پرش به محتوا

تسلية المجالس و زينة المجالس الموسوم بمقتل الحسين عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>')
خط ۵۹: خط ۵۹:


===مآخذ و مصادر کتاب===
===مآخذ و مصادر کتاب===
مؤلف‌ با‌ احاطه‌ وافری که به مجامع حدیثی شیعه و سنی داشته، در سراسر کتابش از آنها بهره‌ جسته‌ است و در ذکر عنوان مصادر خود، به دو شیوه رفتار نموده‌ است.‌ در‌ نقل از کتاب‌های حدیثی شیعه، چون به نظر وی، خواننده کتابش شیعیان می‌باشند و این‌ کتاب‌ها‌ و مضامینشان نزد آنها شناخته‌شده و معروفند، لذا در اغلب این‌ موارد‌ از ذکر نام کتاب مورد نقل اجتناب نموده و فقط به ذکر مختصر سند حدیث و پس‌ از آن، حدیث اکتفا نموده است. گرچه در اندک مواردی نیز از‌ ذکر‌ نام کتاب، خودداری ننموده است. اما در‌ نقل‌ ‌از‌ کتاب‌های اهل سنت، چون بنای اثبات مطلب‌ در‌ کار بوده و می‌خواسته الزامی از کتاب آنها برای قبول مطالب کتابش‌ بیاورد،‌ لذا در اغلب این موارد‌ نام‌ کتاب و مؤلف‌ را‌ ذکر نموده است ...<ref> ر.ک: همان، شماره 2، ص248</ref>
مؤلف‌ با‌ احاطه‌ وافری که به مجامع حدیثی شیعه و سنی داشته، در سراسر کتابش از آنها بهره‌ جسته‌ است و در ذکر عنوان مصادر خود، به دو شیوه رفتار نموده‌ است.‌ در‌ نقل از کتاب‌های حدیثی شیعه، چون به نظر وی، خواننده کتابش شیعیان می‌باشند و این‌ کتاب‌ها‌ و مضامینشان نزد آنها شناخته‌شده و معروفند، لذا در اغلب این‌ موارد‌ از ذکر نام کتاب مورد نقل اجتناب نموده و فقط به ذکر مختصر سند حدیث و پس‌ از آن، حدیث اکتفا نموده است. گرچه در اندک مواردی نیز از‌ ذکر‌ نام کتاب، خودداری ننموده است. اما در‌ نقل‌ ‌از‌ کتاب‌های اهل سنت، چون بنای اثبات مطلب‌ در‌ کار بوده و می‌خواسته الزامی از کتاب آنها برای قبول مطالب کتابش‌ بیاورد،‌ لذا در اغلب این موارد‌ نام‌ کتاب و مؤلف‌ را‌ ذکر نموده است ...<ref>ر.ک: همان، شماره 2، ص248</ref>


وی، در ذکر‌ نام‌ کتاب و مؤلف، به سبک قدما رفتار نموده و فقط عنوان مختصر‌ کتاب‌ را با عنوان مشهور مؤلف ذکر‌ کرده است که در‌ اغلب‌ موارد، موجب بروز ابهاماتی در‌ تشخیص‌ کتاب مورد نظر است. به‌هرحال، چون مؤلف در قرن دهم می‌زیسته و مصادری‌ در دست داشته که برخی از‌ آنها‌ امروزه‌ از بین رفته‌‌اند،‌ لذا در اینجا فهرست‌ نام‌ کتاب‌هایی که وی در «تسلية ‌المجالس» از آنها یاد نموده و مطلبی نقل کرده، درج‌ می‌‌گردد:
وی، در ذکر‌ نام‌ کتاب و مؤلف، به سبک قدما رفتار نموده و فقط عنوان مختصر‌ کتاب‌ را با عنوان مشهور مؤلف ذکر‌ کرده است که در‌ اغلب‌ موارد، موجب بروز ابهاماتی در‌ تشخیص‌ کتاب مورد نظر است. به‌هرحال، چون مؤلف در قرن دهم می‌زیسته و مصادری‌ در دست داشته که برخی از‌ آنها‌ امروزه‌ از بین رفته‌‌اند،‌ لذا در اینجا فهرست‌ نام‌ کتاب‌هایی که وی در «تسلية ‌المجالس» از آنها یاد نموده و مطلبی نقل کرده، درج‌ می‌‌گردد:
خط ۹۳: خط ۹۳:
در مقدمه محقق، اطلاعاتی پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده ...<ref>مقدمه محقق، ص11-24</ref>و نویسنده نیز در مقدمه، از آثار علمی خود یاد کرده است ...<ref>مقدمه نویسنده، ص27-52</ref>
در مقدمه محقق، اطلاعاتی پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده ...<ref>مقدمه محقق، ص11-24</ref>و نویسنده نیز در مقدمه، از آثار علمی خود یاد کرده است ...<ref>مقدمه نویسنده، ص27-52</ref>


سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه (ع) را از احادیث صحیح نقل‌ نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید و خود بر این امر تصریح نموده است. علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحار الأنوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو‌ جا‌ نام این کتاب را ذکر نموده است ...<ref> همان، شماره 1، ص182</ref>
سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه (ع) را از احادیث صحیح نقل‌ نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید و خود بر این امر تصریح نموده است. علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحار الأنوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو‌ جا‌ نام این کتاب را ذکر نموده است ...<ref>همان، شماره 1، ص182</ref>


از بررسی و مطالعه کتاب معلوم‌ می‌گردد که مؤلف،‌ کتاب‌ را در طی سال‌های مختلف تألیف نموده است. وی همچنین در ضمن کتاب، خطبه‌هایی را که در مناسبت‌های مذهبی در اجتماع مردم در عراق انشا نموده، آورده است. در پایان‌ مجلس چهارم، در قصیده مفصلی که در مدح اهل‌بیت(ع) سروده، چنین گوید:
از بررسی و مطالعه کتاب معلوم‌ می‌گردد که مؤلف،‌ کتاب‌ را در طی سال‌های مختلف تألیف نموده است. وی همچنین در ضمن کتاب، خطبه‌هایی را که در مناسبت‌های مذهبی در اجتماع مردم در عراق انشا نموده، آورده است. در پایان‌ مجلس چهارم، در قصیده مفصلی که در مدح اهل‌بیت(ع) سروده، چنین گوید:
«سبعون عاما مضت ما كان أجمعها إلا كومض بريق لاح في مزن».
«سبعون عاما مضت ما كان أجمعها إلا كومض بريق لاح في مزن».
از بیت مذکور روشن‌ می‌شود که وی در هفتاد سالگی این شعر را سروده است ...<ref> همان، شماره 2، ص239</ref>
از بیت مذکور روشن‌ می‌شود که وی در هفتاد سالگی این شعر را سروده است ...<ref>همان، شماره 2، ص239</ref>


نویسنده در آغاز هر مجلس، خطبه ادبی فصیحی‌ ایراد می‌کند و بعد از آن، موضوعات مربوط به هر مجلس را‌ به‌نحو مبسوط با‌ توجه‌ به کتب اخبار و احادیث، بحث می‌کند. در پایان هر مجلس نیز مناجاتی به سبک مقامه ادبی انشا می‌کند و پس از آن، با اشعاری از سروده‌های خود‌ در موضوع مجلس، آن را به پایان می‌برد ...<ref>همان، ص243</ref>
نویسنده در آغاز هر مجلس، خطبه ادبی فصیحی‌ ایراد می‌کند و بعد از آن، موضوعات مربوط به هر مجلس را‌ به‌نحو مبسوط با‌ توجه‌ به کتب اخبار و احادیث، بحث می‌کند. در پایان هر مجلس نیز مناجاتی به سبک مقامه ادبی انشا می‌کند و پس از آن، با اشعاری از سروده‌های خود‌ در موضوع مجلس، آن را به پایان می‌برد ...<ref>همان، ص243</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش