنكه حدود پنج سال به دليل وقوع جنگ بينالمللى، راههاى مكه مسدود بوده، تصميم مىگيرد به حج مشرف شود، لذا نزد پدرش مير سيد هدايتالله رفته و اجازه سفر مىخواهد. او خود در اينباره مىنويسد: «به منزل خود آمدم، اتفاقاً خدايگانى آقاى والد تشريف آورده بودند. اجازه خواستم، مشاوره كرديم، فرمودند: ازآنجهت كه پنج سال است بهواسطه وقوع جنگ بينالمللى، طرق مسافرت مكه مسدود بوده و خاصه انقلابات در ممالك منتزعه از عثمانى، از عراق و حجاز و شامات هنوز برطرف نشده، نمىتوانم رأى موافقى بدهم، لكن ازاينجهت كه سفر مكه معظمه كمتر دست مىدهد و فعلاً رفيق خوب مهيا و اسباب فراهم است، نمىتوانم مانع شوم»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/20 همان، ص20]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 21]</ref> | نويسنده در سال 1338ق1299/ش، پس از آنكه حدود پنج سال به دليل وقوع جنگ بينالمللى، راههاى مكه مسدود بوده، تصميم مىگيرد به حج مشرف شود، لذا نزد پدرش مير سيد هدايتالله رفته و اجازه سفر مىخواهد. او خود در اينباره مىنويسد: «به منزل خود آمدم، اتفاقاً خدايگانى آقاى والد تشريف آورده بودند. اجازه خواستم، مشاوره كرديم، فرمودند: ازآنجهت كه پنج سال است بهواسطه وقوع جنگ بينالمللى، طرق مسافرت مكه مسدود بوده و خاصه انقلابات در ممالك منتزعه از عثمانى، از عراق و حجاز و شامات هنوز برطرف نشده، نمىتوانم رأى موافقى بدهم، لكن ازاينجهت كه سفر مكه معظمه كمتر دست مىدهد و فعلاً رفيق خوب مهيا و اسباب فراهم است، نمىتوانم مانع شوم»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/20 همان، ص20]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 21]</ref> | ||
به دنبال اين مذاكره و گفتگو سرانجام تصميم را به استخاره موكول و نزد حجتالاسلام سيد محمد تنكابنى در مدرسه «خان مروى» تهران استخاره مىكند و اين آيه مىآيد: ''' «وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَك بِالْعُرْوَة الْوُثْقَى وَ إِلَى اللّهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ» '''<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/413 لقمان: 22]</ref> پس از موافقت استخاره به منزل برادرخانم خود آيتالله سيد احمد طالقانى كه عازم سفر حج بودند، رفته، قرار مسافرت را با ايشان مىگذارد و سرانجام روز شنبه 26 شعبان سال 1338ق، اين مسافرت را آغاز مىكند و در نيمه رجب سال بعد به تهران بازمىگردد. اين سفر نزديك به ده ماه و نيم طول مىكشد و پر از خاطرات تلخ و شيرين است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 همان، ص21]</ref> | به دنبال اين مذاكره و گفتگو سرانجام تصميم را به استخاره موكول و نزد حجتالاسلام سيد محمد تنكابنى در مدرسه «خان مروى» تهران استخاره مىكند و اين آيه مىآيد: ''' «وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَك بِالْعُرْوَة الْوُثْقَى وَ إِلَى اللّهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ» '''<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/413 لقمان: 22]</ref>پس از موافقت استخاره به منزل برادرخانم خود آيتالله سيد احمد طالقانى كه عازم سفر حج بودند، رفته، قرار مسافرت را با ايشان مىگذارد و سرانجام روز شنبه 26 شعبان سال 1338ق، اين مسافرت را آغاز مىكند و در نيمه رجب سال بعد به تهران بازمىگردد. اين سفر نزديك به ده ماه و نيم طول مىكشد و پر از خاطرات تلخ و شيرين است<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 همان، ص21]</ref> | ||
ايشان ابتدا از مسير كرج، قزوين، نهاوند، همدان، کرمانشاه، كرِند، سرپل ذهاب و قصر شيرين، به عراق رفته و پس از زيارت مشاهد مشرفه در عراق، به بصره مىآيد تا با كشتى به جده عزيمت كند؛ ليكن وقتى به شهر «عشّار» در نزديكى بصره مىرسد و براى گرفتن بليط اقدام مىكند، معلوم مىشود كشتى سيار مابين بصره و جده يكى بيشتر نيست و عده كافى مسافر گرفته است و بايد بليط كشتى مابين جده و كراچى گرفته، از آنجا با كشتىهاى ديگر به جده بروند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 همان، ص21]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/22 22]</ref> | ايشان ابتدا از مسير كرج، قزوين، نهاوند، همدان، کرمانشاه، كرِند، سرپل ذهاب و قصر شيرين، به عراق رفته و پس از زيارت مشاهد مشرفه در عراق، به بصره مىآيد تا با كشتى به جده عزيمت كند؛ ليكن وقتى به شهر «عشّار» در نزديكى بصره مىرسد و براى گرفتن بليط اقدام مىكند، معلوم مىشود كشتى سيار مابين بصره و جده يكى بيشتر نيست و عده كافى مسافر گرفته است و بايد بليط كشتى مابين جده و كراچى گرفته، از آنجا با كشتىهاى ديگر به جده بروند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/21 همان، ص21]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/14750/1/22 22]</ref> |
ویرایش