پرش به محتوا

حياة الإمام زين‌العابدين عليه‌السلام، دراسة و تحليل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۴۶: خط ۴۶:
كتاب در دو جلد تدوين شده است؛ جلد اول مشتمل بر مقدمه و هفت بخش و جلد دوم مشتمل بر ده بخش مى‌باشد.
كتاب در دو جلد تدوين شده است؛ جلد اول مشتمل بر مقدمه و هفت بخش و جلد دوم مشتمل بر ده بخش مى‌باشد.


تحقيقاتى كه در اين كتاب انجام گرفته است بر اساس موثق‌ترين منابع خطى و چاپى است كه مجموعه دانش‌هاى مورخان و راويان مى‌باشد. شايان ذكر است كه در بيشتر رويدادها و تصاويرى كه مؤلف ترسيم كرده به يك منبع بسنده نكره بلكه به جهت تأكيد بيشتر و دلالت بيشتر بر مقصود مورد نظر از مآخذ و منابع مختلف بهره برده است <ref>مقدمه مؤلف، ص16</ref>
تحقيقاتى كه در اين كتاب انجام گرفته است بر اساس موثق‌ترين منابع خطى و چاپى است كه مجموعه دانش‌هاى مورخان و راويان مى‌باشد. شايان ذكر است كه در بيشتر رويدادها و تصاويرى كه مؤلف ترسيم كرده به يك منبع بسنده نكره بلكه به جهت تأكيد بيشتر و دلالت بيشتر بر مقصود مورد نظر از مآخذ و منابع مختلف بهره برده است<ref>مقدمه مؤلف، ص16</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۵۳: خط ۵۳:
دوران زندگانى امام سجاد(ع) از ادوار شگفت تاريخ تشيع و به‌لحاظ نهضت‌هاى شيعى و نمودارهاى مجاهدت و تلاش توان‌فرساى آن‌حضرت و يارانش، يكى از پربارترين، تنبه‌آفرين‌ترين و عبرت‌انگيزترين دوران تاريخ تشيعه به شمار مى‌رود.
دوران زندگانى امام سجاد(ع) از ادوار شگفت تاريخ تشيع و به‌لحاظ نهضت‌هاى شيعى و نمودارهاى مجاهدت و تلاش توان‌فرساى آن‌حضرت و يارانش، يكى از پربارترين، تنبه‌آفرين‌ترين و عبرت‌انگيزترين دوران تاريخ تشيعه به شمار مى‌رود.


سرگذشت اين امام بزرگوار، تاريخ زندگانى انبيا و مرسلين را به‌خاطر مى‌آورد و از هر جهت همانند آنهاست؛ زيرا كه او در زهد و تقوا و توجهش به خدا همچون حضرت مسيح و در گرفتارى و صبر و تحملش نظير حضرت ايوب و در عزم راستين و اخلاق والايش همانند رسول خدا حضرت محمد(ص) است <ref>همان، ص7</ref>
سرگذشت اين امام بزرگوار، تاريخ زندگانى انبيا و مرسلين را به‌خاطر مى‌آورد و از هر جهت همانند آنهاست؛ زيرا كه او در زهد و تقوا و توجهش به خدا همچون حضرت مسيح و در گرفتارى و صبر و تحملش نظير حضرت ايوب و در عزم راستين و اخلاق والايش همانند رسول خدا حضرت محمد(ص) است<ref>همان، ص7</ref>


