۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نويسنده در بحثى مفصل، چگونگى برخورد امام رضا(ع) را با پديده واقفىگرى توضيح داده و نوشته است: آنحضرت، بر اساس مسئوليت شرعيش در هدايت امت به راه راست، در برابر واقفىگرى ايستاد و به مبارزه شديدى با آن پرداخت. از جمله روشهاى امام رضا(ع) در اين زمينه، اين بود كه با سران و هواداران واقفيه مناظره كرد و بطلان ادعايشان را روشن ساخت. ايشان همچنين از عوامل ديگر همچون مكاتبه و نهى از همنشينى با واقفيه و حتى از جنگ اقتصادى نيز بر ضدّ آنان استفاده كرد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/151 همان، ص 151]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/171 171]</ref> | نويسنده در بحثى مفصل، چگونگى برخورد امام رضا(ع) را با پديده واقفىگرى توضيح داده و نوشته است: آنحضرت، بر اساس مسئوليت شرعيش در هدايت امت به راه راست، در برابر واقفىگرى ايستاد و به مبارزه شديدى با آن پرداخت. از جمله روشهاى امام رضا(ع) در اين زمينه، اين بود كه با سران و هواداران واقفيه مناظره كرد و بطلان ادعايشان را روشن ساخت. ايشان همچنين از عوامل ديگر همچون مكاتبه و نهى از همنشينى با واقفيه و حتى از جنگ اقتصادى نيز بر ضدّ آنان استفاده كرد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/151 همان، ص 151]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/171 171]</ref> | ||
نويسنده، فهرستى از كتابهايى كه به ردّ و انتقاد از واقفيه پرداخته (هشت كتاب) و همچنين فهرستى از كتابهايى كه به يارى واقفيه رفته (سه كتاب) آورده و بعد توضيح داده است كه هيچ يك از كتابهايى كه به نفع يا به ضدّ واقفيه نوشته شده، اكنون موجود نيست و همه از بين رفته است. نويسنده، سه عامل براى زوال كتابهاى واقفيه و همچنين آثارى كه به صورت ردّ بر آن نوشته شده؛ بيان كرده است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/226 همان، ص 226]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/229 229]</ref> البته نويسنده يك استثناء براى مطلب مذكور آورده است: در كتاب غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، برخى از روايات على بن احمد علوى صاحب كتاب «نصرة الواقفة» آمده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] آن روايات را مورد نقد و بررسى قرار داده است. سپس نويسنده نقد و اشكالى به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] از نظر روشى و رجالى مطرح كرده و در پايان نظر خودش را نيز آورده است. به نظر نويسنده، روايات مذكور از صاحب كتاب «نصرة الواقفة» چون از باب روايات «نصرة المذهب» و رواياتى است كه مدعى يك فرقه به نفع آن فرقه آورده، مورد اتهام و فاقد حجيت و بدون اعتبار است و كسى آن را نمىپذيرد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/255 همان، ص 255]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/257 257]</ref> | نويسنده، فهرستى از كتابهايى كه به ردّ و انتقاد از واقفيه پرداخته (هشت كتاب) و همچنين فهرستى از كتابهايى كه به يارى واقفيه رفته (سه كتاب) آورده و بعد توضيح داده است كه هيچ يك از كتابهايى كه به نفع يا به ضدّ واقفيه نوشته شده، اكنون موجود نيست و همه از بين رفته است. نويسنده، سه عامل براى زوال كتابهاى واقفيه و همچنين آثارى كه به صورت ردّ بر آن نوشته شده؛ بيان كرده است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/226 همان، ص 226]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/229 229]</ref>البته نويسنده يك استثناء براى مطلب مذكور آورده است: در كتاب غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، برخى از روايات على بن احمد علوى صاحب كتاب «نصرة الواقفة» آمده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] آن روايات را مورد نقد و بررسى قرار داده است. سپس نويسنده نقد و اشكالى به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] از نظر روشى و رجالى مطرح كرده و در پايان نظر خودش را نيز آورده است. به نظر نويسنده، روايات مذكور از صاحب كتاب «نصرة الواقفة» چون از باب روايات «نصرة المذهب» و رواياتى است كه مدعى يك فرقه به نفع آن فرقه آورده، مورد اتهام و فاقد حجيت و بدون اعتبار است و كسى آن را نمىپذيرد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/255 همان، ص 255]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/257 257]</ref> | ||
