۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در فصل دوم از کتاب كه به اسرار عرفانى مسجدالحرام اختصاص دارد، چنين مىخوانيم: «مسجدالحرام داراى حرمت و قداست بسيار بالايى است. اين مسجد از قصرهاى بهشت در روى زمين شمرده شده و محبوبترين مسجد روى زمين نزد خداست». نويسنده، درباره حرمت اين مسجد با ذكر اولين آيه از سوره اسراء به معراج پيامبر در اين محل اشاره مىكند. وى با استناد به روايات، اين مسجد را مدفن انبيا و اولياى فراوانى دانسته است و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آورده است كه ميان ركن يمانى و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شدهاند ...<ref>همان، ص 152</ref> | در فصل دوم از کتاب كه به اسرار عرفانى مسجدالحرام اختصاص دارد، چنين مىخوانيم: «مسجدالحرام داراى حرمت و قداست بسيار بالايى است. اين مسجد از قصرهاى بهشت در روى زمين شمرده شده و محبوبترين مسجد روى زمين نزد خداست». نويسنده، درباره حرمت اين مسجد با ذكر اولين آيه از سوره اسراء به معراج پيامبر در اين محل اشاره مىكند. وى با استناد به روايات، اين مسجد را مدفن انبيا و اولياى فراوانى دانسته است و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آورده است كه ميان ركن يمانى و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شدهاند ...<ref>همان، ص 152</ref> | ||
در فصل سوم از اين بخش کتاب، ابتدا تاريخچه بناى كعبه و سپس نامهاى كعبه با استفاده از آيات و روايات استخراج شده است، سپس اسرار عرفانى كعبه از زواياى مختلف مطالعه شده است. نويسنده، معتقد است كه سيره ائمه اطهار(ع) اين بوده كه هنگام طواف، به پوشش كعبه آويزان مىشدند و با خدا مناجات مىكردند ...<ref>همان، ص 186</ref> وى با استفاده از روايات، كعبه را دست خدا روى زمين دانسته كه با آن با بندگانش مصافحه مىكند ...<ref>همان، ص 187</ref> وى با ذكر مطالب فراوان ديگرى اعتراف مىكند كه اينها تنها بخشى از اسرار عرفانى كعبه است. در انتهاى اين فصل، ورود به كعبه از جمله مستحباتى دانسته شده كه براى زائر، بهويژه براى صروره (كسى كه حج اول اوست) تأكيد شده است. | در فصل سوم از اين بخش کتاب، ابتدا تاريخچه بناى كعبه و سپس نامهاى كعبه با استفاده از آيات و روايات استخراج شده است، سپس اسرار عرفانى كعبه از زواياى مختلف مطالعه شده است. نويسنده، معتقد است كه سيره ائمه اطهار(ع) اين بوده كه هنگام طواف، به پوشش كعبه آويزان مىشدند و با خدا مناجات مىكردند ...<ref>همان، ص 186</ref>وى با استفاده از روايات، كعبه را دست خدا روى زمين دانسته كه با آن با بندگانش مصافحه مىكند ...<ref>همان، ص 187</ref>وى با ذكر مطالب فراوان ديگرى اعتراف مىكند كه اينها تنها بخشى از اسرار عرفانى كعبه است. در انتهاى اين فصل، ورود به كعبه از جمله مستحباتى دانسته شده كه براى زائر، بهويژه براى صروره (كسى كه حج اول اوست) تأكيد شده است. | ||
بخش دوم: در اين بخش از کتاب در ضمن نه فصل، ابتدا جايگاه حج و سپس جايگاه حجگزار در آيات و روايات مطالعه شده است. ضيف الله، ضمان الله و عون الله از جمله الفاظى است كه به حجگزار نسبت داده شده است. | بخش دوم: در اين بخش از کتاب در ضمن نه فصل، ابتدا جايگاه حج و سپس جايگاه حجگزار در آيات و روايات مطالعه شده است. ضيف الله، ضمان الله و عون الله از جمله الفاظى است كه به حجگزار نسبت داده شده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در فصول ديگر اين بخش، اسرار وجوب حج، اسرار عرفانى احرام، طواف، سعى و تقصير، مشعر، منى و ساير مناسك حج تبيين شده است. در گوشهاى از مطالب اين بخش مىخوانيم: «مسعى محبوبترين محدودهاى است كه در حج وجود دارد و از ميان مناسك حج هيچكدام به اندازه سعى پيش خدا محبوب و عزيز نيست. اين محبوبيت، رمز و رازى دارد: خداوند مىخواهد بندهاش نزد او ذليل باشد و اين ذلت بيش از همهجا در مسعى نمود دارد؛ چنانكه گردنكشان و جباران تاريخ در اين مكان احساس ذلت مىكردند» ...<ref>همان، ص 422</ref> | در فصول ديگر اين بخش، اسرار وجوب حج، اسرار عرفانى احرام، طواف، سعى و تقصير، مشعر، منى و ساير مناسك حج تبيين شده است. در گوشهاى از مطالب اين بخش مىخوانيم: «مسعى محبوبترين محدودهاى است كه در حج وجود دارد و از ميان مناسك حج هيچكدام به اندازه سعى پيش خدا محبوب و عزيز نيست. اين محبوبيت، رمز و رازى دارد: خداوند مىخواهد بندهاش نزد او ذليل باشد و اين ذلت بيش از همهجا در مسعى نمود دارد؛ چنانكه گردنكشان و جباران تاريخ در اين مكان احساس ذلت مىكردند» ...<ref>همان، ص 422</ref> | ||
بخش سوم: نويسنده در اين بخش به تبيين فضائل مدينه منوره، مسجدالحرام و بقيع پرداخته است. وى معتقد است كه: «بهتر است حج از مكه آغاز و به مدينه ختم شود و زيارت شهر مدينه و مسجدالنبى بعد از اتمام مناسك حج انجام شود؛ زيارت خانه خدا نسبت به زيارت پيامبرش تقدم دارد» ...<ref>همان، ص 509</ref> جالب است كه مؤلف در شيوه چينش مطالب کتاب نيز اين مطلب را لحاظ كرده است و با مكه شروع و به مدينه ختم كرده است. محبوب نبى، شهر قرآن و وادى پاك عناوينى است كه درباره اين شهر بررسى شده است. | بخش سوم: نويسنده در اين بخش به تبيين فضائل مدينه منوره، مسجدالحرام و بقيع پرداخته است. وى معتقد است كه: «بهتر است حج از مكه آغاز و به مدينه ختم شود و زيارت شهر مدينه و مسجدالنبى بعد از اتمام مناسك حج انجام شود؛ زيارت خانه خدا نسبت به زيارت پيامبرش تقدم دارد» ...<ref>همان، ص 509</ref>جالب است كه مؤلف در شيوه چينش مطالب کتاب نيز اين مطلب را لحاظ كرده است و با مكه شروع و به مدينه ختم كرده است. محبوب نبى، شهر قرآن و وادى پاك عناوينى است كه درباره اين شهر بررسى شده است. | ||
فصل دوم اين بخش با نقل تاريخچه مختصرى از بناى مسجدالحرام از «فروع كافى» و «[[تهذيب الأحكام]]» آغاز شده است. اين مسجد يكى از سه مسجد بزرگ روى زمين است ...<ref>همان، ص 519</ref> زيارت مسجدالحرام و مشاهده قبر نورانى پيامبر اكرم(ص) اسرارى دارد كه زيارت رسول الله(ص) و لياقت شفاعت ايشان از جمله آنهاست. | فصل دوم اين بخش با نقل تاريخچه مختصرى از بناى مسجدالحرام از «فروع كافى» و «[[تهذيب الأحكام]]» آغاز شده است. اين مسجد يكى از سه مسجد بزرگ روى زمين است ...<ref>همان، ص 519</ref>زيارت مسجدالحرام و مشاهده قبر نورانى پيامبر اكرم(ص) اسرارى دارد كه زيارت رسول الله(ص) و لياقت شفاعت ايشان از جمله آنهاست. | ||
نويسنده در آخرين فصل از کتاب به فضائل بقيع پرداخته و چنين مىنويسد: «شايسته است بعد از زيارت رسول خدا(ص)، با دلى پاك و قلبى آرام و با يقين به فضل و كرم خداى رحمان، قصد زيارت ائمه بقيع نمود. حب آنان، حب پيامبر(ص)، اطاعت آنان، اطاعت رسول خدا(ص) و خضوع و خشوع در برابر آنان، خضوع و خشوع در برابر جانشين خداست». اين فصل كه بسيار مختصر است با بحثى پيرامون مدفن فاطمه زهرا (س) و جايگاه زيارت بقيع به پايان آمده است ...<ref>همان، صص 529 - 527</ref> | نويسنده در آخرين فصل از کتاب به فضائل بقيع پرداخته و چنين مىنويسد: «شايسته است بعد از زيارت رسول خدا(ص)، با دلى پاك و قلبى آرام و با يقين به فضل و كرم خداى رحمان، قصد زيارت ائمه بقيع نمود. حب آنان، حب پيامبر(ص)، اطاعت آنان، اطاعت رسول خدا(ص) و خضوع و خشوع در برابر آنان، خضوع و خشوع در برابر جانشين خداست». اين فصل كه بسيار مختصر است با بحثى پيرامون مدفن فاطمه زهرا (س) و جايگاه زيارت بقيع به پايان آمده است ...<ref>همان، صص 529 - 527</ref> |
ویرایش