«بانو، شاه زنان» عنوان اولين فصل كتاب است. مؤلف در اين فصل به زندگى مادر امام زين العابدين (ع) پرداخته است. ايشان در ابتدا با معرفى خاندان و زمان اسير شدنش و ازدواج او با امام حسين (ع) متذكر شده و گفته است كه او در زمان خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  اسير شده و سپس به عقد امام حسين (ع) درآمده است. در پايان اين بخش با آوردن نظرات برخى از ائمه (ع) و مورخان درباره مقام و جايگاه اين بانوى با عظمت، بخش اول را به پايان برده است <ref>متن كتاب، ج1، ص21-31</ref>
«بانو، شاه زنان» عنوان اولين فصل كتاب است. مؤلف در اين فصل به زندگى مادر امام زين العابدين (ع) پرداخته است. ايشان در ابتدا با معرفى خاندان و زمان اسير شدنش و ازدواج او با امام حسين (ع) متذكر شده و گفته است كه او در زمان خلافت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  اسير شده و سپس به عقد امام حسين (ع) درآمده است. در پايان اين بخش با آوردن نظرات برخى از ائمه (ع) و مورخان درباره مقام و جايگاه اين بانوى با عظمت، بخش اول را به پايان برده است<ref>متن كتاب، ج1، ص21-31</ref>


امام زين العابدين در سال 38ق و به احتمال قوى در پنجم شعبان به دنيا آمد <ref>همان، ص37</ref>در مكان ولادت او اختلاف است؛ هر چند به احتمال زياد در كوفه است <ref>همان ص36</ref>نامگذارى او توسط پيامبر(ص) صورت گرفته است <ref>همان، ص37</ref>
امام زين العابدين در سال 38ق و به احتمال قوى در پنجم شعبان به دنيا آمد<ref>همان، ص37</ref>در مكان ولادت او اختلاف است؛ هر چند به احتمال زياد در كوفه است<ref>همان ص36</ref>نامگذارى او توسط پيامبر(ص) صورت گرفته است<ref>همان، ص37</ref>


امام سجاد(ع) از لحاظ صفات جسمانى، گندمگون، كوتاه قد و لاغر اندام و باريك بودند و چنان بودند كه هر چه از عمر آن‌حضرت بيشتر مى‌گذشت بر اثر عبادات زياد لاغر و ضعيف‌تر مى‌گشتند <ref>همان، ص43</ref>
امام سجاد(ع) از لحاظ صفات جسمانى، گندمگون، كوتاه قد و لاغر اندام و باريك بودند و چنان بودند كه هر چه از عمر آن‌حضرت بيشتر مى‌گذشت بر اثر عبادات زياد لاغر و ضعيف‌تر مى‌گشتند<ref>همان، ص43</ref>


دوران رشد و سلوك و رفتار امام(ع) در بخش دوم كتاب بررسى شده است. مؤلف در اين بخش با برشمردن مثال‌هاى فراوان از شيوه برخورد امام با مردم، به فضائل اخلاقى ايشان اشاره دارد. فضائل اخلاقى كه تمام وجود امام را فرا گرفته بود. ايشان با اشاره به اينكه دو امام بزرگوار يعنى عمويش امام حسن (ع) و پدر بزرگوارشان عهده دار تربيت، امام سجاد(ع) بودند. در حديثى نقل مى‌كند پدرشان در شأن اين فرزند چنين فرمودند: «مرحبا كه تو همانند ابراهيم خليلى آن‌جا كه جبرائيل عرض كرد آيا از من حاجتى دارى؟ ابراهيم گفت: من كسى را بر پروردگارم مقدم نمى دارم، بلكه خداوند براى من كافى است و نيكو سرپرستى است» <ref>همان، ص48</ref>
دوران رشد و سلوك و رفتار امام(ع) در بخش دوم كتاب بررسى شده است. مؤلف در اين بخش با برشمردن مثال‌هاى فراوان از شيوه برخورد امام با مردم، به فضائل اخلاقى ايشان اشاره دارد. فضائل اخلاقى كه تمام وجود امام را فرا گرفته بود. ايشان با اشاره به اينكه دو امام بزرگوار يعنى عمويش امام حسن (ع) و پدر بزرگوارشان عهده دار تربيت، امام سجاد(ع) بودند. در حديثى نقل مى‌كند پدرشان در شأن اين فرزند چنين فرمودند: «مرحبا كه تو همانند ابراهيم خليلى آن‌جا كه جبرائيل عرض كرد آيا از من حاجتى دارى؟ ابراهيم گفت: من كسى را بر پروردگارم مقدم نمى دارم، بلكه خداوند براى من كافى است و نيكو سرپرستى است»<ref>همان، ص48</ref>


