۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' </ref>' به '</ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در فرق بین عرفان و تصوف آمده است که عرفان جنبه نظری و سلوکی دارد، اما تصوف جنبه اجتماعی دارد. همچنین برخلاف آنچه برخی گفتهاند که: «تصوف در بین شیعیان پدید آمده است»، در مناطق سنینشین، صوفیان بیشتری وجود دارند و برخی شیعیان نیز به تصوف گرایش پیدا کردهاند. | در فرق بین عرفان و تصوف آمده است که عرفان جنبه نظری و سلوکی دارد، اما تصوف جنبه اجتماعی دارد. همچنین برخلاف آنچه برخی گفتهاند که: «تصوف در بین شیعیان پدید آمده است»، در مناطق سنینشین، صوفیان بیشتری وجود دارند و برخی شیعیان نیز به تصوف گرایش پیدا کردهاند. | ||
همچنین بین اخلاق و عرفان تفاوتهایی وجود دارد؛ تفاوت اول اینکه علم اخلاق، سالک را در جاده وسط قرار میدهد، اما هدف عرفان عملی صعود سالک به مراتب عالیه است. | همچنین بین اخلاق و عرفان تفاوتهایی وجود دارد؛ تفاوت اول اینکه علم اخلاق، سالک را در جاده وسط قرار میدهد، اما هدف عرفان عملی صعود سالک به مراتب عالیه است. | ||
فرق دوم اخلاق و عرفان این است که اخلاق اختصاص به مؤمن ندارد، اما محور عرفان رابطه انسان با خداست. فرق سوم اخلاق و عرفان این است که علم اخلاق ثابت است، ولی در عرفان حرکت است و توقف نیست و صعود به مرتبه بعد است. فرق چهارم اخلاق و عرفان این است که عرفان اختصاص به خواص دارد و انسان ابتدا باید متخلّق باشد، سپس عارف...<ref>ر.ک: همان، ص85-49 </ref> | فرق دوم اخلاق و عرفان این است که اخلاق اختصاص به مؤمن ندارد، اما محور عرفان رابطه انسان با خداست. فرق سوم اخلاق و عرفان این است که علم اخلاق ثابت است، ولی در عرفان حرکت است و توقف نیست و صعود به مرتبه بعد است. فرق چهارم اخلاق و عرفان این است که عرفان اختصاص به خواص دارد و انسان ابتدا باید متخلّق باشد، سپس عارف...<ref>ر.ک: همان، ص85-49</ref> | ||
در فصل سوم از روش معرفتشناسی مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و رابطه آن سه با عرفان بحث شده است. | در فصل سوم از روش معرفتشناسی مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و رابطه آن سه با عرفان بحث شده است. |
ویرایش