بنا بر تحقيق نويسنده: بسيارى از كسانى كه در آزمايش وقف لغزيدند و واقفى شدند، به تدريج از وقف برگشتند و معتقد به امامت حضرت امام رضا(ع) شدند و اين مطلب به خاطر چند دليل بود: 1- همان طور كه در اقسام وقف روشن شد، برخى از واقفىها فريب خورده بودند و به خاطر اشتباه به واقفيه پيوسته بودند و چون به اشتباه خود و دروغگويى واقفيه پى بردند و اطلاعاتشان بيشتر شد، بازگشتند؛ 2- معجزاتى كه به دست حضرت امام رضا(ع) رخ داد باعث هدايت برخى شد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] برخى از اينگونه افراد را نام برده است؛ 3- برخى از شيعيان، تصوير نادرستى از عقايد صحيح و يقينى شيعه مانند: امامت و مهدويت و... داشتند و آنگاه كه معناى درست آن را فهميدند، از واقفىگرى برگشتند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/261 همان، ص 261]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/262 262]</ref> | بنا بر تحقيق نويسنده: بسيارى از كسانى كه در آزمايش وقف لغزيدند و واقفى شدند، به تدريج از وقف برگشتند و معتقد به امامت حضرت امام رضا(ع) شدند و اين مطلب به خاطر چند دليل بود: 1- همان طور كه در اقسام وقف روشن شد، برخى از واقفىها فريب خورده بودند و به خاطر اشتباه به واقفيه پيوسته بودند و چون به اشتباه خود و دروغگويى واقفيه پى بردند و اطلاعاتشان بيشتر شد، بازگشتند؛ 2- معجزاتى كه به دست حضرت امام رضا(ع) رخ داد باعث هدايت برخى شد. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] برخى از اينگونه افراد را نام برده است؛ 3- برخى از شيعيان، تصوير نادرستى از عقايد صحيح و يقينى شيعه مانند: امامت و مهدويت و... داشتند و آنگاه كه معناى درست آن را فهميدند، از واقفىگرى برگشتند ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/261 همان، ص 261]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/262 262]</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
براى روى جلد كتاب و نيز در صفحه اول و همچنين در شناسنامه كتاب، بعد از نام كتاب و نويسنده، اين تعبير آمده: «الجزء الأول» و ظاهر اين عبارت به اين معناست كه كتاب حاضر جلد اول است و جلد دومى هم دارد ولى چنين نيست و جلد دوم منتشر نشده و نويسنده محترم نيز متأسفانه مقدمه يا خاتمهاى ننوشته و طرح و نقشه ذهنيش براى نگارش كلّ كتاب مشخص نيست. از بحثى هم كه نويسنده تحت عنوان «سبب التأليف» نوشته ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/13 همان، ص 13]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/17 17]</ref> طرح كامل كتاب به صورت تحديد دقيق و جامع بهدرستى مشخص نمىشود و ايشان نگفته و نمىتوان استنباط كرد كه در نظر داشته جلد دومى هم براى كتاب حاضر بنگارد. در نتيجه به نظر مىرسد كه كتاب حاضر يك جلدى است و ظاهراً مباحثش كامل است و اگر نويسنده به فرض هم طرحى داشته و قصد داشته جلد دومى هم براى اثر حاضر بنگارد، موفق نشده و يا به مرحله انتشار نرسيده است. | براى روى جلد كتاب و نيز در صفحه اول و همچنين در شناسنامه كتاب، بعد از نام كتاب و نويسنده، اين تعبير آمده: «الجزء الأول» و ظاهر اين عبارت به اين معناست كه كتاب حاضر جلد اول است و جلد دومى هم دارد ولى چنين نيست و جلد دوم منتشر نشده و نويسنده محترم نيز متأسفانه مقدمه يا خاتمهاى ننوشته و طرح و نقشه ذهنيش براى نگارش كلّ كتاب مشخص نيست. از بحثى هم كه نويسنده تحت عنوان «سبب التأليف» نوشته ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/13 همان، ص 13]- [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17122/1/17 17]</ref>طرح كامل كتاب به صورت تحديد دقيق و جامع بهدرستى مشخص نمىشود و ايشان نگفته و نمىتوان استنباط كرد كه در نظر داشته جلد دومى هم براى كتاب حاضر بنگارد. در نتيجه به نظر مىرسد كه كتاب حاضر يك جلدى است و ظاهراً مباحثش كامل است و اگر نويسنده به فرض هم طرحى داشته و قصد داشته جلد دومى هم براى اثر حاضر بنگارد، موفق نشده و يا به مرحله انتشار نرسيده است. | ||
پاورقىهاى كتاب مشتمل بر منابع مطالب و توضيحات گاه مفصلى است. | پاورقىهاى كتاب مشتمل بر منابع مطالب و توضيحات گاه مفصلى است. |
ویرایش