خصوصيات روحى [[امام سجاد(ع)]] عنوان بخش سوم كتاب است. مؤلف در اين بخش از كتاب صفات فراوانى از امام سجاد(ع) برمى‌شمرد كه اين صفات و خصوصيات روحى و عناصر نفسانى باعث شده بود كه ايشان در زمان خويش همتا نداشته باشد. لذا در روايتى از سعيد بن مسيب كه يكى از بزرگان مدينه است مى‌گويد «من هرگز كسى را بالاتر از على بن الحسين (ع) نديده‌ام. و هيچ‌گاه او را نديدم مگر آن‌كه از خودم بيزار شدم» <ref>همان، ص75</ref>
خصوصيات روحى [[امام سجاد(ع)]] عنوان بخش سوم كتاب است. مؤلف در اين بخش از كتاب صفات فراوانى از امام سجاد(ع) برمى‌شمرد كه اين صفات و خصوصيات روحى و عناصر نفسانى باعث شده بود كه ايشان در زمان خويش همتا نداشته باشد. لذا در روايتى از سعيد بن مسيب كه يكى از بزرگان مدينه است مى‌گويد «من هرگز كسى را بالاتر از على بن الحسين (ع) نديده‌ام. و هيچ‌گاه او را نديدم مگر آن‌كه از خودم بيزار شدم»<ref>همان، ص75</ref>


بخش چهارم كتاب درباره امامت است. مؤلف، اين بخش را با تعريف، صفات و ضرورت امام و معرفى ائمه (ع) توسط پيامبر(ص) و نيز امامت از زبان [[امام سجاد(ع)]] آغاز مى‌كند. مؤلف در معرفى امام از زبان خودش چنين مى‌گويد كه [[امام سجاد(ع)]] مى‌فرمايند: «ماييم ائمه مسلمين و حجت‌هاى خدا بر جهانيان و بزرگ مؤمنان و پيشواى روسفيدان و سرپرست مؤمنان...» <ref>همان، ص108</ref>در ادامه نيز نصوصى كه دلالت بر امامت [[امام سجاد(ع)]] مى‌كند و در پايان برخى از خبرهاى غيبى از [[امام سجاد(ع)]] را متذكر شده است <ref>همان، ص120-122</ref>
بخش چهارم كتاب درباره امامت است. مؤلف، اين بخش را با تعريف، صفات و ضرورت امام و معرفى ائمه (ع) توسط پيامبر(ص) و نيز امامت از زبان [[امام سجاد(ع)]] آغاز مى‌كند. مؤلف در معرفى امام از زبان خودش چنين مى‌گويد كه [[امام سجاد(ع)]] مى‌فرمايند: «ماييم ائمه مسلمين و حجت‌هاى خدا بر جهانيان و بزرگ مؤمنان و پيشواى روسفيدان و سرپرست مؤمنان...»<ref>همان، ص108</ref>در ادامه نيز نصوصى كه دلالت بر امامت [[امام سجاد(ع)]] مى‌كند و در پايان برخى از خبرهاى غيبى از [[امام سجاد(ع)]] را متذكر شده است<ref>همان، ص120-122</ref>


بخش پنجم كتاب درباره اظهارات ديگران راجع به شخصيت والاى امام سجاد(ع) است. درباره بزرگى امام سجاد(ع) همه علماء اتفاق نظر دارند بر اينكه ايشان منحصر به فرد بود و هيچ‌كس در فضايل، علوم و تقوا به او نمى‌رسيد به‌گونه‌اى برخى از بزرگان، گاه دست او را بوسيده و از تو تبرك مى‌جستند <ref>ص125</ref>
بخش پنجم كتاب درباره اظهارات ديگران راجع به شخصيت والاى امام سجاد(ع) است. درباره بزرگى امام سجاد(ع) همه علماء اتفاق نظر دارند بر اينكه ايشان منحصر به فرد بود و هيچ‌كس در فضايل، علوم و تقوا به او نمى‌رسيد به‌گونه‌اى برخى از بزرگان، گاه دست او را بوسيده و از تو تبرك مى‌جستند<ref>ص125</ref>


مؤلف در اين بخش، نظرات بزرگان درباره امام سجاد(ع) را به دو بخش معاصرين امام و مورخين تقسيم نموده و در ذيل هر كدام موارد فراوانى از فضيلت امام سجاد(ع) آورده است. در پايان نيز چند نكته مأخوذ از اين نظرات گوشزد كرده است <ref>همان، ص148-149</ref>
مؤلف در اين بخش، نظرات بزرگان درباره امام سجاد(ع) را به دو بخش معاصرين امام و مورخين تقسيم نموده و در ذيل هر كدام موارد فراوانى از فضيلت امام سجاد(ع) آورده است. در پايان نيز چند نكته مأخوذ از اين نظرات گوشزد كرده است<ref>همان، ص148-149</ref>


مؤلف در بخش ششم كتاب به رفتار و عملكرد امام در برابر مصائب كربلا پرداخته است. ايشان با ذكر نمونه‌هايى از عملكرد امام در قبل، حين و بعد از واقعه عاشورا، اشاره مى‌كند و مى‌گويد كه امام سجاد(ع) با خطبه‌هاى بليغ در شام چنان تأثير عميقى در توده مردم نهاد كه بعضى آهسته به يكديگر از دغل‌بازى سران بنى‌اميه و ضرر و زيان جبران‌ناپذيرى كه گريبان ايشان را گرفته بود سخن مى‌گفتند به‌طورى كه همگى نسبت به يزيد بدبين شده و به چشم حقارت و پستى به او مى‌نگريستند <ref>همان، ص178</ref>
مؤلف در بخش ششم كتاب به رفتار و عملكرد امام در برابر مصائب كربلا پرداخته است. ايشان با ذكر نمونه‌هايى از عملكرد امام در قبل، حين و بعد از واقعه عاشورا، اشاره مى‌كند و مى‌گويد كه امام سجاد(ع) با خطبه‌هاى بليغ در شام چنان تأثير عميقى در توده مردم نهاد كه بعضى آهسته به يكديگر از دغل‌بازى سران بنى‌اميه و ضرر و زيان جبران‌ناپذيرى كه گريبان ايشان را گرفته بود سخن مى‌گفتند به‌طورى كه همگى نسبت به يزيد بدبين شده و به چشم حقارت و پستى به او مى‌نگريستند<ref>همان، ص178</ref>


بخش پايانى جلد اول درباره عبادات امام سجاد(ع) است. مؤلف اين مطلب را متذكر مى‌شود كه آن‌حضرت در تاريخ تنها كسى است كه زين العابدين و سيد الساجدين لقب گرفته است <ref>همان، ص187</ref>سپس بخشى از اعمال عبادى امام را برمى‌شمرد به‌گونه‌اى كه ايشان را برترين انسان زمان خويش معرفى مى‌كند. درباره كيفيت نماز آن‌حضرت چنين نقل شده كه ايشان بعد از استعمال عطر و پوشيدن لباسهاى خشن به‌گونه‌اى به نماز مى‌ايستاد كه «رنگ مباركش دگرگون مى‌شد و از ترس خدا اعضاى بدنش مى‌لرزيد و در نمازش همچون بنده ذليل كه در برابر پادشاهى مقتدر ايستاده باشد مى‌ايستاد» <ref>همان، ص189-190</ref>
بخش پايانى جلد اول درباره عبادات امام سجاد(ع) است. مؤلف اين مطلب را متذكر مى‌شود كه آن‌حضرت در تاريخ تنها كسى است كه زين العابدين و سيد الساجدين لقب گرفته است<ref>همان، ص187</ref>سپس بخشى از اعمال عبادى امام را برمى‌شمرد به‌گونه‌اى كه ايشان را برترين انسان زمان خويش معرفى مى‌كند. درباره كيفيت نماز آن‌حضرت چنين نقل شده كه ايشان بعد از استعمال عطر و پوشيدن لباسهاى خشن به‌گونه‌اى به نماز مى‌ايستاد كه «رنگ مباركش دگرگون مى‌شد و از ترس خدا اعضاى بدنش مى‌لرزيد و در نمازش همچون بنده ذليل كه در برابر پادشاهى مقتدر ايستاده باشد مى‌ايستاد»<ref>همان، ص189-190</ref>


مؤلف در موارد بسيارى به اقوال شاذ و روايات موضوع اشاره كرده و آنها را رد كرده است <ref>همان، ص24 و50</ref>
مؤلف در موارد بسيارى به اقوال شاذ و روايات موضوع اشاره كرده و آنها را رد كرده است<ref>همان، ص24 و50</ref>


بنابراين در جلد اول، ابعاد عظيم شخصيت امام و امامت آن بزرگوار، همگامى آن‌حضرت در قيام اباعبدالله الحسين (ع) و جلوه زيباى عبادت آن بزرگوار بررسى شده است.
بنابراين در جلد اول، ابعاد عظيم شخصيت امام و امامت آن بزرگوار، همگامى آن‌حضرت در قيام اباعبدالله الحسين (ع) و جلوه زيباى عبادت آن بزرگوار بررسى شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
در جلد دوم كتاب از علم امام، مواعظ و حكمت‌هاى درربارش سخن رفته است. در ذيل عنوان مؤلفات امام(ع) به تفصيل از صحيفه سجاديه، مناجات خمس عشر، رساله حقوق و از آنچه در منابع به عنوان «كتاب على بن الحسين» آمده است بحث شده است. در واقع محتواى اين مجموعه تاكنون در اين جلد به معارف اسلامى اختصاص يافته است. در ادامه گزارشى از اصحاب و راويان امام به ترتيب حروف الفبا (بعد از حرف ياء كنيه و اسامى زنان آمده است)، حاكمان و سردمداران زمان امام سجاد(ع) و نيز تحليلى از زندگانى سياسى امام(ع) و نيز چگونگى موضع امام در مقابل حاكمان و حوادث روزگار و قيام‌هايى كه صورت مى‌گيرد، از ديگر مباحث ارزشمند اين جلد از كتاب است.
در جلد دوم كتاب از علم امام، مواعظ و حكمت‌هاى درربارش سخن رفته است. در ذيل عنوان مؤلفات امام(ع) به تفصيل از صحيفه سجاديه، مناجات خمس عشر، رساله حقوق و از آنچه در منابع به عنوان «كتاب على بن الحسين» آمده است بحث شده است. در واقع محتواى اين مجموعه تاكنون در اين جلد به معارف اسلامى اختصاص يافته است. در ادامه گزارشى از اصحاب و راويان امام به ترتيب حروف الفبا (بعد از حرف ياء كنيه و اسامى زنان آمده است)، حاكمان و سردمداران زمان امام سجاد(ع) و نيز تحليلى از زندگانى سياسى امام(ع) و نيز چگونگى موضع امام در مقابل حاكمان و حوادث روزگار و قيام‌هايى كه صورت مى‌گيرد، از ديگر مباحث ارزشمند اين جلد از كتاب است.


در بخش پايانى كتاب با عنوان «به بهشت برين» درباره كيفيت شهادت آن‌حضرت، تصريح بر امامت امام باقر(ع)، وصاياى امام به پسرش باقر العلوم(ع) و كفن و دفن امام سخن رفته است <ref>همان، ج2، ص419-423</ref>
در بخش پايانى كتاب با عنوان «به بهشت برين» درباره كيفيت شهادت آن‌حضرت، تصريح بر امامت امام باقر(ع)، وصاياى امام به پسرش باقر العلوم(ع) و كفن و دفن امام سخن رفته است<ref>همان، ج2، ص419-423</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش